کارتر: خدا همه کلمات کتاب مقدس را ننوشتهاست
گفتوگو با جیمی کارتر به بهانه نوشتن کتاب مقدس جدید
ترجمه: گروه ترجمه شهرگان
شهرگان: جیمی کارتر به عنوان سی و نهمین رئیس جمهوری ایالات متحده خدمت کرده، مرکز کارتر را بنیان گذاشته و برنده نوبل شدهاست. رئیس جمهور کارتر همچنین معلم “مدرسه یکشنبه”۱ است و این کار را از سالها قبل انجام میدهد. در این مصاحبه تلفنی پاول براندیس راوشنبوش، دبیر ارشد بخش دین در نشریه هافینگتون پست سختترین پرسشها را که در رابطه با کتاب مقدس وجود دارد از رئیس جمهور کارتر میپرسد، پرسشهایی درباره همجنسگرایان گرفته تا علم، نقش زنان، بخشهایی از کتاب که درباره بردهداری است و…
رئیس جمهور سابق به هر کدام این پرسشها پاسخی از سر بینش و دانش غیرمادی داد، چنانچه کتاب او نیز واجد چنین ویژگیهایی است، کتابی به نام “نسخه جدید بینالمللی۲؛ درسهایی از کتاب مقدس زندگی: آراء شخصی جیمی کارتر”۳.
پاول براندیس راوشنبوش: رئیس جمهور کارتر از شما برای انجام این گفتوگو بسیار سپاسگزارم. همانطور که هشدار داده بودم، میخواهم از شما سئوالات دشواری بپرسم. آیا خدا کتاب مقدس را نوشتهاست؟
رئیس جمهور کارتر: خدا الهامبخش کتاب مقدس بوده و او همه کلمات کتاب مقدس را ننوشتهاست. برای مثال، ما میدانیم که ستارهها نمیتوانند بر زمین فروبیفتند. این حرف در آن زمان ناشی از محدودیت شناخت نسبت به عالم، فیزیک یا ستارهشناسی بوده، اما به هیچوجه مرا اذیت نمیکند.
رویکرد شما در مواجهه با آن بخشهای کتاب مقدس که درباره آفرینش خدا صحبت میکند (کتاب پیدایش ۱:۱) چیست بهخصوص که مدعی هستید نسبت به علم هم نگرش مثبتی دارید؟
من اتفاقاً در این زمینه از یک امتیاز برخوردارم چرا که هم در رشته فیزیک هستهای تحصیل کردهام و هم اینکه عمیقا به مسیحیت متعهد هستم. من هیچ تردیدی در ذهنم نسبت به این مسئله ندارم که خدا جهان را آفریدهاست. اما در عین حال از متنی هم جانبداری نمیکنم که به هر طریقی ۴۰۰۰ سال قبل از مسیح خلق شدهاست. امروز به ما ثابت شدهاست که زمین و ستارهها میلیونها و بلکه میلیاردها سال قبل خلق شدهاند. ما فضا و ذرات اتم را کشف میکنیم و هر روز واقعیتهای جدیدی را میآموزیم، واقعیاتی که آفریدگار از ابتدای زمان نسبت به آنها آگاهی داشتهاست.
کسانی هستند که با اشاره به برخی کتب مقدس میگویند زنان نباید به مردان آموزش دهند یا نباید در کلیسا سخنرانی کنند. پاسخ شما به آنها چیست؟ (اول قرنتیان ۱:۱۴) ۴
زمانی که باپتیستهای جنوبی۵ دیدگاه تبعیضآمیزی نسبت به زنان اتخاذ کردند، من از این انجمن جدا شدم، چرا که من به آنچه پولس۶ در “غلاطیان”۷ آموزش دادهاست، معتقدم که از نگاه خداوند هیچ تمایزی میان زنان و مردان، بندگان و اربابان، یهودیان و غیریهودیان وجود ندارد. از نگاه خداوند همگان یکسان آفریده شدهاند. حرفهای زیادی گفته میشود که به روزگاران قدیم بازمیگردد. پولس همچنین گفتهاست که زنان نباید آرایش کنند یا موهای خودشان را درست کنند یا وسایل تزئینی به کار ببرند و اینکه هر زنی که به عبادتگاه میرود باید سر خود را پوشانده باشد. پولس باز گفتهاست که مردان نباید ریش خود را بتراشند. او همچنین مخالف ازدواج آدمهاست، مگر آنکه آنها نتوانند در مقابل خواستههای جنسی خود بایستند. این قبیل مسائل در عرف آن زمان معنا و کاربرد داشت. هر فرد معتقدی باید نسبت به آن متون ویژه تصمیم بگیرد و اینکه چه زمانی میخواهد آنها را در زندگی خود به کار بگیرد و آیا اصلا چنین چیزی میخواهد یا نه.
بسیاری از مردم با استناد به کتاب مقدس میگویند که همجنسگرایان نباید در کلیسا باشند و به هر طریقی که شده نباید آنها را پذیرفت.
همجنسگرایی در دوران باستان به نیکی شناخته میشد، یعنی پیش از تولد مسیح. در عین حال، عیسی نیز هیچوقت یک کلمه هم درباره همجنسگرایی حرفی نزد. در تمام آموزههایش درباره مسائل گوناگون، او هیچ وقت نگفت که آدمهای همجنسگرا باید محکوم بشوند. من شخصا فکر میکنم خیلی خوب است که همجنسگرایان با تشریفات قانونی ازدواج کنند.
اینجا شاید بهتر باشد تمایزی را به طور قراردادی قائل شوم. من یک “باپتیست” هستم و معتقدم که هر جماعتی خودمختار است و میتواند بر امور مربوط به خودش نظارت داشته باشد. بنابراین اگر یک کلیسای باپتیست محلی بخواهد بر اساس رعایت مساوات، اعضایی را از میان همجنسگرایان بپذیرد، به مانند کلیسای من که چنین کاری را انجام میدهد، به نظرم خوب خواهد بود. اگر کلیسایی تصمیم بگیرد که چنین نکند، آن وقت قوانین حکومتی نیز نباید آنها را ملزم به انجام این کار بکند.
درباره آن بخشهایی از کتاب مقدس که به بردهها میگوید که از اربابهایشان اطاعت کنند چیست؟ (کولسیان ۳:۲۲ ) به نظر شما زمانی وجود دارد که بگوییم، خب، میدانیم که با این بخش موافق نیستیم، پس بیایید از آن خلاص شویم؟
خب، قواعد آن بخش هنوز هم کاربرد دارد. کتاب مقدس نمیخواسته بر بردهداری صحه بگذارد. قواعد آن برای سرتاسر تاریخ موضوعیت دارد، برای امروز و آینده. در کل تاریخ همیشه افرادی در جایگاههای مادون وجود دارند، مثل خود من در زمانی که افسر فرمانده یک کشتی بودم و در نیروی تحتالبحری خدمت میکردم. معنای این بخش از کتاب مقدس این است که باید به اصولی که مانع به وجود آمدن رنجش، کینه، خیانت یا نگرشهای اشتباه میشوند، پایبند بود. این بخش در عین حال میگوید که ارباب نیز باید به بردهاش احترام بگذارد. بنابراین، میبینید که در هر دو حالت کاربرد دارد.
عیسی میگوید که من راه، حقیقت و زندگی هستم (انجیل یوحنا ۱۴:۶). چطور میتوانید به این دعوی دینی انحصارگرایانه وفادار باشید و در عین حال، برای دیگر سنتهای دینی نیز احترام قائل شوید؟
عیسی در عین حال به ما آموخته است که نباید دیگران را قضاوت کنیم (انجیل متی ۷:۱)، چرا که این خداست که مردم را قضاوت میکند. این است که من دوست دارم این گونه قضاوتها را به عهده خدا بگذارم که در روز آخر (حالا هر زمان که میخواهد باشد) انجام دهد. فکر میکنم این جمله که «کسی را قضاوت نکن تا تو را قضاوت نکنند» بهترین نصیحتی باشد که از آن پیروی خواهم کرد. شاید این یک توجیه عقلی به نظر بیاید اما در عین حال، در ذهن من از ایجاد تنش درباره تضادهای احتمالی جلوگیری میکند.
آیات زیادی در کتاب مقدس وجود دارد که میتوان آنها را به شیوهای انعطافناپذیر تفسیر کرد و در نهایت به یک بنیادگرا تبدیل شد. زمانی که فکر کنید از هر شخص دیگری بهترید یا از تمام مردم به خدا نزدیکترید و به این ترتیب، دیگران به نظرتان پست و مادون انسان بیایند، آن موقع است که تعارض، کینه و ناسازگاری میان مردم به وجود میآید و زمان آن میرسد که مجبور شویم برای ایجاد صلح کاری انجام دهیم.
در بخشی از کتاب مقدس که منسوب به عیسی است آمده است: «گمان مبرید که آمدم تا صلح را به زمین بیاورم، من نیامدم تا صلح را بیاورم مگر یک شمشیر.» (انجیل متی: ۱۰:۳۴). این را با توجه به اعتقاد بنیادینتان به عیسی به عنوان شاهزاده صلح، چطور تفسیر میکنید؟
من و همسرم به مدت ۳۵ سال یا بیشتر، کتاب مقدس را به عنوان آخرین چیزی که هر شب مطالعه میکنیم، خواندهایم و اتفاقا درست هفته پیش بود که این بخش را خواندیم و کمی نیز دربارهاش بحث کردیم. آنچه مسیح دارد میگوید مربوط به زمانی است که در ذهن یا قلبهایمان تعارضاتی وجود دارد. میان وظایف دنیوی و آموزههای مسیح، باید آموزههای مسیح را در اولویت قرار دهیم.
او آنچه را که قرار بوده اتفاق بیفتد پیشبینی میکرده است؛ این که ممکن است آموزههایش بین مردم – زمانی که میخواهند از وظایفی که خدا برایشان مقدر کرده است نظیر صلح، تواضع، خدمت به دیگران، تسکین رنج، بخشندگی پیروی کنند – تفرقههایی ایجاد کند. وقتی با آن تعارضها مواجه میشویم باید به اصولی که هیچگاه تغییر نمیکند وفادار بمانیم؛ به ارزشهای اخلاقی که مذهب به ما میآموزد.
—————–
پانوشتها:
۱- مدرسه یکشنبه (Sunday school)، موسسهای است که به منظور آشنایی مردم و بهویژه کودکان با تعالیم مسیح شکل گرفتهاست. چنین نامی از آنجا برای آن انتخاب شدهاست که در روزهای یکشنبه مسیحیان در کلیسا اجتماع میکنند. جنبش مدرسه یکشنبه اواخر قرن ۱۸ در انگلستان پدید آمد و هدف آن آموزش کودکان شاغلی بود که در روزهای دیگر هفته مجبور به کار بودند.
۲- New International Version یا NIV ترجمه انگلیسی کتاب مقدس مسیحیان است که در آمریکا منتشر شده و بدل به یکی از پرطرفدارترین ترجمههای مدرن از کتاب مقدس در تاریخ گشتهاست.
۳- NIV Lessons from Life Bible: Personal Reflections with Jimmy Carter
۴- منظور نامه اول پولس رسول به اهالی شهر قُرِنتُس در مرکز ایالت اَخائیه در امپراتوری روم است که یکی از شهرهای مهم یونان محسوب میشد. این نامه بخشی از عهد جدید است. (ویکیپدیا فارسی)
۵- کنوانسیون باپتیستهای جنوبی یکی از مذاهب مسیحی است که در ایالات متحده آمریکا رواج دارد و شاخهای از پروتستان محسوب میشود. در سال ۲۰۱۰ بالغ بر ۱۶ میلیون تن در آمریکا عضو آن بودهاند و پس از کلیسای کاتولیک در این کشور بیشترین اعضا را دارد. (ویکیپدیا انگلیسی)
۶- پولس (به انگلیسی Paul) از رسولان و مبلغان مسیحیت و بنیانگذار الهیات و خداشناسی این آئین بود. برخلاف حواریون، پولس هرگز با عیسی دیدار مستقیم نداشت. با این حال این پولس بود که مسیحیت را از یهودیت جدا ساخت. (ویکیپدیا فارسی)
۷- منظور رسالهای است که پولس رسول برای غلاطیان، ساکنان منطقهای در آسیای صغیر نوشتهاست. این رساله نهمین کتاب از کتب عهد جدید است.
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید