UA-28790306-1

صفحه را انتخاب کنید

از «بانی و کلاید» تا “In Time”

از «بانی و کلاید» تا “In Time”

روایتی مدرن از نبردی کلاسیک

از «بانی و کلاید» تا "In Time"

وقت طلاست. این ضرب المثل قدیمی بسیار هوشمندانه است، اما اگر تحقق یابد، جهانی کابوس گونه را شکل می‌دهد که در آن، مرگ و زندگی انسان‌ها به خرید و فروش زمان بستگی می‌یابد.

فیلم "In Time" تجسم همین جهان است. در این جهان، ساختار بیولوژیک انسان‌ها طوری دستکاری شده که گذشت زمان یا سن آن‌ها در ۲۵ سالگی متوقف می‌شود و از آن پس، یک سال زنده خواهند بود. یک سالی که بر ساعت‌های درخشان روی ساعدشان نشان داده می‌شود و با خرید هر چیزی کاهش می‌یابد. مثلا بلیت اتوبوس، معادل ۴ ساعت از عمر یک انسان است، یا اجاره‌ی یک اتاق در یک هتل گران قیمت، دو ماه از عمر مشتری کسر می‌کند. انسان‌های فیلم، پس از رسیدن به ۲۵ سالگی برای ادامه‌ی حیات و بدست آوردن زمان بیشتر باید کاری بیابند، قمار کنند یا به تبه کاری بپردازند.

داستان فیلم برخلاف تئوری آن ساده است: «ویل سالاس» کارگری از طبقه‌ی پایین چنین جامعه ای است. او فرد ثروتمندی به نام «هنری همیلتون» را که بیش از یک قرن را بر ساعت خود دارد، نجات می‌دهد. فردی که از زنده بودن خسته شده و آرزوی مرگ می‌کند. زمانی که «ویل» به خواب رفته، «هنری» زمان یا عمر خود را به او می‌بخشد و خودکشی می‌کند. «ویل» به منطقه‌ی ثروتمندان می‌رود و در آنجا با «سیلیوا وایس» دختر ثروتمندترین مرد جهان آشنا می‌شود. پلیس «ویل» را دستگیر می‌کند و زمان هدیه شده به او را پس می‌گیرد. «ویل» «سیلویا» را گروگان می‌گیرد و فرار می‌کند. وقتی پدر «سیلویا» از پرداخت هزار سال به ازای آزادی دخترش امتناع می‌کند، «سیلویا» به «ویل» می‌پیوندد و به سرقت از بانک‌ها و تقسیم زمان میان مردم فقیر می‌پردازد. در انتهای فیلم نیز، این دو با دزدیدن یک میلیون سال و تقسیم آن میان مردم، کل سیستم را دچار اختلال و از کارافتادگی می‌کنند.

«اندرو نیکول» نویسنده و کارگردان "In Time"، به گونه ای سمبولیک، موقعیت انسان امروز را در جهانی دیگر و زمانی دیگر به تصویر کشیده است. در واقع، تمام دارایی‌های ما در زندگی واقعی امروزمان، به بهای زمانی است که برای بدست آوردنشان صرف کرده‌ایم. یعنی ما هم همچون آدم‌های فیلم، همه چیز را با عمرمان خریده‌ایم و هر یک از داشته‌هایمان از عمر ما کاسته است. نمونه‌ی این روایت سمبولیک را در ادبیات کلاسیک نیز می‌توان یافت. بالزاک در رمان «چرم ساغری» قهرمان داستانش را در موقعیتی مشابه قرار می‌دهد. او با فروش روحش تکه چرمی می‌خرد که آرزوهایش را برآورده می‌کند، اما با تحقق هر آرزویی، کوچک‌تر می‌شود و عمر قهرمان داستان نیز با آن کوتاه‌تر می‌گردد.

تفاوت اصلی میان زندگی واقعی و زندگی تصور شده در "In Time"، در بی رحمی و شقاوت آشکار در جهان فیلم است که با مدل بزک شده اش در زندگی واقعی متفاوت جلوه می‌کند. با وجود این، فیلم می‌تواند تماشاگر را قانع کند که زندگی واقعی او نیز بردگی و اسارتی از همان نوع است، با پوششی زیباتر. نظامی که جهان فیلم را کنترل می‌کند نیز، آشکارا به نظام سرمایه داری مسلط بر جهان شباهت دارد. نظامی که مرگ و زندگی انسان‌های بی شماری را در چنگ خود دارد و برای آن، ارزشی بیش از کالایی برای خرید و فروش قایل نیست.

«اندرو نیکول» در پرداخت سینمایی داستان خود از عناصر روایی و بصری خاصی نیز استفاده کرده است. از نظر روایی، "In Time" بازسازی «بانی و کلاید» (1967) ساخته‌ی «آرتور پن» است. زوج جوان و سرکشی که قانون را زیر پا می‌گذاشتند، به بانک‌ها دستبرد می‌زدند، اما محبوب مردم بودند. «بانی» و «کلاید» اگرچه ناآگاهانه و غریزی عمل می‌کردند، اما عملکردشان مقابله با نظام بانکداری و در ورای آن سرمایه داری آمریکا در آن دوران بود. شباهت آشکار رفتار «ویل» و «سیلویا» به «بانی» و «کلاید» بیش از آن که یک تقلید باشد، نوعی ادای دین است به سینمای کلاسیک آمریکا. با این تفاوت که برخلاف پایان تراژیک «بانی و کلاید»، "In Time" با یک پایان خوش هالیوودی تماشاگر را خوشحال نگاه می‌دارد.

از نظر بصری نیز، خودروهای فیلم، خودروهای محبوب دهه‌ی ۷۰ هستند. لباس‌ها نیز بیشتر به همان دوره تعلق دارند، همان‌طور که سلاح‌ها. اما نورپردازی پر کنتراست و غلبه‌ی رنگ مشکی و طیف‌های خاکستری بر فضای فیلم، یادآور سینمای اکسپرسیونیسم آلمان، به ویژه دو فیلم «کابینه‌ی دکتر کالیگاری» و «متروپولیس» است که گذشته از عناصر بصری، به لحاظ مفهومی نیز قرابت‌هایی با یکدیگر دارند. به خاطر بیاورید نظام حاکم بر متروپولیس را که در آن، انسان‌ها همچون قطعاتی از یک ماشین بزرگ تلقی می‌شدند و بقای خود و فرزندانشان در گروی خدمت به این سیستم بود.

نکته‌ی دیگری که ساخت و پرداخت "In Time" را قابل تأمل می‌سازد، هم زمانی آن با اعتراضات گسترده‌ی جهانی به نظام سرمایه داری است. جنبش «وال استریت را تسخیر کنید»، حرکت اعتراضی مردمی است که نظام‌های موجود در جهان را استثمارگر می‌دانند. آنان، خود را همچون مردم فیلم "In Time" بردگانی می‌بینند که فقط برای زنده ماندن می‌دوند.

بیهوده نیست که مقابله‌ی آنان با نظام‌های حاکم، به فرد یا حزب خاصی ارتباط نمی‌یابد، بلکه کل نظام و ابزارهای آن به ویژه بانک‌ها و رسانه های همگانی را هدف قرار می‌دهد. توجه کنید به حمله‌ی تظاهرکنندگان «وال استریت را تسخیر کنید» به محل تولید سریال "Law & Order" در منهتن. دیدگاه آنان در مورد تصرف محل تولید سریال یادشده این بود که تصویری که تلویزیون آمریکا از آن‌ها نشان می‌دهد، واقعی نیست. آن‌ها بخشی از شرکت‌های تلویزیونی نیستند که مورد بهره برداری آنان قرار گیرند.

به نظر می‌رسد سینما همچون گذشته، گاهی می‌تواند نه تنها آینه‌ی رویدادهای واقعی جهان باش، بلکه گاه می‌تواند نگاهی پیش‌گویانه در مورد رخدادهای آینده داشته باشد. پرسش اینجاست که آیا پایان بندی فیلم "In Time" در جهان واقعی نیز قابل تحقق است یا خیر؟

 

 

آرشیو نوشته‌ها و شناسایی نویسنده:

>> واپسین نوشته‌ها

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

ویدیویی

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها: