UA-28790306-1

صفحه را انتخاب کنید

زنان روزنامه نگار و مقاومت در برابر مردسالاری

زنان روزنامه نگار و مقاومت در برابر مردسالاری

Azadeh-2زمانی بود که بخش وسیعی از جامعه مردسالار ایران با سوادآموزی زنان به شدت مخالفت می کرد به این دلیل که «زنان ممکن است نامه عاشقانه برای مردان نامحرم بنویسند»، اما زنان از این سد گذشتند تا این که «زبان زنان» دراز شد و نشریه های زنانه ای همچون «زبان زنان» منتشر کردند و «راپورت های اجتماعی و سیاسی» نوشتند و از وضعیت زنان سخن گفتند. اما هنوز که هنوز است نوشتن و روزنامه نویسی، یکی از حرفه های پرخطر برای زنان محسوب می شود و زنانی که قلم به دست دارند، با مشکلاتی گوناگون و گاه گسترده تر از همتایان مردشان روبرو هستند.

 دستگیری ناگهانی و گسترده چندین روزنامه نگار در دفاتر روزنامه ها، از مهمترین اخبار هفته گذشته بود؛ هر چند به نظر می رسد اخبار مربوط به روزنامه نگاران دربند یعنی زنان و مردانی که جرمشان عمل کردن به وطیفه ی انسانی و نشر اخبار در حوزه های مختلف فرهنگی و اجتماعی بوده، یا دستگیری های بلندمدت و کوتاه مدت روزنامه نگاران و یا تهدید امنیت شغلی این قشر از جامعه ی ایران، طی چند سال گذشته به یکی از اخبار هر روزۀ ایرانیان تبدیل شده است.  

 در میان نام روزنامه نگاران بازداشت شده در هفته گذشته، مانند همیشه بسیاری از روزنامه نگاران زن نیز به چشم می خورند، زنانی همچون: نرگس جودکی، ریحانه طباطبایی، امیلی امرایی، صبا آذرپیک، فاطمه ساغرچی، و نسرین تخیری. بی شک این اولین بار نیست که زنان روزنامه نگار بازداشت و یا تهدید می شوند، پیش از این هم بسیاری از روزنامه نگاران زن به انواع مختلف، تهدید یا بازداشت شده، خانواده هایشان تحت فشار قرار گرفته و برخی از آنان همچون ژیلا بنی یعقوب و مهسا امر آبادی در کنار همسران خود در حال گذراندن احکام حبس خود هستند. این زنان روزنامه نگار نه تنها نویسندۀ «راپورت های اجتماعی» بودند بلکه «نامه های عاشقانه» خود را برای همسران دربندشان، روانه زندان  کردند.

 بسیاری از این روزنامه نگاران زن، افزون بر آنکه امنیت شغلی ندارند، در انتخاب و پا بر جا ماندن در حرفه ی خود هر روز با اضطراب و چالش‌های مختلف امنیتی و عرفی دست و پنجه نرم می‌کنند. متاسفانه پرونده سازی برای زنانی که حتی در ایران نیستند و در عین حال کار روزنامه نگاری را انجام می‌دهند، و به حرفه ی خود وفادار هستند، مدام در معرض اتهام و تعرض به حریم خصوصی شان هستند به طوری عکس‌های شخصی آنان را انتشار می‌دهند و امنیت فردی و حریم خصوصی زنان را برهم می‌زنند. همین امر موجب شده است که بسیاری از زنانی که شغل روزنامه نگاری را انتخاب می‌کنند، منتظر هر پیشامد غیر حرفه ای در حرفه خود باشند و نه تنها خود بلکه خانواده‌هایشان نیز احساس امنیت نکنند.

 واضح است که با همه ی این سختگیری‌ها، و در بسیاری موارد سوءاستفاده از حریم خصوصی زنان برای فشار آوردن به آنها و خانواده‌هایشان هنوز نتوانسته مانع از حضور گستردۀ زنان در حوزۀ روزنامه نویسی شود. در این میان  بسیاری از زنان خبرنگار در ایران نه تنها با مسایل سیاسی و در واقع تهدیدهای امنیتی دست و پنجه نرم می‌کنند بلکه سختگیری‌های پوششی و رفتاری و فشار بر آنان به منظور ممانعت از حضورشان در اکثر مجامع برای تهیه خبر، یکی دیگر از معضلات شغلی زنان روزنامه نگار است.

 با این حال حضور زنان در حوزۀ روزنامه نگاری یکی از دستاوردهای مهم جنبش زنان محسوب می‌شود، چرا که روزنامه و رسانه یکی از مهمترین وسایل ارتباطی با مخاطب به شکل گسترده است. شاید به همین دلیل هم باشد که از همان آغاز حضور زنان در حرفه ی روزنامه نویسی، زنان روزنامه نگار همواره چه از سوی نهادهای زن ستیز و چه از سوی مردم عادی با فشارها و تهدیدهای گوناگون روبه رو شده‌اند. یکی از دلایل سختگیری‌ها در برابر حضور زنان در حرفه ی روزنامه نگاری از همان آغاز این بود که روزنامه‌ها عموما با نفوذ در میان اقشار مختلف مردم می‌توانند بخش قابل توجهی از توده‌های مردم را با فعالیت‌های زنان آشنا کرده و بالطبع بر نحوه ی نگاه و باور آنها به حضور برابر زنان در اجتماع تاثیر بگذارند. از همین رو نوشتن برای زنان همواره چه خودآگاه و چه ناخودآگاه به منزله ی حضور برابر در اجتماع و دستیابی به آرمان‌های برابری خواهی و گسترش حقوق شهروندی زنان بوده است.  شاید همین امر موجب شده که بر تعداد روزنامه نگاران زن هر روز افزوده گردد و زنان بتوانند از طریق روزنامه‌ها و رسانه‌ها به منزله شبکه‌های گسترده ی اجتماعی، نظریات و مسایل زنان را به مخاطب خود حتی در عام ترین سطح جامعه، بشناسانند. هرچند که از چند سال گذشته به این سو هنوز زنان به دلیل وجود فشارهای گوناگون، هرچه قدر هم بر مسایل فرهنگی فائق آمده باشند، به صورت جدی نتوانسته‌اند روزنامه‌های مختص به خود را در شکلی گسترده داشته باشند.

 اهمیت حضور زنان روزنامه نگار از زاویه ای دیگر نیز قابل تامل است. مسلما در یک جامعه مردسالار نگاه سنتی و حاکم بر خبر، اجازه نمی‌دهد که بسیاری از اخبار از زوایه ی زنانه و یا حتی اخبار مربوط به زنان در شعاعی مناسب و در خور موقعیت شان در جامعه، در روزنامه‌ها نفوذ کند، از این رو حضور بسیاری از این زنان روزنامه نگار در تحریریه روزنامه‌ها، می‌تواند در این امر تاثیرگذار باشد و حداقل حاوی روایت‌هایی باشد که از نگاهی دیگر به اخبار  و تفسیر رویدادها و حتا عکس‌ها و تصاویر مرتبط به آن می‌پردازد. بدین ترتیب می‌بینیم که بسیاری از زنان خبرنگار توانسته‌اند با نفوذ و با بالا بردن شاخص‌های حرفه ای خود در امر روزنامه نگاری و تفسیر خبر، از زوایه ی دیگر به رویدادها بنگرند و در تحلیل‌ها و گزارش‌هایشان نکات ظریف و زنانه را به مخاطب خود بشناسانند و حتی با نفوذ و اعمال این تفاسیر، افکار عمومی جامعه را از اهمیت حضور برابرشان، آگاه سازند.  اما این تنها مزیت حضور حرفه ای روزنامه نگاران زن نیست بلکه بازتاب اخبار مرتبط با زنان و نفوذ در میان مخاطب عام برای شناساندن آنچه که از نگاه یک زن اتفاق می‌افتد می‌تواند از دیگر مزایای حضور روزنامه نگاران زن در این حرفه تلقی شود.

 شاید به همین دلایل است که بسیاری از زنان روزنامه نگار همواره در معرض تهدید نیروهای مردسالار قرار دارند، چرا که زنان روزنامه نگار به نوعی بازتاب دهنده نقش و حضور زنان در جامعه و تحولات اجتماعی و سیاسی و منعکس کننده  نگرش و زوایای تفسیری، تحلیلی و حتی تصویری زنان جامعه خود هستند. بسیاری از زنان روزنامه نگار با تفسیرهای حرفه ای و نگاه متفاوت خود که قادر است اکثر کلیشه‌های رایج علیه زنان را در بافت مردسالار بشکند، عملا و به ضرورت، وارد چالش‌های گوناگونی می‌شوند و تحلیل‌های تقلیل یافته مردسالاری را از نگاه افراطی و تک زاویه ای نجات می‌بخشند. از این رو خطری بالقوه برای نیروهای زن ستیز درون جامعه به حساب می‌آیند.

 شاید به همین خاطر هم هست که نحوه برخورد با زنان روزنامه نگار همانند دیگر فعالیت‌های زنان با فشار بر این زنان و خانواده‌های آنها و نیز پرداختن به حریم شخصی آنان، همراه است تا آنان را از پرداختن به رسالت حرفه ای خود بازدارند. در واقع استراتژی برخورد و فشار در مورد زنان خبرنگار عمدتا از طریق فشارهای فرهنگی و عرفی جامعه است تا هرچه بیشتر دایرۀ نقد و حضور زنان را در حوزۀ روزنامه نگاری تحت فشار قرار دهند و محدودیت‌های بیشتری را برای جلوگیری از حضور برابر این زنان در حوزه‌های مطبوعاتی فراهم کنند.

 در پایان می‌توان گفت تجربه نشان داده است که اینگونه فشارها در دراز مدت نمی‌تواند مؤثر واقع شود بلکه انگیزه برای مقاومت را بیشتر خواهد کرد حتی اگر بسیاری از این زنان در شغل خود احساس امنیت نکنند، اما باز هم در گسترش اخبار و حضور برابر خود تاکید خواهند کرد و این دایرۀ بسته دستگیری‌های پی در پی و آزار زنان روزنامه نگار، در مجموع آنها را از حضور برابر و پرداختن به رسالت حرفه ای شان باز نخواهد داشت.

 

 

آرشیو نوشته‌ها و شناسایی نویسنده:

>> واپسین نوشته‌ها

آزاده دواچی مترجم، شاعر و فعال حوزه زنان، دارای مدرک کار‌شناسی مترجمی زبان انگلیسی؛ فوق لیسانس زبان و ادبیات انگلیسی، گرایش ادبیات تطبیقی ایران و فلسفه‌ی غرب است و هم‌اکنون مشغول به تحصیل در مقطع دکترای زبان و ادبیات انگلیسی در استرالیا با گرایش مطالعات فمینیسم پست کلنیال در حوزه‌ی ادبیات و نقد ادبی فمینیسم و حقوق زنان در ایران و کشورهای جهان سوم است.
از دواچی تاکنون یک مجموعه شعر به عنوان «پروانه‌ای در راه است» در سال ۸۶ منتشر شده است و دو کتاب دیگر وی در محاق توقیف گرفتار شده‌اند.
Azadeh Davachi,
Ph.D. Student
Faculty of arts, School of English Literatures & Philosophy ‎
‎ Post-colonial Feminism and Feminist Literary Criticism
University of Wollongong, Australia

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

ویدیویی

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها: