این مقاله در پاسخ به مصاحبه روز سه شنبه مجله شهرگان ونکوور با آقای پیمان وهاب زاده نوشته شده است.
همانگونه که قبلا ذکر شده منشور ۹۱ یک تشکیلات سیاسی نیست و گام در رقابت سیاسی نمیگذارد. يكى از بزرگترين مشكلات جامعه ما عدم گفتگو است، نشست و تبادل نظر با گروههای سياسی به معناى جانبدارى از جريان خاصى نيست .متاسفانه دورى جستن جريانهاى سياسى از مخالفان خود، به صورت يك بيمارى مزمن در آمده است. نویسندگان منشور ۹۱ از آغاز، رسالت خود را در شكست تابوها و گفتگو با تمامى جريانهاى سياسى كه به «خشونت پرهیزی» پايبند باشند میدیدهاند. ما باور داريم كه تلاش براى انكار وجود يك جريان خاص سياسى زمينه براى حذف آن است، تاريخ مملو است از حقايق تلخ و خشونتهاى گسترده كه از پى چنين رويهاى صورت پذيرفتهاست.
جامعه ما بهرقابت احزاب قوى نياز دارد، هيچ كسى حق ندارد براى مردم انتخاب كند. گروههاى سياسی ملزم به ارايه برنامه و رقابت سياسى براى كسب نظر و راى مردم هستند. در نهايت انتخاب با شهروندان است. انديشه و گرايش حذفى خطرناك، براى جامعه مدنى مضر و زمينهساز بازتوليد استبداد است.
همانگونه که در مقاله پیشین ما در رادیو فردا ذکر شد: «به کلام ديگر آنچه مورد سنجش است، گفتار و کردار افراد است، همانگونه که نبايد و نمیتوان هيچ شخصيت سياسی را به واسطه پيوند خانوادگی از دايره سياست راند، بايد قايل به حق تغيير برای ديگران نيز بود. در واقع حق تغيير، بزرگترين عامل کاهش هزينه برای برون رفت از بن بست فعلی است. هم اکنون بيشتر توان تشکلهای سياسی صرف خنثی کردن يکديگر ميشود، در حالی که صرفنظر از آنچه که مطلوب ماست، بايد نخست ادبيات سياسی نوينی را پايه گذاری کرد که مبتنی بر رعايت ارزشهای انسانی و اخلاق مدنی باشد. بدون اين تغيير و ايجاد الگوی مناسب مبتنی بر آن برای گسترش گفتگو، کوشش برای ايجاد همدلی ميان گروههای سياسی برای مقابله با استبداد حاکم فعلی به نتيجه مطلوب نخواهد رسيد.» نگاه جامعه ما به سوی آینده است، باید پذیرفت که «هیچ گروه سیاسی به تنهایی انعکاس دهنده تمامی مطالبات سیاسی و اجتماعی جامعه ما نیست». این اصل پیش شرط گفتوگو و چندگرایی است و بدون پذیرش آن، برونرفت از بن بست فعلی حاصل نخواهد شد.
بنابر همین ایده، ما از ابتدا بنا را بر جلب نظر و دیدگاه طیف وسیعی از دیدگاههای سیاسی گذاشتیم. مصاحبههایی که با شخصیتهای سیاسی و دانشگاهی از جمله آقای وهابزاده انجام شده و با دیگران نیز انجام خواهد شد، در همین راستا است.
حذف هر ایدهای درست در ضدیت با روح و محتوای منشور است. هم اکنون بسیاری از افراد با دیدگاههای گوناگون از چپ و راست، مارکسیست تا نئولیبرال، مشروطه طلب و جمهوری خواه، اصلاح طلب تا انحلال طلب، تمرکزگرا تا فدرالیست، و دیگر نحلههای فکری وعقیدتی، منشور را امضا کردهاند و خواهند کرد. مصاحبه با اشخاص محدود به بینش فکری آنان نیست، و دلیلی بر نزدیکی نویسنگان منشور به آنها نمیباشد .در یک گفتمان ملی همه باید حضور داشته باشند. شرط گذار به دمکراسی نیز همین است.
جريانها و شخصيتهاى سياسى كه از ورود به چرخه سازنده گفتوگو خوددارى كنند سرمايه اخلاقى خود را به تحليل خواهند برد. تنها تکگفتاران و مستبدان هستند که از انجام گفتگو و تعامل هراس دارند.
جامعه ما از انحصار، تك پندارى و خودكامگى لطمه بسيار خورده است. ترك گفتوگو به بهانه حضور جريان سياسى مخالف خود، بيش از همه تك پنداران را به انزوا میكشد. پيشنياز مردم سالارى پذيرفتن چندگرايى و تنوع طيف سياسى است و بنابر این همین اصل، منشور ٩١ با«تمامى» جريانهاى سياسى گفتوگو و آنها را به تعامل دعوت میكند. منشور ۹۱ مبلغ هیچ حزب و جریان سیاسی نیست و امید ما این است که «تامل» در متن منشور و «آگاهی» نسبت به معنی آن دلیل امضای آن باشد، نه حضور«موافقان» و«حذف» و یا «عدم حضور» مخالفان. به بیان دیگر«بستن» منشور ۹۱ به روی طیف سیاسی خاص نقض غرض است. زمينه پيدايش منشور ٩١ از بطن جامعه مدنى است، جنبش مدنى ايران تا كنون نشان داده كه فرا-ایدیولوژیک عمل كرده و اعتقادى به مرزهاى بسته برخى از شخصيتهاى سياسى و جريانهاى فكرى متبوعشان ندارد. زمان آن رسيده كه همگام با جامعه جوان و برومند كشورمان مرزهاى خيالى خود را بر چينيم، به آن سوى طيف سياسى گام برداريم و گفتوگو سازنده را آغاز كنيم.
علی احساسی
مهرداد آرین نژاد
رامین جهانبگلو
مهرداد حریری
مهرداد لقمانی