UA-28790306-1

صفحه را انتخاب کنید

ترشیز همان بردسکن حالیه است

گای لیسترانج در کتاب جغرافیای تاریخی سرزمین های خلافت شرقی شهرک ترشیز را در یک منزلی غرب کندر نزدیک دهکده کنونی عبدل آباد دانسته‌است.نزدیک ترشیز دهستانی به نام کشمیر بوده که امروزه کاشمر نامیده می شود. می دانیم که در همین حوالی اشاره شده شهرک برد سکن قرار گرفته است که با توجه به معنی لفظی اش یعنی شهر دور افتاده باید همان شهر دور افتاده ترشیز (محل دوردست) بوده باشد.

حمدالله مستوفی در نزهه القلوب در باره ترشیز گوید: " از اقلیم چهارم است طولش از جزایر خالدات صب و عرض از خط استوا له. بهمن بن اسفندیار ساخت. شهری کوچک است و گرمسیر و حصاری به غایت حصین دارد و آب آن از کاریز است و دیههای بسیار دارد و ارتفاعات نکو وغلات بسیار و میوه های خوب و انگور و انجیر و انار به غایت نیکو باشد. ابریشم حاصل شود و همه نوع ارتفاع دارند. کشمر در آن ولایت قصبه است."

در لغت نامه دهخدا راجع به ترشیز می خوانیم:

ترشیز. [ ت ُ ] (اِخ ) طریثیث . (سمعانی). شهرکی است از حدود کوهستان و نشابور با کشت و برز بسیار. (حدود العالم ). معرب آن طریثیث یا ترشیش . قصبه ٔ کوچکی است که در خراسان و نزدیک نیشابور واقع است وموطن بعضی از شعرا می باشد. (از قاموس الاعلام ترکی). طریثیث بضم اول و فتح دوم و کسر چهارم ، نام ترشیز است و ترشیز را یاقوت در معجم البلدان ترشیش ضبط کرده وآنرا تحریفی از طریثیث دانسته است، و طریثیث در عربی مصغر طُرثوث بر وزن عصفور، و آن نباتی است شبیه به قارچ . (تعلیقات بهمنیار بر تاریخ بیهق ص ۳۴۰). شهریست مشهور از بلاد خراسان مشتمل بر دهات و قری و قصبات ،پای تخت آنرا سلطانیه گویند که حاکم نشین آنجاست . سمت شرقی آن ارض اقدس و مشهد مقدس حضرت سلطان خراسان صلوات اﷲعلیه است . جنوب آن ولایت طبس کیلک است. غربی آن پائین ولایت تربت حیدریه و سمت قبله ٔ آن سبزوار. شمال آن ولایت ِ نیشابور است، و شهر ترشیز واقع است در اواسط شهرهای خراسان، اتفاق غریبی است که قرب و بُعد آن نسبت بهمه شهرهای آنجا تساوی دارد، قنوات و میاه جاریه و دهات بسیار دارد و بسیار خوش آب و هواست . میوه های آن ولایت به آن لطافت و خوبی ، هیچ جای دیگر نیست .

چنان معلوم می شود که پادشاهان ایران آنجا را تختگاه کرده بودند و گشتاسب در آنجا با زردشت ملاقات نموده و سرو کشمیری را در آنجا کشته بود، چنانکه گفته است: 

یکی شاخ سرو آورید از بهشت

به پیش در شهر کشمر بکشت

گویند ترشیز از بناهای گشتاسب بن لهراسب است . (از انجمن آرا) (از آنندراج ). ولایت کوچکی از ولایت خراسان و حاکم نشین آنجا موسوم به سلطانیه است . (ناظم الاطباء). کاشمر. رجوع به کاشمر و ترشیش و مزدیسنا چ ۱ ص ۱۸۸،۳۴۰ و مرآت البلدان ج ۱ ص ۴۲۱ و جهانگشای جوینی ج ۲ ص ۴۶ و ۴۷ و ۷۰ و ۷۱و لباب الالباب ج ۲ ص ۴۹ و التفهیم بیرونی ص ۱۴۸ و ۴۵۷ و مجمل التواریخ ص ۱۰۹ و ایران باستان ج ۳ ص ۲۱۸۶ و تاریخ سیستان ص ۱۵۴، ۲۳۴، ۲۹۲، ۴۰۷ و مجالس النفائس ص ۱۷، ۶۴، ۶۷، ۸۰، ۹۸، ۲۰۴، ۲۳۷ و نزههالقلوب ص ۱۴۳، ۱۴۶، ۱۷۸ و تاریخ گزیده ص ۵۱۸ و تذکرهالملوک ص ۸۰ و حبیب السیر و سبک شناسی بهار و تاریخ مغول و تاریخ ادبیات برون و تاریخ عصر حافظ، و طریثیث در همین لغت نامه شود.

آرشیو نوشته‌ها و شناسایی نویسنده:

>> واپسین نوشته‌ها

جواد مفرد کهلان محقق تاریخ اساطیری ایران

۱ نظر

  1. جواد

    ممنون به خاطر مطلب مفیدتان

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

ویدیویی

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها: