UA-28790306-1

صفحه را انتخاب کنید

شعری از محمدعلی شاکری یکتا

 

شعری از دفتر چاپ‌نشده‌ی “‌آری خوش است بر ما”

کمی عاشقانه…

آه ِ با کلاه
آه ِ بی کلاه

شکل واژه های یخ‌زده
نصفه نیمه های ساعت اتاق
تیک تاک ساکت غروب
استخوان لای زخم
روزنامه هم خبر نداشت
طاق ابرویت شکسته است
پشت چشم نازکت
پرنده ای نشسته است.

آه ِ با کلاه
آه ِ بی کلاه

آه ِ شعر عاشقانه
زیر سقف ضربی گذر
من تو را غزل سروده ام
تو مرا قصیده گفته ای
وزن و قافیه
ترازوی ردیف
حرف باصدای آمرانه
زیر تازیانه ی خدای مهربان
پای چوبه های دار…….بست حرف های بی صدا.

آه ِ با کلاه
آه ِ بی کلاه

ماه من بیا!
شعر عاشقانه گفتن مرا ببخش!
زیر پرچم سه رنگ این وطن
در میان سطل های بو گرفته،
عشق هم گرسنه است.

۱۵ شهریور ۱۴۰۱

 

 

 

آرشیو نوشته‌ها و شناسایی نویسنده:

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

ویدیویی

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها: