UA-28790306-1

صفحه را انتخاب کنید

تغییر در خاندان سلطنتی عربستان در راستای سیاست جنگی

تغییر در خاندان سلطنتی عربستان در راستای سیاست جنگی

[clear]         

ولیعهدی محمد به عنوان “شاهزاده جنگ و توطئه” در راستای تشدید تنش های منطقه یی تلقی می شود و منطقه خاورمیانه به زودی وارد چالش های امنیتی و حتی احتمالا نظامی خواهد شد.

کودتای نرم سعودی   

فرمان روز چهارشنبه ۲۱ ژوئن ۲۰۱۷ میلادی از سوی “ملک سلمان بن عبدالعزیز” پادشاه عربستان برای تغییرات گسترده در ساختار حکومت قبیله یی این کشور به نوعی یک کودتای نرم خانوادگی محسوب می شود که در چارچوب سیاست های ماجراجویانه ریاض انجام شده است. تعیین شاهزاده “محمد بن سلمان” فرزند ارشد از زن سوم ملک سلمان که از سال ۲۰۱۵ بعد از مرگ “ملک عبدالله بن عبدالعزیز” در مسند پادشاهی قرار گرفته بود، به عنوان “ولیعهد” و نائب رئیس شورای وزیران (این سمت هم طبق عرف رایج در دست پادشاه است) در کنار حفظ سمت وزارت دفاع توسط ولیعهد جدید، نشان دهنده تمرکز قدرت در دست وی در شرایطی است که به واسطه بیماری ملک سلمان احتمالا به زودی این سوگلی حرم پادشاه جانشین وی نیز خواهد شد. هر چند از هفته ها پیش بسیاری از صاحب نظران آشنا به روابط درون خاندان پادشاهی انتظار تغییراتی را داشتند اما نوع و گستردگی این تغییرات و تمرکز بیش از پیش قدرت در دست محمد بن سلمان با کسب سه سمت اصلی در ساختار قدرت که تاکنون بی سابقه بوده است حاکی از یک روند فراتر از عرف معمول تعیین شده از سوی “عبدالعزیز بن سعود” بنیانگذار کشور عربستان سعودی می باشد. به همین دلیل ملک سلمان به خلاف رویه گذشته که معمولا یکی از برادران پادشاه در سمت ولیعهدی قرار می گرفت (البته ایشان در ژوئن ۲۰۱۵ برای اولین بار با برکناری برادر ناتنی خود مقرن بن عبدالعزیز از این سمت یکی از برادر زادگان خود را به این سمت منصوب کرد) این بار پسر خود را با تغییر بند “ب” از ماده پنجم آئین نامه حکومتی را به ولیعهدی برگماشت. در آئین نامه قبلی، عبدالعزیز قید کرده بود که پادشاه و ولیعهد باید بعد از وی از خانواده یکی از فرزندانش نباشند و تا به امروز هم این رویه رعایت می شد. اما تغییر این بند از آئین نامه حکومتی به این شکل “زمامداری در دستان ملک عبدالعزیز بن عبدالرحمن الفیصل آل سعود بنیانگدار و فرزندان فرزندانش خواهد بود. با بهترین آن‌ها با استناد بر کتاب خدا و سنت رسولش بیعت می‌شود. پس از فرزندان پادشاه بنیانگذار، پادشاه و ولیعهد از یک شاخه از نسل او نخواهند بود” یک تخلف برای تغییر در همان آئین نامه بوده است. تغییر ظریفی که در بند ب آئین نامه انجام شده است به این ترتیب است که ملک سلمان فرمان پادشاه بنیانگذار را یک نسل عقب انداخته و می گوید “پس از فرزندان پادشاه بنیانگذار، پادشاه و ولیعهد از یک شاخه از نسل او نخواهند بود”. این تغییر بند ب به این مفهوم است که ملک سلمان اجازه می یابد فرزند خود را به جانشینی یا همان ولیعهدی انتخاب کند و بر همین اساس فرمان ولیعهدی برای محمد بن سلمان صادر شده است.

تغییرات تازه در خاندان پادشاهی عربستان تنها محدود به یک جابجایی ولیعهد نبوده است و در فرمان های دیگری برای ارتقای جایگاه شاهزادگان دو خانواده “فیصل بن عبدالعزیز” و “سلطان بن عبدالعزیز” به سمت های حساس تقریبا دیگر خانواده های منتسب به فرزندان عبدالعزیز که به نوعی رقیب محمد بن سلمان بودند را در حاشیه قرار داد. برکناری “محمد بن نایف” از مسند ولیعهدی و حتی وزارت کشور عربستان تا حدودی نشان می دهد که تضاد و رقابت در شاخه های خاندان عبدالعزیز تشدید شده است و هم زمان شاهزادگان تندرو نزدیک به محمد سلمان ارتقای درجه یافته اند. چنانچه در یکی از همین فرمان ها آمده است شاهزاده “بندر بن فیصل بن بندر بن عبدالعزیز” به سمت معاون رئیس سازمان اطلاعات با رتبه عالی منصوب می شود و ظاهرا این بار نوه توطئه گرترین عضو خاندان سلطنتی جا پای پدر بزرگش خواهد گذاشت تا همان سیاست امنیتی و اطلاعاتی پشت پرده بین واشینگتن – ریاض را برای ماموریت های منطقه یی احیاء کند. در بیانیه های رسمی دربار پادشاهی گفته می شود که از ۳۴ عضو “هیات بیعت” سعودی ۳۱ نفر از آنان رای به ولیعهدی محمد بن سلمان داده اند و این در حالی است که بسیاری از اعضای این هیات در طی دو سال اخیر با فرمان ملک سلمان به این سمت گمارده شده اند. بدون تردید این کودتای خانوادگی در دربار پادشاهی عربستان در آینده اختلافات بین شاخه های خاندان عبدالعزیز را تشدید خواهد کرد اما نباید فراموش کرد که ملک سلمان از همان ابتدای زمامداری خود مناصب حساس نظامی و امنیتی را از دست رقبای خود خارج و همه را در حوزه اختیارات محمد بن سلمان قرار داده بود. از مدت ها پیش هم سفرهای سریالی ولیعهد جدید به آمریکا و دیگر کشورهای جهان تقریبا این پیام را می داد که وی جانشین بعدی و تصمیم گیر اصلی در سیاست های داخلی و خارجی عربستان خواهد بود که نوع استقبال از محمد بن سلمان در سفرهای خارجی و دیدار با بلندپایه ترین مقامات جهان هم نشان می داد که همگان این چرخش قدرت را پذیرفته اند.

شاهزاده جنگ و توطئه                                                                                       

آنچه از اهمیت بیشتری برخوردار باشد هارمونی و هماهنگی کامل این تغییرات بزرگ با سیاست های داخلی، منطقه یی و بین المللی کشور سعودی است که بعد از سفر “دونالد ترامپ” در همه این زمینه ها نیز حمایت واشینگتن جلب شده است. به همین دلیل ولیعهدی محمد به عنوان “شاهزاده جنگ و توطئه” در راستای تشدید تنش های منطقه یی تلقی می شود و منطقه خاورمیانه به زودی وارد چالش های امنیتی و حتی احتمالا نظامی خواهد شد. شاهزاده محمد بن نایف که هم اکنون از منصب ولیعهدی و وزارت کشور برکنار شده است منتسب به جناح میانه رو در خاندان سعودی به حساب می آمد و این در واقع تغییر تندتر سیاست در ساختار سیاسی عربستان هم خواهد بود. تشدید تنش با ایران و قطر در هفته های اخیر و معاملات کلان نظامی – اقتصادی با دونالد ترامپ روی دیگر همین سکه ریال سعودی می باشد که سطح تهدیدات را به مراتب افزایش خواهد داد. سیاست های ماجراجویانه محمد بن سلمان در شرایطی که تمرکز قدرت بیش از پیش در دستان وی قرار گرفته است (که حتی در پادشاهی سعودی تاکنون بی سابقه بوده است) با توجه به کم تجربگی و روحیه جنگ طلبانه وی بالقوه یک وضعیت خطرناک و تهدید آمیز برای همسایگان این کشور است.

رهبری به نام “ملک محمد”                                                                       

این دستپاچگی و قرار دادن تمرکز قدرت در دست ولیعهد جدید نشان می دهد که ملک سلمان پادشاه عربستان به زودی یا به دلیل مرگ یا عدم توانایی، از قدرت خارج می شود و از هم اکنون باید محمد بن سلمان را حاکم بلامنازع این کشور به حساب آورد. در واقع سفر اخیر محمد به آمریکا و روسیه هم احتمالا برای ابلاغ یا حداقل نشان دادن همین وضعیت به هژمون های بین المللی و جامعه جهانی بوده است. منطقه به زودی با عربستانی به رهبری “ملک محمد” روبه رو خواهد بود و از هم اکنون کشورهای همسایه از متحد تا رقیب باید با شرایط جدید خود را وفق دهند. از این پس چهره این کشور از یک ساختار سیاسی چند لایه در خاندان عبدالعزیز تغییر خواهد کرد و به نوعی این استبداد شرقی – قبیله یی به سمت استبداد فردی جهت گیری می کند که این می تواند حتی سیستم دوگانه قدرت سیاسی – مذهبی میراث داران عبدالعزیز و “عبدالوهاب” را هم دچار تغییر کند.

۳۱/۳/۹۶  

آرشیو نوشته‌ها و شناسایی نویسنده:

خانه | >> واپسین نوشته‌ها

اردشیر زارعی قنواتی نویسنده و روزنامه‌نگار؛ روشنفکر و فعال سیاسی، تحلیل‌گر سرشناس ایرانی در حوزه‌ی مسایل سیاسی و بین‌الملل است. از او مقالات فراوانی در نشریات ایران از جمله شرق و اعتماد و سایتهای معتبر خارج از کشور منتشر شده‌است.

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

ویدیویی

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها: