UA-28790306-1

صفحه را انتخاب کنید

علی دهباشی شایعه‌ی محکومیتش را تکذیب کرد

علی دهباشی شایعه‌ی محکومیتش را تکذیب کرد

پیش از این خبرگزاری هرانا گزارش داده‌بود که علی‌ دهباشی سردبیر و مدیرمسئول مجله بخارا بدلیل چاپ شعری از منصور اوجی به ۱۱ ماه زندان و دو و نیم میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شده‌است. این گزارش، اتهامی که علی دهباشی به خاطر آن محکوم شده‌، توهین به چادر عنوان کرده‌بود، اما علی دهباشی در گفت و گویی با خبرگزاری ایسنا این خبر را شایعه تلقی کرده و قوت کردن شایعه دستگیری خود را مبنی بر چاپ شعری از منصور اوجی در مجله بخارا دانست.  منصور اوچی نیز در تاریخ ۲۰ جولای ۲۰۱۳ توضیحی پیرامون شعرش نوشته به‌نام «نقش غلط مخوان» که در ادامه‌ی این خبر آورده شده‌است.

Oji-Dehbashi

منصور اوجی (زاست) و علی دهباشی

شهرگان: علی دهباشی شایعه‌های منتشرشده مبنی بر محکومیتش را تکذیب کرد. مدیرمسؤول مجله‌ی «بخارا» در گفت‌وگویی با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، شایعه‌های منتشرشده مبنی بر محکومیتش را در پی انتشار شعری در مجله‌ی «بخارا» تکذیب کرد. این روزها شایعه‌هایی مبنی بر محکومیت دهباشی به ۱۱ ماه زندان و پرداخت جریمه‌ی نقدی معادل دو و نیم میلیون تومان در پی انتشار شعری در مجله‌اش، منتشر شده است. چندی پیش، انتشار یک شعر از منصور اوجی در مجله‌ی «بخارا» برخی مسائل را به همراه داشت که با انتشار یادداشت‌هایی از طرف علی دهباشی و منصور اوجی، شاعر شعر یادشده، موضوع حل شد.خبرگزاری هرانا پیش از این گزارش کرده بود؛ علی‌اکبر جعفردهباشی سردبیر و مدیرمسئول مجله بخارا بدلیل چاپ شعری از منصور اوجی به ۱۱ ماه زندان و دو و نیم میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شد. گزارش این دستگیری را که بعداً تکذیب شد، می‌خوانید:

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، علی‌اکبر جعفردهباشی معروف به علی دهباشی سردبیر و مدیر مسئول مجله بخارا بدلیل چاپ شعری از منصور اوجی که در شماره فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۲منتشر شده، در دادگاه ویژه مطبوعات به ١١ ماه زندان و دو نیم میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شده است.

یک منبع مطلع به گزارشگر هرانا گفت: “اتهامی که منصور دهباشی به خاطر آن محکوم شده توهین به چادر عنوان شده است.”

پیش‌تر نیز منصور اوجی، شاعر ۷۶ ساله از سوی پایگاه دانشجویان انقلابی (حنفا) به “اهانت به چادر” متهم شد. پایگاه دانشجویان انقلابی از مسئولان مجله بخار خواسته‌ بودند به دلیل چاپ این شعر “از امت حزب‌الله، عذرخواهی کنند.”

مجله بخارا، دوماه‌نامه‌ای است فرهنگی و هنری به مدیر مسئولی و سردبیری علی دهباشی که در آن مقالات و نقد‌ها و خبرهای مربوط به ادبیات و هنر ایران و جهان، در تهران منتشر می‌شود.

شعر منصور اوجی که سبب صدور این حکم شده در زیر می‌خوانید:

از جماعت زنان دلم گرفت
آن جماعت عظیم
روز جشن
صبح عید
یک کبوتر سفید بینشان نبود
جملگی سیاه
جملگی کلاغ.

توضیح منصور اوجی پیرامون شعرش

انتشار ۲۰ جولای ۲۰۱۳
نقش غلط مخوان

خانم‌ها، آقایان سلام. من منصور اوجی هستم با ۷۷ سال عمر و با امراض متعددی که دارم، واپسین سال‌های عمر را می‌گذرانم و با قلبی که دو بار واداده، هر آن ممکن است بانگ برآید که خواجه مرد. سال‌های سال است که زندگی ساده‌ای داشته‌ام و به هیچ‌کس نیز کاری نداشته‌ام. و در کار شاعری نیز شاعر اُملی هستم که در دوره پیش‌مدرن به سر می‌برد و کو تا برسد به مدرن و پست‌مدرن و فراپست‌مدرن چراکه هنوز معتقدم شعر نیمایی می‌شود گفت و خوبش را هم می‌شود گفت و می‌گویم و خوبش را هم می‌گویم. گفتم که در دوره پیش‌مدرن به سر می‌برم چرا که نه اتومبیل دارم و نه موبایل و نه کامپیوتر و نه فیس‌بوک و نه سایت و نه هیچ سخت‌افزار و نرم‌افزاری دیگر. اگر می‌گویید نه، ثابت کنید که دارم. در ضمن بگویم که اهل هیچ گروه و دسته سیاسی و غیرسیاسی هم تاکنون نبوده و نیستم، همچنانی که اهل هیچ دود و دمی و اکل و اشربی و به قول باباچاهی و رفقا سالم‌ترین شاعری بوده‌ام که تاکنون اهل خاک به خود دیده است. می‌گویید نه؟ بروید از خودشان بپرسید. در چنین شرایط آخر عمری که من دارم که حتی چشمم برای نوشتن مشکل دارد و هیکلم برای ایستادن، عده‌ای از شعری که در صفحه ۱۴۳ آخرین شماره بخارای حضرت علی دهباشی (شماره ۹۲) داشته‌ام، چنین برداشت کرده‌اند که با حجاب اسلامی مخالفم. در پاسخ‌شان این بیت حافظ بزرگ را می‌آورم:

گفتی که حافظ این همه رنگ و خیال چیست؟

نقش غلط مخوان که همان لوح ساده‌ایم

و برای اینکه بگویم برداشت‌شان درست نیست، در ابتدا به نکته‌ای اشاره می‌کنم و بعد هم شعری می‌‌آورم برای تایید صحبتم و می‌گذرم  و اما آن نکته، از دید اسلام حجاب و پوشیدگی نه‌تنها برای زن که برای هر مرد نیز لازم و ضروری است ولی در مورد رنگ این پوشش برای زنان به هیچ‌وجه به رنگ خاصی اشاره نشده است. این رنگ می‌تواند سیاه باشد یا سفید یا هر رنگ دیگر. و در جاهای دیگر حتی به کراهت رنگ سیاه اشاره شده است. و در آن شعر اگر اشاره‌ای رفته است که از رنگ سیاه دلم گرفته است، به این خاطر است نه به خاطر حجاب و حجاب اسلامی. و برای اینکه ثابت کنم که به هیچ وجه با حجاب مخالف نیستم، شعر دیگری را نقل می‌کنم از صفحه‌های ۴۶ و ۴۷ تازه‌ترین کتابم «دفتر گمشده» که تاریخ سرایش آن، ۲۴ آذرماه ۱۳۷۱ است که در آن به حجاب زن اشاره شده و به چادر و چادر سفید. حرف دیگری برای گفتن ندارم، پایدار باشید و با دید رحمانیت به امور بنگرید، همین.

نسترن، گلی ست؟

زنگ را که می‌زنی

مادر است پشت در

در میانِ چادرش

مادری که

سال‌های پیش مرده است

با همان شمایلش

طراوتِ گلش.

*

چه شباهتی

یکه می‌خوری

می‌روی به رفته‌های دور

می‌رسی به عطر

می‌رسی به نسترن

می‌رسی به زن.

*

نسترن گلی ست، در دیار ما

*

زنگ خانه‌ی تو را که می‌زنم

یکه می‌خورم

مادر تو عینهو که مادر من است

مادرم میان چادری سفید.

منصور اوجی

شیراز ۲۸/۴/۹۲

منابع: [خبرگزاری هرانا] و [مجله بخارا آنلاین]

آرشیو نوشته‌ها و شناسایی نویسنده:

>> واپسین نوشته‌ها

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

ویدیویی

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها: