UA-28790306-1
تبلیغات

صفحه را انتخاب کنید

جدیدترین مجموعه شعر سپیده جدیری منتشر شد

کف خیابان، فراق سالی بود
شاعر: سپیده جدیری
مشخصات نشر: نشر مهری. ۲۰۱۹ میلادی/۱۳۹۸ شمسی.
مشخصات ظاهری: ۱۲۴ ص.: غیر مصور.
موضوع: شعر معاصر فارسی.

جدیدترین مجموعه شعر سپیده جدیری با نام کفِ خیابان، فراقِ سالی بود منتشر شد. سپیده جدیری در صفحه فیسبوک خود خبر از انتشار کتاب جدیدش داد و نوشت:

«ناشر عزیز کتاب جدیدم به من گفت: خوشم میاد عین کسی که کتاب اولش باشه، برای این کتابت شور و شوق داری…
درست می‌گفت اما دلیل این همه شور و شوقم برای چاپ این کتاب که کتاب یازدهم من است، تقدیم‌نامچه‌ی آن است:
مراقب باش و عشق بورز
به کام‌های رفته و نارفته.
این کتاب تقدیم می‌شود به ایران و #محصورین که عاشقانه برای ایران ایستادند.
فروش کتاب ‌”کفِ خیابان، فراقِ سالی بود” که صد و بیست و چهار صفحه است، از دیروز چه خارج از ایران (به‌طور رسمی) و چه داخل ایران (به‌ صورت چاپ زیرزمینی) آغاز شده است. قیمت برای خارج از ایران دوازده پوند یا چهارده یورو و برای داخل ایران، بدون احتساب هزینه‌ی پست، بیست و یک هزار تومان است. می‌دانم که همین بیست و یک هزار تومان هم برای بسیاری از مردم به دلیل شرایط اقتصادی امروز ایران مبلغ زیادی است و ترجیح‌شان این است که این مبلغ را به دردی بزنند به جای خریدن کتاب من. و البته که کاملا برایم قابل درک است و از آنجا که هدف، خوانده شدن کتاب است، به آن دسته از عزیزان قول می‌دهم که چندی بعد، فایل پی دی اف کتاب را هم برای دانلود رایگان بگذاریم.
لینک فروش کتاب در خارج از کشور را پایین این پست گذاشته‌ام. برای دریافت کتاب در داخل ایران ‌‌(هر نقطه‌ی ایران که باشید فرقی نمی‌کند) لطفا به فیسبوک نشر مهری که پایین این پست، تگ کرده‌ام، پیام بدهید.
لازم می‌دانم مراتب سپاسگزاری‌ام را نیز به چند دوست اعلام کنم که اگر لطف آنها نبود، این کتاب به این سرعت به مرحله‌ی چاپ نمی‌رسید‌:
نخست، آقای هادی خوجینیان، مدیر محترم نشر مهری در لندن که تا اینجای کار، منظم‌ترین ناشری بوده‌اند که تا به حال دیده‌ام.
دوم، مهدیس صادقی پویا، رفیق عزیز و اندیشمندم که مرا با نشر مهری مرتبط کرد.
سوم، نیما نیا، دوست عزیز هنرمندم که نقاشی زیبای روی جلد را کشید.

و این هم شعری از کتاب خدمت شما:

کف خیابان فراقِ سالی بود

سپیده جدیری

چشم‌هایم را باز کنم به شعر
چشم‌هایم را پیروز کنم
مگر تمام شدنش چه بی حادثه بود؟

چه بَرشِمُردنی بود!
چه بَرشِمُردنی!
چه پُر شدنش چه بی راه٘ رفتنش!

کفِ خیابان
سویش هوای مسلّم است

کفِ خیابان
سویش غروب‌های شفادهنده

کفِ خیابان
هنوز دست می‌کِشد

کفِ خیابان
هنوز قلب می‌کِشد

قلب‌هامان به هم شکسته شده
و دست‌های تظاهرات،
کمی شروع‌تر!
کمی عبورتر!
بسته شده.

کفِ خیابان
برگ‌های شکوفه دهنده

کفِ خیابان
قلب‌های فروشی

و سنگ‌های فلزیِ عمیق
عمیق.

کفِ خیابان
غروب زد و رفت

کفِ خیابان
فراقِ سالی بود.»

برای علاقه‌مندان شعر و دوستداران آثار سپیده جدیری به اطلاع می‌رسانیم که این کتاب از طریق لینک به ناشر کتاب قابل تهیه است.

آرشیو نوشته‌ها و شناسایی نویسنده:

>> واپسین نوشته‌ها
تبلیغات

آگهی‌های اجاره خانه:

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها: