UA-28790306-1

صفحه را انتخاب کنید

عاشورای حسینی در ونکوور

عاشورای حسینی در ونکوور

“هرقشری می تواند مخالف یک نوع تظاهرات باشد. کدامشان به حقند؟ چه چیز حقانیت دارد و چه چیز ندارد؟ از کجا معلوم آن مکاتب و مذاهب دیگر نیز توتالیتاریسمی خطرناک در تظاهرات خود حمل نمی کند؟”

روز ۹ اکتبر،  روزی از ایام عاشورای حسینی، تقاطع خیابان های گرانویل و جورجیا در این ساعت ۴ بعد از ظهر روز یکشنبه ی آفتابی ونکوور، در شلوغ ترین نقطه ی دان  تاون ونکوور بند آمده است.

دسته ی راه پیمائی امام حسین، امام شعیان با باندرول های بزرگ ” Hossein  ”  و پلاکاردهایی در رثای او به عنوان نجات دهنده ی اسلام دراز است. مردان در جلو و زنان مقنعه به سر و همه سیاه پوش در عقب. زن و سپس مردی بلند گو به دست در مدح این امام.

دوربین را به قصد دیگری با خود حمل کرده بودم. حال دسته ی امام حسین آماده و دوربین من هم حاضر.  این شما و این عکس ها:

[huge_it_gallery id=”9″]

دسته بلند است و در میان آنان ایرانی ندیدم.  کسی گفت هندی اند. به میانشان راه یافتم. سئوال کردم. پاکستانی، سوری، افغانی. شکل و شمایلشان را می توان در عکس ها دید. کمیته ای از شیعیان شهر برگزار کننده است.

و آن سوترک چند نفر از ایرانیان پلاکاردهایی در دست و fuck you, fuck you  است که از جانب یکی از آنها نثار تظاهرکنندان می شود.

چند روز پیش عکسی هایی نیز از چنین تظاهراتی در تورنتو دیده بودم، در فیس بوک ایرانیان. بسیاری بد و بیراه و ناسزا بخصوص به دولت کانادا که اجازه ی چنین راهپیمائی هایی را می دهد و غرب از خطر اسلام آگاهی ندارد و …

نفرت است از اسلام که موجب فرار ۷ میلیون از ایران شده است. هراس از تکثیر تفکر اسامی است به عنوان تفکر تحجر و  در شکل خشونت بارش مستوجب ترور. معقول و طبیعی است. اما…

در تابستان گذشته  بر سر بورکینا در فرانسه مردم زنان بورکینا پوش در ساحل را اذیت می کردند. اما از آنجا که فرانسه پدر دارد، مادر دارد، یک بزرگتر دارد، قاضی بزرگ فرمان داد که ما نمی توانیم آزادی پوشش را از هیچ کس بگیریم. و همگان را در جای خود نشاند برای حفظ ” آزادی” و “دموکراسی” همگان که بر پایه اش فرانسه هنوز مهد دموکراسی و تالرانس است در جهان.

در همین فرانسه و دیگر کشورهای اروپائی گاهی مردم در خیابان نماز جماعت می خوانند. آیا می بایست به این امر اعتراض داشت به این علت که تعدادی تروریست اسلامی جهان را به هم ریخته اند؟ مگر به بودائی هایی که تظاهرات می کنند و می نوازند و می خوانند کسی می گوید که به خیابان ها نروید یا وقتی در هلند تعداد زیادی دختر و پسر لخت و عریان بر روی دوچرخه متظاهر می شوند، کسی به آنها می گوید که چرا؟ یا مگر کورپوریشن ها که  نه با ترور ، که با پنبه دنیایی از بیگاری و بردگی را نمایندگی می کنند، هر روز با میدیایی که در دست دارند سیستم های غیر انسانی خود را متظاهر نمی شوند؟

هرقشری می تواند مخالف یک نوع تظاهرات باشد. کدامشان به حقند؟ چه چیز حقانیت دارد و چه چیز ندارد؟ از کجا معلوم آن مکاتب و مذاهب دیگر نیز توتالیتاریسمی خطرناک در تظاهرات خود حمل نمی کند؟

قبل از اینکه ادامه بدهم اعلان می کنم و آنها که مرا می شناسند از روی کتاب هایم و نوشته هایم می دانند که من مخالف با هر نوع ایدئولوژی هستم زیرا معتقدم که آزادی اندیشه و عمل را محدود می کند و فردیت انسان ها را نادیده می گیرد. اما برای مادرم جانماز باز می کردم که نمازش را بخواند زیرا به اعتقادات قلبی و روحانی او می بایست احترام میگذاشتم تا زمانی که مانع از آزادی من نشده است.

قابل درک است که حضور حزب الله، طالبان، القاعده، داعش و غیره نتیجه ی رادیکالیسم اسلام است و قران بارها مسلمانان را بر علیه غیرمسلمانان شورانده است.

اما در نظر بگیرید چند میلیون مسلمان در دنیا وجود دارد؟ اکثریت آنان در رده ی گروه های تروریستی فوق قرار ندارند. چگونه می توانیم از آنان بخواهیم که خواست های خود را به خیابان ها نیاورند؟

استالین در قدرت نیز هزارها نفر را اعدام کرد. و کمونیسم با تز دیکتاتوری پرولتاریا دیکتاتوری را فرموله کرد. آیا پس عده ای باید بگویند که کمونیست ها نباید در خیابان ها اعتراض کنند؟

هم الان در آمریکا، بسیاری از آمریکائیان چشم دیدار ایرانی ها را در آمریکا ندارند. می گویند ایرانی ها از آمریکا نفرت دارند. آیا این مانع از تظاهرات خیابانی آنها به مناسبت های مختلف می شود؟

و ما در یک کشور دموکراتیک زندگی می کنیم. در کانادا هم کلیسیا، هم مسجد و هم کنیسا وجود دارد. هم زرتشتیان زندگی می کنند و هم بودائیان وهم بی دینان. شما بروید نیویورک. ارتجاعی ترین سکت های مذهب مسیحیت به خیابان ها می آید و تظاهرات به راه می اندازد. پس هرکس حق دارد که در خیابان ها تظاهرات کند.

در این چند سال اخیر به تجربه در اروپا ثابت شده است که برخوردهای خشونت آمیز با تظاهرات و هرگونه ممانعت از آزادی آنان برای دمونستراسیون های خیابانی نه تنها از کمیت این تظاهرکنندگان نکاسته، بلکه افزایش نیز یافته است.

این فاصله ای که دیگران بخصوص ایرانیان با طرفداران مذهبی ساده و معمولی ایجاد می کنند، به چه چیزی پاسخ می دهد؟ وقتی عکس می گرفتم، دو دختر محجبه روی خود را برگرداندند که در عکس دیده نشوند. و به عبارتی نداشتن امنیت در یک کشور دموکراتیک. اما اغلب برخوردی بسیار مناسب داشتند، با منی که اندکی هم لخت و پتی به خیابان آمده بودم.

[clear]

[clear]

بیائیم فرهنگ حذف را ترویج نکنیم

در میان تظاهرکنندگان ۹ اکتبر زنان همه با حجاب اسلامی حضور داشتند. بسیاری از آنها از مهاجرین تازه وارد از سوریه، پاکستان و افغانستان و غیره  بودند که شرایط جنگی آنها را به این سوی آب ها رانده است.

در میان آنان بودند کسانی هم که در اینجا متولد شده بودند و با خوشرویی با من حرف می زدند و با سادگی خاصی معتقد بودند که امام حسین نجات دهنده ی اسلام و طرفدار بی چیزان است.

چقدر در این زمینه آگاهی دارند؟ فکر نمی کنم خیلی زیاد. چه میزان تحت تأثیر اطرافیانشان قرار دارند؟ به هرحال آنقدر داشته اند که در این تظاهرات شرکت می کنند. چه میزان به علت آن اعتقاد آباء و اجدادی است که به طور مرسوم اصول و شروع اسلام را جزئی از زندگی خود می دانند و بدون آن گمان می کنند پناهشان را ازدست داده اند؟ خیلی زیاد.

به درستی خواسته می شود که دولت کانادا می بایست در این زمینه هوشیار باشد. از قضا قوانینی برای دیپورت مهاجرین در کانادا وجود دارد که بتواند از ورود افراد مشکوک جلوگیری کند.

در فرانسه امام های مساحد قبل از شروع به کار یک دوره ی تعلیم بالاجبار می بینند تا با قوانین لائیک فرانسه آشنائی یابند. در این دوره ها یاد می گیرند که در کشوری لائیک زندگی می کنند و می بایست از آن قوانین تبعیت نمایند.

البته فراموش نکنیم که کانادا مانند بسیاری از کشورهای سرمایه داری دیگر از هر امکانی برای افزایش بودجه ی مملکتی دریغ نمی کند. از اینجاست که ثروتمندان هنگ کنگ و هند و ایران و غیره در ونکوور قصرها دارند و بیزینس های کلان. و ونکوور پس از هنگ کنگ بیشترین ثروتمندان جهان را در خود جای داده است. و زندگی در ونکوور از نیویورک و  پاریس نیز گران تر است. و به همین روست که این همه دانشجویانِ بخصوص مذکر  از عربستان را هرروز بیشتر و بیشتر در شهر می بینیم. اما کانادا مهاجرین بی خانمان و جنگ زده را نیز می پذیرد و امکان زیست آنها را فراهم می سازد.

چندی پیش یکی از دوستان فیس بوکی مطرح کرده بود که خوبست که در یکی از کشورهای آفریقائی محدودیت زیادی برای اقلیت مسلمان قائل شده اند و از این امر بسیار خوشحال بود. خوب سئوال من اینست که این کشور چه فرقی با جمهوری اسلامی دارد که تمام اقلیت های دینی و غیر دینی را مورد آزار و اذیت قرار داده یا از کشور فراری داده است با عداوت و حذف آنها. همین دوست معتقد بود که دولت کانادا نمی بایست مسلمانان سوری و دیگر کشورها را به کانادا راه بدهد. تعجب آور است که این دوست که خود به سختی توانسته مهاجرت کانادا را بپذیرد، حالا که گلیمش را از آب بیرون آورده اند، پشت می کند به پناهندگانِ در حالِ غرق در دریا از بیم اینکه نکند تروریست ها به کانادا راه بیابند؟

کشتن یهودیان در آلمان و مسیحیان در ترکیه  از این دست تفکر مایه می گیرد. به این  می گویند فرهنگ حذف، همان فرهنگی که ما را از کشورمان راند. بیائیم و همان فرهنگ را ترویج نکنیم.

ما وقتی می گوئیم که در یک کشور آزاد زندگی می کنیم معنایش اینست که همه آزادند. وقتی کانادا پناهندگان مسلمان سوری یا افغانی و یا پاکستانی و غیره را به کشور وارد می کند نمی تواند آزادی آنها را محدود نماید. حال که آنان شهروند این شهرند، لذا می بایست حق تظاهرات در خیابان را نیز داشته باشند.

در زیر لینک فیلم نمونه هایی از دسته های روز عاشورا را در ونکوور و تورنتو می بینیم.

عاشوراء- لندن ۲۰۱۴ | Ashura-London

https://www.youtube.com/watch?v=t8mOo1BTv60

Find out whyClose

دسته عزادارى روز عاشورا در تورنتو کانادا محرم ۲۰۱۵

https://www.youtube.com/watch?v=COjZS4w5-pA

برگزاری دسته سینه زنی ایرانیان در ظهر عاشورا – تورنتو ۲۰۱۶

https://www.youtube.com/watch?v=4kg1jd5F6Dw

آرشیو نوشته‌ها و شناسایی نویسنده:

خانه | >> واپسین نوشته‌ها

مهین میلانی: روزنامه‌نگار آزاد، نویسنده، مترجم، عکاس، گرافیست و فارغ‌التحصیل روزنامه‌نگاری و جامعه‌شناسی از تهران و پاریس است. در ایران با روزنامه‌های آدینه و دنیای سخن، جامعه‌ی سالم، ادبیات اقلیت، شرق، و...فعالیت داشته است. در فرانسه با روزنامه‌های فرانسوار و لوپوان. در کانادا با نشریات لووار، جرجیا استریت، کامان گرانت، نورت شور، میراکل، شهروند‌ بی‌سی، رادیو زمانه و بسیاری نشریات دیگر.
کتاب "کنسرت در پایان زمستان" از اسماعیل کاداره نویسنده‌ای که بعد در سال ۲۰۰۵ برنده‌ی ادبی "‌من بوکر پرایز" شد را از زبان فرانسه به فارسی در ایران ترجمه کرد و نشر مرکز آن را به چاپ رساند. صدها مقاله، گزارش، نقد ادبی و ترجمه به زبان‌های فارسی، انگلیسی و فرانسه به چاپ رسانده است. با مجامع ادبی کانادایی و ایرانی در کانادا فعالیت های زیاد داشته و بارها برای داستان خوانی و شعر خوانی توسط آنها دعوت شده است. در سال ۲۰۰۴ به عنوان مدیر هنری فستیوال قصه خوانی ونکوور استخدام شد و چندین سال در فستیوال‌های فیلم و جاز این شهر سمت‌هایی در بخش مطبوعات داشته است. در اولین فستیوال فیلم به زبان فارسی در ونکوور به عنوان یکی از قضات در داوری فیلم‌ها شرکت داشت.
مهین میلانی کتاب "تهران کوه کمر شکن " را در سال ۲۰۰۵ آغاز به نگارش کرد. نگارش آن متوقف شد تا سال ۲۰۰۹ و در سال ۲۰۱۰ اولین بار به چاپ رسید. این کتاب از طریق آن لاین به فروش می‌رود. به تازگی نشر زریاب افغانستان کتاب " تهران کوه کمر شکن " را منتشر ساخته است. مهین میلانی هم اکنون چندین مجموعه‌ی داستان کوتاه، شعر و رمان در دست انتشار دارد.
عکاسی و گرافیک دو رشته ایست که بخشی از تحصیلات و فعالیت های حرفه ای مهین میلانی را به خود مشغول داشته و با نشریات گوناگون به عنوان طراح گرافیست و دیجیتال آرتیست و عکاس همکاری داشته است.
http://milanimahin.blogspot.ca/
http://vancouverbidar.blogspot.ca/
[email protected]

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

ویدیویی

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها: