UA-28790306-1

صفحه را انتخاب کنید

یورش بر نیروهای گسترنده‌ی نیکی‌ها ستم مرگ است

یورش بر نیروهای گسترنده‌ی نیکی‌ها ستم مرگ است

 

نوشتن از هر مرگی دشوار است، به ویژه اگر مرگ نابهنگام باشد، به ویژه اگر مرگ دوست جوانی باشد که دفتر زندگی هر چند کوتاهش سرشار بوده باشد از دوستی و نیکخواهی و تلاش و کوشش برای بهبود زندگی مردم و جامعه. نه، مرگ همیشه هم حق نیست. مرگ اشتباه می‌کند و ستم می‌کند هر گاه بر نیروهای گسترنده‌ی نیکی‌ها یورش می‌برد و جان جوانی را می‌گیرد که اگر فرصت می‌یافت بی گمان می‌توانست خدمت‌هایی بس بیشتر و بزرگ‌تر به جامعه‌ی ایرانی-کانادایی و فرهنگ و زبان فارسی ارزانی دارد.

علیرضا را نخست بار در جریان گردهمایی‌های ونکوور در پشتیبانی از جنبش دموکراسی خواهی مردم ایران درخرداد  سال ۱۳۸۸ دیدم. او و گروه دانشجویان برگزار کننده‌ی گردهمایی‌ها توانستند برنامه‌های اعتراضی را به خوبی سازماندهی کنند به گونه‌ای که گروه‌های کنشگر با دیدگاه‌های مختلف و گاه متضاد را کنار یکدیگر گردآورند یا دست کم آن‌ها را از برخورد با یکدیگر بازدارند، تا اعتراضها به سمت دشمنان دموکراسی و آزادی هدایت شود.

از آن پس علیرضا همیشه همچون حلقه‌ی پیوند دهنده‌ای میان نسل ما و نسل جوان‌تر فعال بوده است. به تجربه‌ی دیگران ارج می‌نهاد و دیدگاه‌های گونه‌گون را در هر کار گروهی جویا می‌شد.

دانش ژرفی از تاریخ و سیاست داشت اما چندان فروتن بود که اگر نمی‌شناختیش گمان می‌کردی دانشجویی تازه کار است. زبان فارسی را بسیار دوست می‌داشت و خوب می‌دانست و با آنکه در ترجمه استاد بود، در کارش چنان ریزنگر بود که گاهی برای یافتن معادل یک دانشواژه‌ی انگلیسی ساعتی گفتگو می‌کردیم.

شاید رشک برانگیزترین ویژگی علیرضا این بود که دیدگاه فکری یا گرایش سیاسیش هرگز از خوش قلبی او نمی‌کاستند،‌ بلکه بر عکس، قلبش چندان وسعت داشت که می‌توانست کسانی با دیدگاه‌های متفاوت را کنار هم جای دهد و به همکاری وادارد. علیرضا انسانی ایدئولوژیک نبود که پیرو قالبهای فکری و رفتاری مکتبی باشد. در کوشش‌های اجتماعی و سیاسیش همیشه سویه‌های مردمی و اجتماعی و فرهنگی را در نظر داشت.

علیرضا احمدیان اکنون در جایگاهی بود که هم دانش بایسته را داشت و هم تجربه‌ی کافی اندوخته بود. او از کم شمار فرزندان این جامعه بود که هم جنم و هم جربزه و هم دانش کارهای بزرگ را داشت و دریغ که جامعه‌ی ما از این فرزند شایسته‌ی خود بی‌بهره می‌ماند.

آرشیو نوشته‌ها و شناسایی نویسنده:

>> واپسین نوشته‌ها

علی نگهبان نویسنده، مترجم و منتقد ادبی است که تاکنون دو رمان «سهراووش» و «مهاجر» از او منتشر شده‌است. نگهبان بیش از دو دهه است که در کانادا زندگی می‌کند.

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

ویدیویی

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها: