UA-28790306-1

صفحه را انتخاب کنید

جنگ شمشیر عربی و دشمنی برادران

جنگ شمشیر عربی و دشمنی برادران

شروط سیزده گانه عربستان و سه کشور عربی متحد خود (امارات متحده عربی، بحرین و مصر) که روز جمعه ۲۳ ژوئن به قطر ابلاغ گردید با افشای فوری آن از سوی دوحه و عکس العمل های متعاقب آن نشان می دهد که بحران موجود در مسیر تشدید تنش حرکت می کند. ماهیت و شکل این شروط که محور عربی به رهبری ریاض از طریق کویت به عنوان میانجی به طرف قطری ابلاغ کرده است در واقع “نقشه راه” آشتی و مصالحه نبوده و بیشتر به یک معاهده تسلیم بدون قید و شرط شبیه است که پذیرفتن آن از سوی قطر این کشور را در حد یک مستعمره پائین می کشد و در صورت عدم پذیرش نیز باید در انتظار تعمیق بحران بود. به لحاظ جایگاه ژئوپلتیک قطر و امکان مانور برای یافتن متحد در منطقه و سطوح بین المللی به نظر می رسد که دوحه گزینه دوم را انتخاب می کند و زیر بار این شروط نخواهد رفت. همین که از طرف رهبران قطر بلافاصله این شروط محرمانه به صورت کامل به رسانه ها درز داده می شود به خوبی نشاندهنده موضع این کشور است، تا جایی که امارات به عنوان یکی از اصلی ترین همپیمانان عربستان از قول “انور قرقوش” وزیر مشاور در امور سیاست خارجی امارات ضمن توصیف قطر به عنوان “اسب تروای خلیج فارس” به صراحت ناخرسندی خود را نشان داده و می گوید “افشای فهرست درخواست‌‌ها، با هدف ناکام کردن روند میانجی‌گری‌ها است و این رفتارهای کودکانه از قطر بعید نبود”. بدون تردید چنانچه قطر در روزهای اخیر پالس های مثبت حمایت از ترکیه، ایران و کشورهای اروپایی و تا حدودی روسیه را دریافت نمی کرد امکان تن دادن به این شروط تحمیلی را داشت ولی با توجه به تحولاتی که در منطقه می گذرد رهبران دوحه در صورت عدم تعدیل شروط همسایگان عرب خود دست به مقاومت خواهند. هم اکنون به دلیل تحولات شتابنده یی که در سطح منطقه و اوضاع داخلی کشورهای عربی و به خصوص عربستان می گذرد (برکناری شاهزاده محمد بن نایف و تعیین ولیعهدی محد بن سلمان) به عنوان یک شاهزاده تندرو و به شدت مخالف ایران و قطر، تقریبا راه برای هرگونه مصالحه مرضی الطرفین بین دو طرف بسته شده است. این شروط ۱۳ گانه که از تغییر اساسی در مناسبات با تهران، نوعی طلاق توافقی با ترکیه، پایان دادن به قدرت نرم قطر با تعطیلی شبکه تلویزیونی الجزیره و رسانه های زیر مجموعه آن، خروج این کشور از تمامی حوزه های نفوذ خود در منطقه، پرداخت غرامت کلان، گزارش دهی ماهیانه در خصوص شروط تعیین شده در سال اول و فصلی در سال دوم در طی ده سال، قطع ارتباط با گروه های ترویستی و مخالفان کشورهای ائتلاف عربی و اخراج تمام کسانی که به هر دلیلی ائتلاف چهارگانه با فرض دشمنی تعیین کرده است، یک معاهده برای تسلیم خواهد بود که قطر را برای همیشه از معادلات منطقه یی به حاشیه می راند.

عکس العمل رهبران قطر به این شروط ۱۳ گانه به خصوص در زمینه افشای فوری این التیماتوم نشان می دهد که دوحه تصمیم خود را برای عدم تسلیم شدن در برابر رقبای عرب خود گرفته است. اختلاف دیدگاه در مورد تنش بین ریاض – دوحه در ساختار سیاسی آمریکا در دوگانه کاخ سفید – وزارت امور خارجه این کشور نیز تا حدودی در فضای سیاسی قطر نشانه عدم قاطعیت واشینگتن در حمایت از عربستان فرض شده است. موضع گیری ترکیه در خصوص تاکید بر حمایت و عدم بستن پایگاه نظامی خود در قطر (یکی از شروط ائتلاف به رهبری ریاض) با توجه به مجوز پارلمان این کشور برای اعزام حدود ۳ هزار نیروی جدید ترک به این پایگاه نیز به لحاظ جایگاه ژئوپلتیک آنکارا و نفوذ آن در بین طیفی از کشورهای اسلامی و هم چنین حمایت تلویحی ایران با کمک های اساسی جهت رفع محاصره اقتصادی، نوعی از موازنه قدرت در منطقه را ایجاد کرده است که به رهبران دوحه توان مقاومت را می دهد. دیدار وزیر امور خارجه قطر در هفته گذشته با “سرگی لاوروف” و نامه محرمانه امیر قطر به “ولادیمیر پوتین” رهبر روسیه بدون تردید در مورد بسط مناسبات و همچنین همکاری در بحران سوریه بوده است که می تواند حمایت روسیه را در شرایط کنونی جلب کند. رهبران قطر با توجه به نفوذی که در بین بخش عمده یی از مخالفان سوری دارند در صورت توافق با روسیه در خصوص همکاری در بحران سوریه برگ برنده یی دارند که می تواند بسیاری از معادلات کنونی در منطقه را به نفع قطر دگرگون کند. قطری ها قبلا هم در معامله با تهران نشان داده اند که توان عملیاتی کردن پروژه خود در جهت همکاری حول حل و فصل بحران سوریه در چارچوب سیاست تنش زدایی روسیه را دارند.

مذاکرات پیدا و پنهان عربستان با اسرائیل برای منزوی کردن قطر بدون تردید موضوعی نیست که از چشم افکار عمومی عربی نادیده گرفته شود و به همین دلیل ریاض در صورت تشدید منازعه قادر به کسب همراهی توده های عرب نخواهد بود. بندهایی از شروط ۱۳ گانه ائتلاف به رهبری عربستان که در خصوص پایان بخشیدن به حمایت از گروه های تروریستی آمده است یک موقعیت دوگانه و ژلاتینی دارد که طرف مقابل نیز به دلیل نقش آلترناتیوی عربستان در حمایت از تروریسم بنیادگرای اسلامی می تواند قاعده معکوس و معلوم (شرط قطع رابطه عربستان با گروه های تروریست و سلفی) را در مقابل آن قرار داده و در صورت توافق با محور روسیه، ایران و ترکیه با خروج از این چرخه، تمام تمرکز جهانی را بر نقش ریاض در این موضوع معطوف کند. با اعلان شروط سخت ۱۳ گانه عربستان و متحدین عرب خود در مقابل قطر و موضع گیری “سلبی” دوحه با این پیشنهاد، به نظر می رسد که وضعیت به سمت یک بن بست در روابط دیپلماتیک بین دو طرف پیش می رود. قطر بدون جلب حمایت روسیه، ترکیه و ایران و هم چنین تا حدودی کشورهای اروپایی قادر به مقاومت در مقابل همسایگان رقیب خود نخواهد بود و این بهترین فرصت برای محور نزدیک به دمشق است تا با جلب همکاری قطر برای حل و فصل بحران سوریه سناریوی ترامپ – ملک سلمان را جهت تشدید منازعات منطقه یی به شکست بکشانند. از آنجا که هم اکنون دونالد ترامپ بخاطر موقعیت متزلزل خود در واشینگتن دست بازی برای تقابل با قطر به عنوان کشوری که بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا در آنجا مستقر می باشد را ندارد و وزارت امور خارجه و دفاع این کشور سعی می کنند بی طرفی خود در این منازعه اعمال کنند، رهبران دوحه قدرت مانور مناسب برای مقاومت در مقابل محور رقیب را خواهند داشت. در صورت تشدید منازعات بین عربستان و قطر با توجه به اهداف متفاوت و بعضا متناقض کشورهای اسلامی در قبال این موضوع یک افتراق و گسست تاریخی هم می تواند در شورای همکاری کشورهای اسلامی ایجاد شده و قدرت یارگیری سنتی ریاض در این مجموعه به شدت با چالش روبه رو می شود. روزهای آینده برای منطقه خاورمیانه و حوزه خلیج فارس بسیار تعیین کننده است و نتیجه کشاکش دیپلماتیک عربستان و قطر تا حدود زیادی معادلات و مناسبات ژئوپلتیک این حوزه مهم را تعیین می کند.

آرشیو نوشته‌ها و شناسایی نویسنده:

خانه | >> واپسین نوشته‌ها

اردشیر زارعی قنواتی نویسنده و روزنامه‌نگار؛ روشنفکر و فعال سیاسی، تحلیل‌گر سرشناس ایرانی در حوزه‌ی مسایل سیاسی و بین‌الملل است. از او مقالات فراوانی در نشریات ایران از جمله شرق و اعتماد و سایتهای معتبر خارج از کشور منتشر شده‌است.

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

ویدیویی

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها: