UA-28790306-1

صفحه را انتخاب کنید

شعر میوه‌ی شعور انسان و لطیف‌ترین قسمت احساس آدمی است 

شعر میوه‌ی شعور انسان و لطیف‌ترین قسمت احساس آدمی است 

به نظر من شعر میوه‌ی شعور انسان و لطیف‌ترین قسمت احساس آدمی‌است و بازتاب زیست نامه‌ی درونی و تجربیات و جهان‌بینی یک شاعر. پس نمی‌توان آن را نادیده گرفت. به شخصه نو آوری در شعر من یعنی یافتن فضاهای خالی و خواندن و مطالعه‌ی بسیار برای نگفتن آنچه که دیگران سروده‌اند و گفته‌اند. و رسیدن به یک امضای شخصی در شعر. برای من به شخصه شعر صدای تخیل و جراحت روح محسوب می‌شود و به نوعی شعر میوه‌ای رسیده از درخت رنج است در زمین تنهایی.

علیرضا کلیایی از شاعران با احساس و فنی این روزهای شعر ایران است. آثار او این روزها با صدای خوانندگان معتبری همچون علیرضا قربانی، محمد معتمدی و غیره بر سر زبان‌ها افتاده است که قدرت او در کلام و اثر گذاری احساس شعر او را نشان می‌دهد از این رو با او گفتگویی داشتیم که در ادامه می‌خوانید:

 

از شروع کار خود به عنوان یک شاعر و ترانه سرا و مترجم بگویید؟

شروع کار من سال ۹۲ بود بعد از اتمام درسم در فرانسه و تحصیل در رشته‌ی مترجمی متون ادبی و مترجمی همزمان در موسسه مطالعات شرقی لانگ زو-سوربن. و آغاز همکاری من با مهیار علیزاده و اولین پروژه‌ی کاریم که در شعله با تو رقصان بود با دکلمه‌ی اشعارم توسط صابر ابر. پروژه‌ی افسانه‌ی چشم‌هایت با صدای جناب شجریان و قربانی. و همکاری‌های دیگری که داشتم با علی قمصری در کنسرت همنوازان حصار با صدای پوریا اخواص و آلبوم دیوار و چین

آلبوم فروغ با صدای علیرضا قربانی و آهنگسازی سامان صمیمی

آلبوم نام من عشق است با آهنگسازی میدیا فرج نژاد و تنظیم بهزاد عبدی که از این آلبوم ترک زنجیرش کنید منتشر شده است و …

 

شما با خوانندگان شناخته شده‌ای همچون استاد علیرضا قربانی، محمد معتمدی و غیره همکاری داشته‌اید. چه اندازه مهم است که خواننده‌ی اثر شما چه کسی باشد؟

قاعدتا آشنایی با صدای خواننده و توانایی‌های صدایی خواننده بسیار در سرایش من تاثیر دارد. انتخاب دایره‌ی واژگان مرتبط و موزیکالیته‌ی واژگان، و ژانر موسیقایی و انتخاب وزن مناسب و…

 

در اکثر مواقع ترانه‌سرا و شاعر زیر سایهء خواننده‌ی اثر قرار می‌گیرد و آن‌طوری که باید به ترانه‌سرا و شاعر پرداخته نمی‌شود؟ دلیل این اتفاق را در چه می‌دانید؟

به شخصه سعی می‌کنم به این موضوع فکر نکنم و تمام تمرکزم را برای خلق اثر بگذارم و معتقدم خود شعر خود را فریاد می‌زند و آنچه برای من اهمیت دارد نتیجه‌ی کار من است. رابطه‌ی شاعر و خواننده و آهنگساز مثل رابطه‌ی شکر و شکردان است. اگر شکردان سرشار از شکر(شعر) باشد و فضای خالی در نظر گرفته نشود تعادل به هم می‌ریزد. هنر شاعر هنر هماهنگی و تعادل است. شاید کسی از رنجی که شاعر می‌کشد برای خلق یک اثر زیبا چیزی نداند. اما وقتی به عنوان خالق اثر با مخلوق خود روبرو می‌شوی تمام خستگی کار خود را فراموش می‌کنی. شعر هم درد است و هم درمان و من این تناقض را دوست دارم.

داشتن ایدئولوژی چه تاثیری بر شعر شاعر میگذارد؟ آیا ایدئولوژیک بودن شاعر می‌تواند به موفق بودن او در مسیر نوآوری کمک کند؟

 به نظر من شعر میوه‌ی شعور انسان و لطیف‌ترین قسمت احساس آدمی‌است و بازتاب زیست نامه‌ی درونی و تجربیات و جهان بینی یک شاعر. پس نمی توان آن را نادیده گرفت. به شخصه نوآوری در شعر من یعنی یافتن فضاهای خالی و خواندن و مطالعه‌ی بسیار برای نگفتن آنچه که دیگران سروده‌اند و گفته‌اند. و رسیدن به یک امضای شخصی در شعر. برای من به شخصه شعر صدای تخیل و جراحت روح محسوب می‌شه و به نوعی شعر میوه‌ای رسیده از درخت رنج است در زمین تنهایی…

 

مسیری که شعر ایران به خصوص شعر کلاسیک را به نوآوری وادار کند به نظر شما چه مسیری است؟

 تسلط کامل بر آثار قدما چه نثر و چه نظم در هر قالبی و شناخت فرم. آشنایی با موسیقی و شناخت صحیح ریتم و وزن موسیقایی. شعر و موسیقی لازم و ملزوم یکدیگرند و من به هیج عنوان نمی‌توانم این دو را از هم جدا بدانم. بعضی وقت با شنیدن یک ملودی زیبا کلمات آفریده می‌شوند و به حرف می آیند مانند مجسمه سازی که پیکری تراشیده شده را از قبل در درون سنگ می‌بیند و آن را به این دنیا فرا می‌خواند.

 

دیدگاه شما در خصوص غزل مدرن و پست مدرن چیست؟ آیا غزل پست مدرن ادامه‌ی صحیحِ ادبیات ماست؟

با کمال احترام به همه‌ی دوستانی که پیرو این مسیر هستند… به نظر من هر ظرفی مظروف مناسب خود را می‌طلبد و واقعاً دلیلی برای ترکیب و استفاده از کلمات مدرن در فرم کلاسیک نمی‌بینم و از لحاظ زیبا‌شناختی آن را نمی‌پسندم. کلاً با مهندسی شعر و واژه چینی مخالف هستم. و دلیل این اصرار را متوجه نمیشم.

از آینده‌ی کاری خود بگویید چه آثاری را در دست تهیه و چاپ دارید؟ آیا منتظر یک همکاری بزرگ دیگر از جانب شما خواهیم بود؟

کتاب اول من به نام زنجیرش کنید در نشر ورا منتشر شد و در حال انتشار کتاب دوم خود هستم به نام افسانه‌ی چشم‌هایت که مجموعه‌ی غزلیات و چهار پاره‌ها و تصنیف‌هایی‌ست که سروده‌ام به همراه ترجمه‌ی یک رمان از میشل کنت نویسنده‌ی فرانسوی به نام باغ های وهم انگیز…

و آلبوم هایی که ساخته شده‌اند و انتشارشان را انتظار می‌کشم.

آرشیو نوشته‌ها و شناسایی نویسنده:

خانه | >> واپسین نوشته‌ها

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

ویدیویی

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها: