نسیم عطر گردان
نوشتۀ دکتر حسن انوری
انتشارات سخن
چاپ اول، ۱۳۸۹
تیراژ ۱۶۵۰ نسخه
انتشارات سخن
قیمت ۱۱۰۰۰ تومان
دیوان حافظ در هر خانهای هست. انواع و اقساماش هم هست. از دیوانهایی به شکل فالنامه، تا دیوانهایی با خط خطاطان بزرگ و تذهیبهای زیبا. تصحیحهای مختلفی از دیوان حافظ وجود دارد. از تصحیح انقلابی و متفاوت احمد شاملو، تا تصحیح فاضلانه و محافظهکارانۀ علامه قزوینی. در این تصحیحها، دیوانهای مختلف حافظ زیر ذرهبین گذاشته شده، و بیت به بیت و مصراع به مصراع و کلمه به کلمه و حتی حرف به حرف مورد بحث و بررسی قرار گرفته. کتابهای تصحیح شده، پر از شماره و ارجاع به این کتاب و آن کتاب است. در باره اندیشه و فلسفه حافظ هم بسیار نوشته شده است. این که حافظ، کافر یک لاقبا بوده و کنار آب رکناباد با پریرویان، جام می واقعی خالی میکرده یا حافظِ قرآن با چهارده روایت بوده و کتاب در دست، در آسمانها سیر میکرده موضوع گفتگوی حافظشناسان است. از دو جلد حافظنامه قطور بهاءالدین خرمشاهی تا کتاب ۲۸۰ صفحهایِ «از کوچۀ رندان» استاد عبدالحسین زرینکوب، همه در صدد شناخت حافظ و شناساندن او به خوانندگان فارسیزبان هستند. هر کس حافظ را در جایی میجوید. یکی مانند مرتضی مطهری در اوج آسمان، و یکی مثل زندهیاد استاد زرینکوب در کوچۀ رندان: «اینجا از کوچۀ رندان چه میجویم؟ راه تازهای به شناخت حافظ. جایی که در مسجد و خانقاه ردپایی از وی باقی نمانده باشد نشانش را شاید در کوچۀ رندان بتوان یافت…» (صفحه یازده از «کوچۀ رندان»، دربارۀ زندگی و اندیشۀ حافظ(.
با تمام اینها، خواندن حافظ همچنان دشوار است. حافظ همچنان دیریاب است. حافظ همچنان غیر قابل درک است. حتی حافظ به لحاظ قرائت اشعارش با صدای بلند، پُر از دشواری است. این دشواری برای کسانی که با دیوان حافظ مأنوس نیستند به مراتب آشکارتر است. کافیست در یک مجلس، حافظ را به دست بگیری و بخواهی بیتی از او بخوانی، خواهی دید دهها اگر و اما در تلفظِ کلمات و تکیۀ جملات برایت پیش میآید. وقتی به چنین بیتی میرسیم اگر پیشتر آن را نخوانده باشیم و تفسیری بر آن ندیده باشیم یا بهطور منطقی کلمات آنرا مورد سنجش قرار نداده باشیم، در میمانیم که چگونه آن را باید خواند: مدار نقطه بینش ز خال توست مرا / که قدر گوهر یکدانه جوهری داند. بعد، از خواندن بیت، به معنی بیت میرسیم. اینکه آن را چنین خواندیم یا چنان خواندیم چه معنایی میدهد. از تلفظ به معنی و از معنی به تلفظ میرسیم. حافظ چنین پیچیدگییی دارد.
این پیچیدگی برای جوانان و نوجوانان رماننده است. شاید به همین خاطر است که این گروه سنی به روایت کیارستمی از حافظ علاقمندند. یک بیت یا یک مصرع، به صورت شکسته، و قابل خواندن، و احتمالاً قابل فهمیدن. کارِ بزرگ شاملو نوشتن حافظ بود آنطور که خودش میفهمید. ممکن بود اشتباه بفهمد، اما آنچه را که فهمید با گذاشتنِ فتحه و کسره معلوم کرد. با ویرگول و نقطه مشخص کرد. و این کارِ بزرگی بود که خیلیها نمیکنند؛ یا ناقص میکنند چون میترسند. میترسند به خطاهایی دچار شوند که شاملو شد. درست فهمیدن حافظ از درست خواندن آن آغاز میشود و برای درست خواندن نیاز به علائم هست، که زیبا نیست ولی لازم است.
درست فهمیدن حافظ به فرهنگ حافظ نیز نیاز دارد. فرهنگی که کلمه به کلمه و بیت به بیت، ما را با دشواریهای حافظ آشنا کند. سر راست باشد، و ما بتوانیم با دنبال کردن یک کلمه یا یک مصراع، آن دشواری را بیابیم و حل کنیم. چه بهتر که فرهنگنویسیِ حافظ ابتدا برای جوانان باشد و بعد برای دیگر گروههای سنی.
استاد حسن انوری، با نگارش و تدوین «نسیم عطر گردان» چنین کار مهمی را آغاز کردهاند. این کتاب، «فرهنگ اشعار حافظ برای جوانان» است. نه تنها برای جوانان که برای تازهکارانی چون من نیز این کتاب حاوی اطلاعات مفید است.
دستهبندی کلمات بر اساس الفبایی است. همراه با هر کلمه، بیتی به عنوان نمونه آمده تا معنا بهتر آشکار شود. مثلاً ذیل کلمۀ «جمیله» نوشته شده است: «زیبا؛ زن زیبا. جمیلهای است عروس جهان ولی هش دار / که این مخدره در عقد کس نمیآید». از همین بیت به کلمه «مخدّره» مراجعه میکنیم. آن را در صفحه ۱۳۵ کتاب مییابیم و معنی آن را چنین میخوانیم: «زن یا دختر به اعتبار این که پوشیده و مستور است». مثال این کلمه هم همان بیت نوشته شده ذیل کلمه «جمیله» است. به سراغ کلمه «مصقول» میرویم: «صیقل داده شده؛ درخشان. دل از جواهر مهرت چو صیقلی دارد / بود ز زنگ حوادث هر آینه مصقول». در همان صفحه چشممان به کلمه «مَصطبه» میافتد: «1- سکومانندی در بعضی از خانهها و دکانها و میخانهها یا در کنار آنها که روی آن مینشستهاند و به مجاز میخانه. به صدر مصطبه بنشین و ساغر می نوش / که این قدر ز جهان کسب مال و جاهت بس. زان باده که در مصطبۀ عشق فروشند / ما را دو سه ساغر بده و گو رمضان باش. اِشکالی که در تعریف این کلمه وجود دارد، عدد ۱ی است که ۲یی در پیِ آن نیست. این اِشکال کوچک، قابل چشمپوشی است. اِشکال بزرگ اما جای دیگر است:
در کتابی مانند «نسیم عطر گردان»، که برای جوانان نوشته شده، باید در اِعرابگذاری دستودلباز بود و تلفظ هر کلمه، حتی سادهتریناش را با فتحه و کسره و ضمه و تشدید و سکون، به شکل درست نشان داد. این کار به خواننده اعتماد به نفس میدهد و او را به درستی تلفظ اش مطمئن میکند. همین مَصطبه که فقط با یک حرکت تلفظ اش معلوم شده میتواند به اَشکال مختلف خوانده شود. یا «مشکین» یا «مشوش» در همین صفحه. باید باور کرد، هستند کسانی که هم تحصیلکردهاند هم مشوّش (moshavvash) را mashush و مَشوب (mashub) را moshavvab میخوانند و من گناه این بد خواندن را نه پای آنها که پای دشواری تلفظ کلمات فارسی میگذارم.
غیر از شکل و محتوای شعر حافظ، خودِ حافظ هم برای ما ایرانیان ناشناخته است. ما در طول زندگیمان بسیار از حافظ و شعر او سخن گفتهایم اما اگر از ما بخواهند که زندگی حافظ را در پنج شش جمله بیان کنیم، بسیاری از ما نخواهیم توانست. علت این نتوانستن، کمکاری و تنبلی ذهنی ما نیست؛ علت آن ثبت بهغایت پیچیدۀ زندگی شعرا و نویسندگان ما و دادن اطلاعات متفاوت از نام و نام فامیل و تاریخ تولد و محل تولد و سن و سال و شیوه زندگیشان است که بار سنگینی برای ذهن ایجاد میکند و مانع از به خاطر ماندنشان میشود. کتاب نسیم عطر گردان، شامل مقدمهای است که زندگی حافظ را به زبان ساده و قابل فهم برای جوانان بازگو میکند و شخص میتواند مطمئن باشد که با خواندن بیست و یک صفحۀ اول کتاب، تصویر روشنی از زندگی حافظ و عقاید او به دست میآوَرَد. مثلاً استاد انوری در مورد زن و فرزند حافظ چنین مینویسند:
«حافظ در شعرهایش اشاراتی نیز به وقایع دردناک زندگی خصوصی خود دارد. او مرگ زن و فرزند جوانش را با سوز و اندوه چنین تصویر کرده است. بلبلی خون دلی خورد و گلی حاصل کرد / باد غیرت به صدش خار پریشان دل کرد // آه و فریاد که از چشم حسود مه چرخ / در لحد ماه کمانابروی من منزل کرد» (ص ده(.
یا دربارۀ انسانِ کاملِ موردِ نظر حافظ چنین میگویند:
«انسان کامل در نظر حافظ، کسی است که عاشق، عارف، اخلاقگرا و آزاداندیش و به دور از ریا و تظاهر باشد. شخصیت «رند» در شعرهای حافظ همین ویژگیها را دارد، و بیش از هر چیز، به دنبال راستی، بینیازی، وارستگی، دوری از تعصب و فروتنی در برابر خداوند و آسانگیری و ترک تعلّق در زندگی است. راز درون پرده ز رندان مست پرس / کاین حال نیست زاهد عالی مقام را» (ص دوازده).
گمان میکنم به همین اندازه نیز، در ایران از حقیقت حافظ سخن گفتن، آن هم برای جوانان، ناشر را به سرحدِّ خطوطِ قرمز رسانده باشد خاصه آن که در صفحه اول کتاب، از شش کلمه آب و ترکیبات آن، پنجتایش به معنی شراب است و خودِ شراب هم در این کتاب معنی نشده است تا بدانیم منظور، شراب زمینی است یا شراب آسمانی!
چاپ کتاب زیباست. کاغذ کتاب مقوایی است. ترتیب حروف الفبا از لبۀ کتاب قابل تشخیص است. صحافی محکم و تمیز است. فقط پنجاه صفحه فهرست کتابهای انتشارات سخن در انتهای کتاب به نظر زیادی میآید که ظاهراً برای جلوۀ بیشتر کتاب به متن اضافه شده است.
[گویانیوز]
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید