UA-28790306-1

صفحه را انتخاب کنید

هفت شنبه‌های بلوچ

هفت شنبه‌های بلوچ

دانش‌‏آموزان باید محیط زیست را حفظ کنند

جناب پرزیدنت حجه‏الاسلام حاج آقا حسن روحانی در روز درختکاری، نطقی ایراد فرمودند که به نظر دایی ما ایرادت فراوانی دارد. اما همانطور که می‏دانید دایی من مثل اکثر مخالفین وبراندازان نظام، تمام چیزهای خوب فرمایشات مسؤلین را رها کرده فقط ایرادات را بزرگ می‏کند. در حالی که پرزیدنت در همین نطق یک چیز خوبی که فرمودند این بود که از مسئولان آموزش و پرورش خواستند که دانش‌آموزان را برای حفظ محیط زیست بسیج کنند. به احتمال زیاد ایشان می‏دانست که افرادی مثل دایی من منتظرند که از او بل بگیرند برای همین در ادامه همین فرمایش فرمودند: “دانش‌آموزان می‌توانند بر روی خانواده خود در این ارتباط تاثیر بگذارند، به خصوص در ایام نوروز که یکی از توجهات ما باید به محیط زیست باشد که خدای نکرده ضربه ای به آن وارد نشود.”

همه ما می‏دانیم که محیط زیست در ایام عید خیلی ضربه پذیر می‏شود. تعدادی از مسافران از خدا بی خبر و سود جو موقع عید به شمال رفته و به جان جنگل‏ها می‏افتند و با قطع بی رویه درختان و ساختمان سازی غیر مجاز، محیط زیست را اذیت و سپس به آن تجاوز می‏کنند. مسئولین آموزش و پرورش می‏توانند با بسیج دانش‏آموزان باعث بشوند که دانش‏آموزان روی والدین خود اثرگذار بشوند. این عزیزان حتماً نباید مثل دوران اول انقلاب که بسیج شدند، روی مین‌ها بروند و اسلحه به دست بگیرند. این بسیج، بسیج محیط زیستی است. در اینجا ما یک نوع دفاع مقدس داریم و در آن زمان یک نوع  دفاع مقدس دیگر داشتیم. اگر دانش‌‏آموزانی که در این بسیج شرکت می‏کنند اصرار ورزیدند که به آنها تفنگ بدهیم مسئولین آموزش و پرورش موظف هستند که مقاومت بکنند و هیچ نوع اسلحه‌‏ای به آنها ندهند. چه اسلحه گرم و چه اسلحه سرد. آنها باید مراتب را به اطلاع سردار نقدی برسانند و دانش‌‏آموزانی را که به مسلح شدن اصرار ورزیدند به بسیج ایشان راهنمایی کنند.

می‏مانند بقیه دانش‌‏آموزان عزیزی که واقعاً به محیط زیست و حفظ آن علاقه‏‌مند هستند. این عزیزان باید در تعطیلات عید نوروز کتاب فارسی خود را همراه خود داشته باشند و هر جا که والدینشان سفر می‏کنند مواظب آنها باشند که درختان دویست سیصد ساله را به خاطر منافع مالی اندک، قطع نکنند. اگر مبادرت به چنین کاری کردند دانش‌‏آموزان فوری کتاب فارسی خود را بیرون آورده با صدای بلند شروع کنند به خواندن: “آب. آب. بابا آب داد. ماما نان داد.” آنقدر ادامه بدهند تا روی والدینشان اثر بگذارند و آنها تبر را به زمین بیندازند. این دانش‌‏آموزان نباید گول مجوزهایی را که پدر و مادرشان به آنها نشان می‏دهند بخورند. ممکن است از اول انقلاب تا حالا مسئولین دولتی چنین مجوزهایی را صادر کرده باشند، ولی در این دولت همه چیز فرق می‏کند و این را دانش‌‏آموزان خوب می‏دانند چرا که این دولت، دولت تغییر هست. دانش‌‏آموزانی که والدینشان به بهانه‌‏های واهی بی پولی در این ایام به سفر نمی‏روند باید در اطراف منزل خود مواظب محیط زیست باشند. که کسی پلنگ کمیابی، قوچی، آهوی زردی شکار نکند. چون درست است که رئیس جمهور به آنها اشاره نکردند اما خوب هر خری می‏داند که فقط درخت مال محیط زیست نیست و آنها هم جزو محیط زیست هستند. دانش آموزان عزیزی که اطراف دریاچه‌‏ها زندگی می‏کنند باید در ایام عید مواظب باشند که پدر و مادر آنها نسبت به خشک کردن آنها اقدام نکنند. اگر کردند آنها دوباره کتاب فارسی خود را بردارند و این بار آن را باز نکنند و فقط فریاد بزنند: ای والدین! به صرف اینکه چهار تا ماشین از چین خریده‏اید نباید بی رویه سد سازی کنید.

دانش‏‌آموزانی که در کلاس‏های بالاتر مشغول به تحصیل هستند در ایام نوروز باید مواظب آن دسته از پدر و مادرانی باشند که مسئله “ریزگردها” را دامن می‏زنند. وقتی ما از دانش‌‏آموزان حرف می‏زنیم منظور دختر و پسر هستند و در این باره هیچ فرقی وجود ندارد که هیچ، بلکه در پاره‏ای موارد که ربط پیدا می‏کند به توزیع بنزین پترشیمی، دختران بهتر می‏توانند بر والدین خود نظارت کنند. علی‌‏الخصوص که در سیزده به در پدر و مادرها گندش را در آورده و علیرغم کراهت شرعی به سبزه زار رفته آنجا را پر از آلودگی پلاستیکی و آشغالی هم می‏کنند.

البته درس و مشق هم یادتان نرود و به این بهانه نباید از انجام تکالیف‌تان خود داری بکنید. چون بسیجی واقعی هرگز شانه از زیر بار یک مسئولیت به خاطر یک مسئولیت دیگر خالی نمی‏کند. دولت در راه حفظ محیط زیست تنهاست و اگر کمک شما نباشد باز هم والدین سود جوی شما در ایام عید پارک‏های ملی را سند سازی کرده و به ساختمان سازی ادامه می‏دهند.

در خاتمه بخش پایانی سخنرانی جناب پرزیدنت را عیناً در پایین می‌‏آورم تا شما ببینید که چقدر خنده‌‏دارتر از نوشته من است:

 “برای حفاظت از محیط زیست باید همه دست به دست هم دهیم و کوشا باشیم تا ایرانی سر سبزتر و آبادتر ایجاد کنیم، درختان نشانه های خداوند هستند و رنگ برگ‌های درختان، پرباری، تنومندی و نشاط درختان اعلام می‌کند که مردم و مسئولان آن کشور چگونه با محیط زیست رفتار می‌کنند. ما باید به گونه‌ای عمل کنیم که در برابر این نعمت های خداوند شرمنده نشویم”

 پروژه موزه انقلاب اسلامی

چهل و سه هکتار زمین دور و بر آرامگاه امام (ره) در نظر گرفته‏اند که در آن برای انقلاب اسلامی موزه درست کنند. همه می‏دانند که انقلاب اسلامی به صورت فوری و فوتی به موزه نیاز دارد و اگر در این راه سستی بکنیم انقلاب ما از کف می‏رود و بی موزه می‏ماند. انقلابی هم که موزه نداشته باشد کسی آن را دو قران قبول ندارد. خوشبختانه حضرت رهبر ریاست این موزه را داده‌‏اند به سردار مرتضی قربانی. او هم چهل نفر سردار زبده را گلچین کرده است و یک همایش فقیرانه در برج میلاد برگزار کرده تا ببیند چه بکند و از کجا شروع کند. این خبر میمنت بخش را با صدای بلند می‏خوانم تا آقا دایی هم حال کند. اما او طبق معمول ایراد گیری‏اش شروع می‏شود. اول روی چهل و سه هکتار زمین قیمت می‏گذارد. بعد حقوق این چهل نفر هسته مرکزی را حساب می‏کند. بعد هم که عملیات ساختمان سازی موزه شروع می‏شود.هشت سال را می‏گذارد برای تکمیل شدن طرح و در هزینه‏های عمرانی دولت برایش حساب باز می‏کند.

از دستش کفری می‏شوم. می‏گویم: “دایی جان شما هم  به چیزی گیر بدهید ول نمی‏کنید. چرا هشت سال؟ سردار یک سوت بزند بچه‌‏های مهندسی سپاه جمع می‏شوند سه سوته ساختمان را می‌‏آورند بالا. موزه که دنگ و فنگ ندارد.”

اما توپ دایی پرتر از آنی بود که بشود جلوی شلیکش را گرفت. می‏گوید: “چرا اینها نمی‏روند همایش خود را در محل مقبره حضرت امام(ره) برگزار کنند؟ هم هزینه ندارد هم بالاخره موزه انقلاب همسایه مقبره آقاست.”

واقعاً آدم می‏ماند به بی منطق‌‏ها چه بگوید. نا سلامتی ما داریم موزه را برای این می‏سازیم که انقلاب اسلامی را پاسداشت بکنیم آن وقت این دایی ما توقع دارد سردارها با کچه و بچه بروند بی‌حرمتی قبر رهبر انقلاب را بکنند. بچه‏‌ها که رهبر سرشان نمی‏شود. صاف می‏روند بالای قبر و شروع می‏کنند به جفتک زدن.

 خدا را خوش نمی‌‏آید که اینها می‏خواهند موزه‏ای به این مهمی را برای پیشرفت و ترقی امروز ما و فردای فرزندانمان بسازند آنوقت برای تشکیل جلسه بروند در پادگانی که سردار آنجا مشغول دفاع از کشور است. یا بروند آرامش ارتحالی حضرت امام را به هم بزنند. غیر از برج میلاد کجا همایش را برگزار کنند که آدرس برای همه سر راست باشد؟ حالا گیرم بچه‌‏های یکی دو سردار هم آنجا بستنی بخورند. همه بستنی‌‏های برج میلاد که پودر طلا ندارند.

آرشیو نوشته‌ها و شناسایی نویسنده:

خانه | >> واپسین نوشته‌ها

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

ویدیویی

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها: