UA-28790306-1

صفحه را انتخاب کنید

مصاحبه با استاد شکسته‌نویسی و خوشنویسی ایران یدالله کابلی خوانساری

مصاحبه با استاد شکسته‌نویسی و خوشنویسی ایران یدالله کابلی خوانساری

آنچه پیش‌رو دارید، نقطه‌نطرات استادِ شکسته‌نویسی و خوشنویسی ایران یدالله کابلی خوانساری است. در ابتدا چندین سئوال از سوی ما ‏طرح و به صورت کتبی برای استاد کابلی ارسال شد. اما آنچه که دریافت شد، از چنان تسلسل و پیوندی همراه بود که جای هر سئوالی در آن ‏کم‌رنگ می‌شد. ‏

از آنجا که ارسال سئوالات، دریافت و تنطیم آن از طریق ایمیل نزدیک به دوهفته به درازا کشیده بود و از سویی نیز تلاش داشتیم تا این ‏مصاحبه پیش از برگزاری نمایشگاه خط ایشان ( ۲۰ جولای) به دست چاپ سپرده شود، استاد کابلی خود به کمک‌مان آمد و ‏زحمت طرح و تنظیم بیشتر سئوالات را بعهده گرفت و راه ارایه این نقطه‌نظرات به‌صورت مصاحبه را، برایمان هموار کرد.

 * در معرفی استاد کابلی از سایت ویکپیدیا سود جستم.

Y-Kaboli

 یدالله کابلی تاکنون نمایشگاه‌های متعدد انفرادی و گروهی در ایران و نیز در بسیاری از دیگر کشورهای جهان برگزار کرده و در نمایش‌گاه‌های فراوان بین‌المللی حضور داشته‌است. با ۲۲ نمایشگاه انفرادی در داخل و ۳۰ نمایشگاه انفرادی همراه با سخنرانی در دپارتمان‌های شرق شناسی دانشگاه‌های معتبر آمریکا، کانادا، اروپا و آسیا و نیز پرورش استادان جوان در حوزه خوشنویسی و شکسته‌نویسی، کارنامه درخشان هنری و ماندگاری برای جامعه هنری و فرهنگی باقی‌گذاشت.

یدالله کابلی خوانساری در سال ۱۳۲۹ در خانواده‌ای ناآشنا به هنر به دنیا آمده و اولین تجربیات خوشنویسی خود را در دوره‌ی کودکی در مدرسه آغاز کرده تا اینکه از سال ۱۳۴۷ به فعالیت رسمی خوشنویسی روی آورد و اولین آموزگار او در تعلیم خط نستعلیق، سید حسن میرخانی (ملقب به سراج الکتاب از خوشنویسان و نستعلیق‌نویسان معاصر و از بنیانگذاران انجمن خوشنویسان ایران) بود.

کابلی در سال ۱۳۶۸ اولین گواهی نامه استادی خط شکسته انجمن خوشنویسان ایران را دریافت کرد. وی عضو شورای عالی تشخیص و ارزشیابی هنری مرحله استادی انجمن خوشنویسان ایران بوده و در سال ۱۳۸۵ هم به عنوان چهرهٔ ماندگار خوشنویسی ایران برگزیده شده‌است. او تا کنون در کشورهای مختلف نظیر انگلستان، فرانسه، ایتالیا، اسپانیا، پاکستان، امارات متحده عربی، ترکمنستان، کویت، روسیه و ایالات متحده آمریکا نمایشگاه‌های انفرادی یا گروهی برگزار کرده‌است.  کابلی در جشنواره جهانی مولانا که در هالیوود برگزار شد نیز نمایشگاه داشت. او تا کنون در چند دانشگاه خارجی از جمله دانشگاه آکسفورد، دانشگاه جرج واشنگتن، دانشگاه هاروارد و دانشگاه کالیفرنیا، لس‌آنجلس به ارائه سخنرانی پرداخته است.

کتابهای منتشر شده:

کابلی تا کنون بیش از ۱۳ کتاب منتشر کرده‌است که از آن جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • خط شکسته و طرز خواندن آن ۱۹۸۲
  • حس قلم، کتاب راهنما برای خط شکسته ۱۹۸۶
  • محراب خیال، مجموعه کارهای انتخابی ۱۹۸۹
  • کلک شیدائی، خط شکسته به روش نسج و متقاطع ۱۹۹۰
  • باغ نظر، مجموعه کارهای انتخابی خط شکسته ۱۹۹۰
  • رباعیات باباطاهر، ۱۹۹۲
  • نقش شوق، مجموعه از کارهای انتخابی ۱۹۹۴
  • منحنی عشق، مجموعه کارهای انتخابی ۱۹۹۵
  • دولت قرآن، مجموعه نمایشگاه ملی ۱۹۹۷
  • شکسته پیوسته، آموزش شکسته نستعلیق دوره فوق ممتاز

 hastiye-penhan-13

 هنر را چگونه تعریف می‌کنید و جایگاه تاریخی هنر خوشنویسی در این میان چیست؟

زیبائی یگانه موهبتی است که هم‌چون منشوری چند وجهی و درخشان در آئینه ادراک انسان‌های صاحبدل و فرهیخته از هر قوم و قبیله در هر عصری از دوران تاریخ نقش می‌پذیرد و هنر به عنوان باغی دلگشا و کشف و شهودی پر رمز و راز، ژرف‌ترین و دلپذیرترین بازتاب معنوی این آگاهی شورانگیز الهی است.

بی هیچ تردیدی سخن از هنر و هنرمند قصه‌ای متول و بس دلپذیر است.

روایت راستینی از تحولات عاطفی و احساسات پاک درونی که ریشه جوهر آدمی و ذات خلقت بشری دارد و بیانگر هویت‌های ملی و هر ملت و سرزمینی بشمار می‌رود که با چاشنی ایمان و عروج و پرواز خیال به ارائه آثاری می‌پردازد که بس ناممکن می‌نماید.

تجلی و تبلور این ادوار تاریخی و این جستار عمیق را می‌توان در ویترین موزه‌های بزرگ جهان مشاهده نمود. آثاری که هر یک بیانگر روح تعهد و رسالت انسان‌های کمال‌‌گراها و صاحبدلی است که در مسیر تعالی تکامل احوالات گوناگون خوشی‌ها و حسرت‌ها، ناکامی‌ها و کامیابی‌ها به تصویر در آمده است و به صورت میراثی گرانقدر برای نسل‌های بعدی به‌یادگار مانده‌است و امروز تالارهای بی‌شماری از موزه‌های جهان خاستگاه تجلیل و تزئین آثار ابنیا و هنر و نمادی مقدس از این مکاشفات عظیم، که علو درجات و ایمانی عمیق به شمار می‌رود که مایه حیرت و تحسین مشتاقان و بینندگان آن است.

 پیشینه پیدایش و سیر تحول هنر خوشنویسی را چگونه بیان می‌کنید؟

در سرزمین گهرخیز ایران که هنر نمایانگر ذوق و قریحه اساطیری استادانی است.

مایه فخر تمدن اسلامی به شمار می‌روند و اوراق بسیاری از کتاب بزرگ فرهنگستان تاریخ را به خود اختصاص داده‌اند. بالاخص در ارائه جوهرو ذات «زیبائی شناختی» و ترویج هنر تجرید‌ی و غیرعینی که بنیادی مستحکم در هنرهای تجسمی است. هنر خوشنویسی از دیرباز با جوهر معنی و بر بستر کلمه بزرگان شعر و ادب و حکمت و فضیلت نضج گرفته و نقش بسیار ارزشمند و مؤثری را در توسعه و ثبت و ضبط مفاهیم متعالی علمی و ادبی و اخلاقی نیاکان ما ایفا نموده است.

این هنر پیش از آن که در صورت ظاهر به مسئولیت انتقال فریضیه کلمه و یا سخنی بربپردازد قصیدی است متبرک از هندسه‌ای معنوی و پیوندی است میان دنیای خاکی و عالم بالا که در سیر تحول و تطور خود تحولات بنیادینی را در تحریر و کتاب آرایی و قطعه‌پردازی‌های معجزگونه و مرقعات نفیس و کتیبه‌های مساجد و انبیه‌های تاریخی به نمایش در آورده است.  گستره مکاشفات پر رمز و راز این هندسه معنایی امروز در موزه‌های بزرگ و کتابخانه‌های معتبر جهان زینت‌بخش نام ایرانی است.  به طور نمونه می‌توان از گنجینه‌های نفیس کتابخانه ملی پاریس، موزه ملی بریتانیا، موزه‌های مصر و هند و چین، آثار کم نظیری در موزه متروپولیتن نیویورک – در مجموعه نفیس ساکلر واشنگتن و نیز در مسکو و موزه ارمیتاژ در سن پترزبورک مشاهده بخش عمده از آثار نیز با طبقه‌بندی‌های تاریخی در مخزن کتابخانه ملی ایران – موزه رضا عباسی، موزه میرعماد حسنی، موزه آستان قدس رضوی، موزه میرعماد در سعدآباد تهران که در شمار مواریث گرانقدر و تاریخی این سرزمین هنرخیز است و نیز گلچینی از مجموعه‌های کم‌نظیری که مجموعه‌داران فخیم در طول سالیان متمادی گردآوری کرده‌اند.

IRAN-janbe-aks

 سیر تکامل نستعلیق و نقش خلاقیت سرقله‌های آن به دست چه استادانی محقق گردید؟

این هنر در میان هنرهای تجسمی ایرانی به عنوان یک هنر معنایی و مفهومی نمودار متعالی از یک تلاش علمی و نظری بود که هنرمندان زبردست و خلاق آن نقش بسیار بالنده‌ای در ثبت و ضبط آثار بی‌شمار ادبی، اجتماعی، اخلاقی و حتی سیاسی دوران گذشته را ایفا نمود.

استادان صاحبدل و رنج و ریاضت کشیده‌ی آن همگام با صدق دل و اتصال به عالم باید همه اهل باطن اهل ادب و عرفان بودند و همگام و با تزئین تخیل با حکمت و فضل و ادب و اندیشه به پرواز در آمده و این هنر سنتی را به ذوق و قریحه و سرانگشتان توانای خود، به اوج تکامل و تطور زیبائی شناختی رساندند و هر یک به سهم خود در پالایش کمال زیبائی آن افزودند یا در تکمیل اندوخته‌های خود به اصلاح نارسائی‌های دوران گذشته همت گماشتند.

به طور مثال پس از بروز و ظهور خط نستعلیق بدست میرعلی تبریزی، استادان بزرگی چون میرزا جعفر بسینقری و اظهر تبریزی این شیوه را کامل کرده و بعدها دیگرانی که سلطان علی مشهدی با شهرتی عظیم در شمار اقطاب آن سلسله به شمار می‌رود و پس از او میرعلی هروی در اواخر قرن دهم که یگانه دوران بود و شخصیت متعالی او زمینه‌ساز تجلی و درخشش چهره‌های نادر و بلندمرتبه گردیده‌است، آثاری تابناک و درخشنده را بالاخص در متن کتابت و قطعه ارائه کرده‌اند.  هم چون محمود اسحاق شمالی، شاه محمود نیشابوری، باباشاه اصفهانی، مالک دیلمی و محمد حسین تبریزی که هم‌چون نگین درخشانی در پایان این عصر می‌درخشند و زبان از توصیف کمالات عملی و نظری و معرفتی آن‌ها باز می‌ماند و با قدر و منزلتی جهانی به چنان کمالی دست یافته‌اند که همه هنرمندان سده‌های بعد را متأثر از کلیت متعالی خود ساختند و همین امروز هم جوانان شایسته و هنرمندان بایسته معاصر از گوهر زیبائی هندسه ملیح و شیرین و مستحکم آن‌ها بهره‌مند می‌گردند.

 از خودتان بگوئید و سالیان درازی را که در احیاء دوباره خط شکسته ایران داشته‌اید؟

هر بار که می‌خواهم شرحی از احوالات هیجان‌انگیز و گاه پر مخاطره گذشته را بیان کنم.  از هنگامی که روزهای پشت نیمکت مدرسه و کودکی، شوق زیبائی در جانم موج می‌زده تا روزگار جوانی و امروز که به عنوان معلمی پرتلاش و عاشق آموختن هنر و کار و تلاش و همت بلند از سوی متولیان امور هنری فرهنگی و مردم فرهنگ‌ور کشورم به عنوان نامی آشنا مورد تقدیر و تحسین قرار می‌گیرم و همیشه شاکرم و فقط به یاد می‌آورم اولین جلسه کلاس‌های خوشنویسی را در محضر استاد محبوبم شادروان سیدحسن آقامیرخانی که بیتی از حافظ را بدرقه راهم کرد؛

گویند سنگ لعل شود در مقام صبر

آری شود ولیک به خون جگر شود

خون جگر بسیار خوردم و در پی رسیدن به هنری مقدس و آرمانی هیچ چیزی جلودارم نبود و در عین جوانی و درس مشق مدرسه  از حرکت و مقصودم دور نمی‌ماندم.  حتی گره خوردن و آشنائی با قلم شکسته که در سال ۱۳۴۹ که بعد از فارغ‌التحصیل شدن نمونه‌های مطلوب حتی چاپی هم در دسترس نبود.  نه کلاس تعلیمی بود نه استادی که آن را بیاموزد و استادان خودمان هم همه سلیقه‌ای می‌نوشتند و از اصول آن آشنائی نداشتند.  ولی من هرچه جلوتر می‌رفتم.  مصمم‌تر می‌شدم و با شوقی هولناک روبرو بودم.  مگر نسخه شفابخشی چون نوید روشنگر عطار؛

‌گر مرد رهی میان خون باید رفت

از پای فتاده سرنگون باید رفت

تو پای به ره در نه و هیچ مپرس

خود راه بگویدت که چون باید رفت

که دلیل راهم شد و باز کمر همت می‌بستم و صبح را تا شام و گاه شام تا سحر می‌نوشتم و انبوهی از سیاه نوشته‌ها که اگر نتایج خشنود کننده‌ای در برداشت، امید می‌بخشید تا بسوی رویای شیرین و معنوی خیالم حرکت کنم.

Y. Kaboli works (3)

وقتی در محضر استاد حسن در کلاس‌های آزاد خوشنویسی که نام قبلی انجمن خوشنویسان ایران امروز بود، فارغ‌التحصیل خط نستعلیق شدم در تورقی که گاه برای تکمیل اندوخته‌هایم می‌خواندم تذکره‌ای خوشنویسی چشمم به قطعه خطی افتاد بی آن که از رمزیات آن سروسری بیابیم شروع به رونویسی کردم و گاه که قدری نزدیک می‌نوشتم و سایه کم رمقی از اصول بصری آن تحصیل می‌شد، شادی زاید‌الوصفی تمام جانم را فرا می‌گرفت و ماه‌ها تکرارش می‌کردم. یکی این که بهتر بنویسم دیگر این که نمونه‌های دیگری یافت نمی‌شد که تنوع تمرین داشته باشم و بتوانم آتش درونم را فرونشانم.

یک‌سالی بدین منوال گذشت تا شادروان خسرو زعیمی مدیر شریف و لایق و فرهنگ‌ور انجمن که سخت به من هم توجه داشت با دیدن کارهایم تشویقم می‌کرد که مهیای تعلیم و آموزش این قلم شوم. معلمی که خود هنوز شاگرد بود و خام و آگاهی‌های ابتدائی این راز سر به مهر را نمی‌دانست؛ با چند ماهی تأمل و تعلیم این مسئولیت خطیر را پذیرفته و آموزش قلمی که بعد از سید گلستانه حدود ۸۰ سال مهجور مانده بود، دوباره از سر گرفته شد. به خدا توکل کردم و از او مدد خواستم.

سال‌های نخست به همان سبک و سیاق قدما یعنی مکتب درویش و نمونه‌های جلی سید گلستانه ریز و درشت را می‌نوشتم ولی در حدود ۵ سال که گذشت احساس کردم باید کاری متفاوت بکنم و نیز می‌دانستم اقلام خفی کاربردش را از دست داده و با قلم جلی آزادانه از سطر به صفحه آمدم و در صفحه پروری و طراحی به ذوق خود اتکا کردم و به قصه تمرین و مهارت در اقلام خفی و جلی همه را در نوشته‌هایم بکار گرفتم ـ از غبار تا ششدانگ کاری که تا آن زمان نشده بود و ترکیب‌بندی حاصل شد که رنگ و بوی فردیت هنری خودم را داشت اصلی که در هنر کار دشواری است و نشان خلاقیت فردی.

در سال ۱۳۶۱ اولین کتاب آموزشی خط شکسته را با تعلیم و نقطه‌گزاری ارائه دادم که با هیچ تردیدی بسیاری از هنرجویان شهرستانی یا نقاط دوردست که امکان آموزش خصوصی نداشتند توسط آن در آزمون سالیانه قبول شدند و بعد کتاب کلک شیدایی و الگوهائی برای دوره ممتاز و به همین منوال برگزاری نمایشگاه‌های گردشی و آشنا کردن مردم با ابعاد تزئینی این هنر و تربیت شاگردان برجسته و بر پرورش استادانی که بتوانند در چهار گوشه کشور یاری رسان علاقمندان باشند.

با همین پویائی و جستار تکاملی بیش از ۴ دهه در ترویج و تحکیم و توسعه خط شکسته معاصر در انجمن خوشنویسان ایران تلاش داشته‌ام و بیش از ۱۳ عنوان کتاب آموزشی و مجموعه‌های هنری را به چاپ رسانیده و ۲۲ نمایشگاه انفرادی طی سال در داخل و ۳۰ نمایشگاه انفرادی همراه با سخنرانی در دپارتمان‌های شرق شناسی دانشگاههای معتبر امریکا و کانادا، اروپا و آسیا، برگزار کردیم و شاید مهمترین رخداد کارنامه هنری من پرورش استادان جوانی هستند که امروز در تهران یا مراکز استان‌ها در شمار چهره‌های فرامرزی شده‌اند و آثار ارزشمندشان را کلکسیونرهای برجسته داخلی و کشوری خریداری و ارج می‌نهند.

در تعهد به احوالات شخصی و رسالت هنرمندی به شدت پایبند خلاقیت شخصی بودم و از تقلید و تکرار پرهیز داشته‌ام و این خصلت را در هدایت شاگردان نیز بکار بسته‌ام.  در طول این ۴ دهه هر چهره مستعدی را در سایه ذوق و سلیقه و توانمندی‌های جمع و نظری خودشان پیش برده و هدایت کرده‌ام و امروز این شیوه تعلیم و آموزش از عهده کسی برمی‌آید که قابلیت‌ها و توانمندی‌های جوانان را می‌فهمد و ارج می‌گذارد نه مانند آنان که با تقلید و تکراری بیهوده موجودیت خود را رها کرده در الگوهای گذشته به تکرار می‌رسند.

دنیای گسترده هنر بازتاب یک تلاش آگاهانه از یک انسان فرهیخته است.  این قابلیت و دگراندیشی در هنر در عین سادگی، بسیار پیچیده و در عین ظرافت و شفافیت بسیار سخت و بغرنج است و در عین ظاهری آرام، محتوایی طغیانی دارد ولی در نهایت ما را به صمیمیت، شادی و صلح دعوت می‌کند.  حال این ما هستیم که باید دریابیم در بستر جریان‌های حاکم بر جامعه با این مقوله چند بعدی چگونه برخورد کنیم که هنرمند را واداریم تا هم سو با باورهای خود زبان ناطقی شود برای انتشار معرفت و زیبائی یا بیان ستیز و تقابل و دریابیم که یک اثر جدای از زیبائی‌های بصری، گفت‌وگوی نهانی و نهائی خود را با بیننده برقرار می‌کند.

D1566E3F-3037-42F8-8560-0543A19CADC0

بخش پایانی این مصاحبه جمعه آینده ۲۶ جولای روی سایت قرار خواهد گرفت.

آرشیو نوشته‌ها و شناسایی نویسنده:

خانه | >> واپسین نوشته‌ها

هادی ابراهیمی رودبارکی؛ شاعر، نویسنده و سردبیر هفته‌نامه شهرگان آنلاین؛ متولد ۱۳۳۳- رشت و ساکن کانادا - استان بریتیش کلمبیاست.

فعالیت ادبی و هنری او با انتشار گاهنامه فروغ در لاهیجان در سال ۱۳۵۰ شروع شد و شعرهای او به تناوب در نشریات نگین، فردوسی، گیله‌مرد، گردون، شهروند کانادا و شهرگان ونکوور چاپ و منتشر شد.

ابراهیمی همراه با تاسیس کتابفروشی هدایت در سال ۲۰۰۳ در نورت ونکوور، اولین انجمن فرهنگی-ادبی را با نام پاتوق فرهنگی هدایت در همین سال به‌همراه تعدادی از شاعران و نویسندگان ایرانی ساکن ونکوور راه‌اندازی کرد که پس از تعطیلی کتابفروشی هدایت در سال ۲۰۰۷ این انجمن با تغییر نام «آدینه‌ شب» برای سال‌ها فعالیت خود را بطور ناپیوسته ادامه داد.

هادی ابراهیمی رودبارکی از سال ۲۰۱۰ رادیو خبری فرهنگی شهرگان را تاسیس و تا سال ۲۰۱۵ در این رادیو به فعالیت پرداخت.

از ابراهیمی تاکنون دو کتاب شعر منتشر شده‌است:

«یک پنجره نسیم» - ۱۹۹۷ - نشر آینده - ونکوور

«همصدایی با دوئت شبانصبحگاهی» نشر بوتیمار - ایران

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

ویدیویی

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها: