UA-28790306-1

صفحه را انتخاب کنید

معنی نام غیاث آبادهای ایران

معنی نام غیاث آبادهای ایران

از بررسی اطلاعاتی که لغت نامۀ دهخدا در باب شرایط جغرافیایی و اقلیمی نوزده روستای غیاث آباد نام ایران به دست می دهد؛ معلوم میگردد که این نام به روستاهایی اطلاق میشده است که معاش و گذرانشان از آب قنات بوده است و غالب این روستاها حدود یازده تایشان هنوز از آب قنات یا قنات چشمه استفاده می کنند و قناتهای هشت غیاث آباد دیگر یا متروک و خشک و یا از قلم گزارشگر فرهنگ جغرافیایی ایران افتاده است. این موضوع به وضوح آشکار می گرداند که کلمۀ غیاث در این باب این روستاها اشاره به کلمۀ پهلوی کَهَس بوده است که به معنی قنات است و غیاث آباد علی القاعده شکلی از کلمهً کَهَس آباد (غَهَس آباد) است. حرف “ک” پهلوی، علی الاصول در فارسی به “غ” تبدیل میگردد، چنانکه شَکال پهلوی در فارسی مبدل به شُغال گردیده است. مطابق گفته دوست فرزانه مان رضا مرادی غیاث آبادی: “در گویش مردم قدیمی این نام را به شکلی شبیه به کیس آباد/ گیس آباد تلفظ میکرده اند و در زمان ثبت رسمی آبادی ها در زمان رضاشاه به شکل غیاث آباد ثبت شده است. شاید این نکته به کاری بیاید.” بر این پایه اصل نام غیاث آباد یعنی کیَس آباد، تلخیص خود کَهَس آباد بوده است. در این رابطه گفتنی است در ۲۰ کیلومتری جنوب غربی مراغه روستای دارای قناتی به نام کهجیق (کهجوق) وجود دارد که بی شک نامش در اصل مرکب از کلمات پَهلَوی کهَس (قنات) و جیک (جا) بوده است که در آن بر اثر تکرار تلفظ، حرف صامت “س” در کنار حرف “ج” حذف شده است.

نمونۀ بارز ارتباط غیاث آباد و قنات همانا غیاث آباد (خامنه) است: در صفحه ۳۷۶ وقف نامه رشیدی نام ((غیاث آباد)) در تعیین محدوده جنوبی قریه دارایان برای شهر خامنه ذکر شده است. این نام بی شک به سبب قناتهای فراوان آنجا بوده است. اما خود نام خامنه، با توجه به نام کهن دیگر آنجا دیدکده (در اصل دیپ کده= محل بافت مخمل) نه به معنی خی- آو-مانه یعنی محل چشمه ها و قناتهای خوب، بلکه به معنی خاو-منه یعنی محل مخمل می باشد. در رابطه با نام قدیمی دیگر آنجا یعنی غیاث آباد یا همان قنات آباد خامنه در پایگاه اطلاع رسانی شهرداری خامنه می خوانیم:

قناتین خامنه: استحصال آب از قنات جهت مصارف مختلف از شیوه های قدیمی رایج و غالب بهره برداری از منابع آب زیر زمینی منطقه به شمار رفته و در گذشته بیش از ۵۰۰ رشته قنات در سطح شهرستان شبستر جهت آبیاری باغات و مزارع و شرب مورد استفاده قرار می گرفته اما در حال حاضر این تعداد به دلیل رواج شیوه های جدید بهره برداری از منابع آب زیر زمینی به وسیله چاه های عمیق که در قسمت جنوبی منطقه و در حاشیه دریاچه ارومیه در شهر ها صورت می گیرد به کمتر از ۲۰۰ رشته قنات در سطح شهرستان تقلیل یافته و سهم شهر خامنه در تعداد قناتین موجود ۱۶ رشته می باشد لازم به ذکر است از چند صد سال قبل آب شرب خامنه با سبک به خصوصی از یکی از این قنات ها لوله کشی شده و اهالی شهر از آب مشروب و پاکیزه که توسط لوله های سفالی به خانه های آنها منتقل می شده استفاده می کردند چاه های عمیق با ۶۰۰ حلقه در سطح شهرستان و برداشت شدید آب در بعضی نواحی در خشکیدن قنوات نقش اساسی دارد.”

در لغت نامهٔ دهخدا به وضوح نام غالب غیاث آبادها را در رابطه با قناتهای آنها می یابیم:

غیاث آباد. (اِخ) دهی است جزء دهستان حومهٔ بخش مرکزی شهرستان قزوین که در ۳هزارگزی شمال قزوین قرار دارد. دامنه و معتدل است. سکنهٔ آن ۷۹ تن است که به فارسی و ترکی سخن میگویند. آب آن از قنات و رودخانه تأمین میشود و بازار دارد. محصول آن غلات و عدس. شغل اهالی زراعت است. راه نیمه شوسهٔ ماشین رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج۱).

غیاث آباد. (اِخ) دهی است جزء دهستان بهنام سوخته بخش ورامین شهرستان تهران که در ۱۲هزارگزی شمال خاوری ورامین و یک هزارگزی راه شوسهٔ ورامین به شریف آباد قرار دارد. جلگه و معتدل است. سکنهٔ آن ۱۵۴ تن است که فارسی زبانند. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات، صیفی کاری و چغندرقند است. شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد و از طریق جلیل آباد ماشین رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج۱).

غیاث آباد. (اِخ) دهی است جزء دهستان فراهان پایین بخش فرمهین شهرستان اراک که در ۱۱هزارگزی جنوب باختری فرمهین و ۶هزارگزی راه مالرو عمومی قرار دارد. جلگه و سردسیر است. سکنهٔ آن ۹۲۷ تن است که فارسی زبانند. آب آن از قنات است. محصول آن غلات، بنشن، میوه و لبنیات است. شغل اهالی زراعت، گله داری و صنایع دستی زنان آنجا قالیچه بافی است. راه مالرو دارد و از آهنگران اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج۲).

غیاث آباد. (اِخ) دهی است جزء دهستان خورش رستم بخش شاهرود شهرستان هروآباد که در ۱۹هزارگزی جنوب خاوری هشجین و ۴۱هزارگزی شوسهٔ هروآباد به میانه قرار دارد. کوهستانی و معتدل است. سکنهٔ آن ۵۵ تن است که ترک زبانند. آب آن از چشمه است. محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت، گله داری و صنایع دستی زنان آنجا جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج۴).

غیاث آباد. (اِخ) دهی است از دهستان قراتورهٔ بخش دیواندرهٔ شهرستان سنندج که در ۲۰هزارگزی خاور دیواندره، کنار رودخانه ٔ قزل اوزن قرار دارد. کوهستانی و سردسیر است. سکنهٔ آن ۱۶۰ تن است که کرد زبانند. آب آن از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات، حبوبات و لبنیات است. شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج۵).

غیاث آباد. (اِخ) دهی است جزء دهستان حومهٔ شهرستان ملایر که در ۱۵هزارگزی باختری شهر ملایر و ۶هزارگزی شمال راه شوسهٔ ملایر به همدان قرار دارد. جلگه و معتدل است ۵۶ تن سکنه دارد که بزبانهای ترکی و فارسی سخن میگویند. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات است. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان آنجا قالیبافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج۵).

غیاث آباد. (اِخ) دهی است جزء دهستان میربیگ بخش دلفان شهرستان خرم آباد که در ۵۱هزارگزی شمال باختری نورآباد، و  ۲۴هزارگزی باختر شوسه ٔ خرم آباد به کرمانشاه قرار دارد. دامنه و سردسیر است. سکنهٔ آن ۲۱۰ تن است که به لکی و فارسی سخن میگویند. آب آن از چشمه هاست. محصول آن غلات، لبنیات و پشم است. شغل اهالی زراعت، گله داری و صنایع دستی زنان آنجا سیاه چادربافی است. راه مالرودارد. ساکنان آن از طایفهٔ شاهوند هستند و در زمستان به قشلاق میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج۶).

غیاث آباد. (اِخ) دهی است جزء دهستان حومهٔ بخش مرکزی شهرستان فسا که در ۱۲هزارگزی جنوب خاوری فسا و ۵۰۰گزی راه شوسهٔ جهرم به فسا قرار دارد. جلگه و معتدل است.  سکنهٔ آن ۷۷۵ تن است که فارسی زبانند. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات، پنبه و حبوبات است. شغل اهالی زراعت و قالیبافی است. دبستان دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج۷).

غیاث آباد. (اِخ) دهی است جزء دهستان خفرک بخش زرقان شهرستان شیراز که در ۵۲هزارگزی شمال خاوری زرقان و ۲هزارگزی راه فرعی خفرک به تخت طاووس قرار دارد. جلگه و معتدل است. سکنهٔ آن ۷۰ تن است که فارسی زبانند. آب آن از رودخانهٔ سیوند و قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و چغندر. شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج۷).

غیاث آباد. (اِخ) دهی است جزء دهستان بالاخواف بخش خواف شهرستان تربت حیدریه که در۳۲هزارگزی شمال باختری رود و یک هزارگزی باختر راه شوسهٔ عمومی تربت به سلامی واقع است. دشت و گرمسیر است. سکنهٔ آن ۲۷۰  تن است که فارسی زبانند. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات، پنبه و زیره است . شغل اهالی زراعت، گله داری، قالیچه و کرباس بافی است. راه اتومبیل رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج۹).

از ذکر نام و نشان هشت غیاث آباد دیگر -که غالباً کم جمعیت هم می باشند و ارتباطشان با قنات و قنات چشمه ذکر نشده است- صرف نظر گردید.

آرشیو نوشته‌ها و شناسایی نویسنده:

>> واپسین نوشته‌ها

جواد مفرد کهلان محقق تاریخ اساطیری ایران

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

ویدیویی

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها: