UA-28790306-1
تبلیغات

صفحه را انتخاب کنید

معنی نام محمود آباد آمل

معنی نام محمود آباد آمل

گفته میشود محمودآباد (آبادی ستوده شده)، وارث و جانشین تمدن منطقه‌ای است که در تاریخ از آن به نام «اهلم» یاد شده است و از قرن دوم هجرت تا دورهٔ قاجاریه و حتی پس از آن در دورهٔ رضاخان نیز این منطقه، پیش بندری برای آمل بوده است. لذا نام محمود آباد را به دو نوع می توان تفسیر نمود: محمود عربی و آباد فارسی و مَه-مود یا مه موت زبانهای قدیم ایرانی یعنی بسیار شاد، سرای بزرگ یا سرای بزرگان بعلاوۀ آباد فارسی. دو نام اهلم (محل شاد) و عین اهلم (محل شاد اصلی، در واقع عین الهم، محل چشمۀ آبگرم) که در این منطقه یاد شده اند و نیز خود معنی نام آمل (محل عالی و با ارزش)، گواه این معنی دوم هستند، شخصی هم که در عهد قاجار به آبادانی محمود آباد افزوده است، نه محمود، بلکه محمد حسن خان نام داشته است:

महान् m. mahA(n) great, मुदा f. mudA  gladness

आह्लादयति {आ- ह्ला} verb caus. AhlAdayati {A- hlA} gladden

हेमा f. hemA earth

अमूल्य adj. amUlya  precious, अमूल्य adj. amUlya  excellent

بر همین اساس شهر قدیمی ماهانه سر (مَهانه سرای، سرای بزرگان) که در اراضی محمود آباد جستجو میگردد، خود محمود آباد (آبادی ستوده شده) به نظر می رسد. در این صورت نام محمود آباد به معنی ایرانی مَه- موت(مَئیث)-آباد گرفته شده است، یعنی آبادی سرای بزرگان.

در منابع قدیمی گفته شده است که فاصلۀ آمل تا عین الهم (عین الهم= چشمۀ آبگرم، ویلبر= دژ چشمه) در سوی دریا، چهار فرسخ (حدود ۲۲ کیلومتر) است و این هم نشانگر محمود آباد دارای چشمۀ آبگرم است. بنابر این عین الهم در اصل معادل عربی ماهان سر (مَه موت آباد) بوده است که شهر، به خصوص دژ آن در طی جنگ تیمور لنگ با مرعشیان ویران شده بود و خود شهر دو باره از جمله توسط محمد حسن خان، آباد شده است.

پیشتر چنین اطلاعاتی از عین الهم و ماهان سر، توسط میثم فلاح جمع آوری شده است:

»منطقه اَهلَم (عِینُ الهَم، اَلهَم)

از سال ۱۳۲ هجری قمری، آغاز دوران خلفای بنی عباس و حکومت “ابوالعباس سفاح”، نام اَهلم و منطقه اَهلمرستاق که در کنار دریای تبرستان واقع شده بود در تاریخ آمده است (گیلانی ۱۳۵۲: ۴۳). در زمان حکومت “محمد بن زید” (۲۷۰ تا ۲۸۷ه.ق)، دوران حاکمیت علویان نیز از منطقه اَهلم نام برده شده است (مهجوری۱۳۸۱: ۱۱۲). اَهلم، بندر نامی باستانی تبرستان در رویان، در ۴ فرسخی آمل به سوی دریا قرار داشته (برزگر ۱۳۲۹: ۷۶) و بندرگاه آمل در مصب رودخانه هراز به دریای خزر بوده است (لسترنج ۱۳۸۳: ۳۹۵). یاقوت (قرن ۶ ه.ق) نیز از اهلم یاد کرده و می گوید، اهلَم (اَلهَم) شهرکی در کرانه دریای آبسکون از بخش های مازندران و در یک مرحله ای آمل است (حموی ۱۳۸۰: ۳۶۲ و ۳۱۵). نام اَهلم همواره در کتاب هایی که از تاریخ مازندران سخن به میان می آورند، همراه با “ناتِل و رستمدار” آمده است. چنان بر می آید که از قرن دوم هجری تا زمان افول ستاره اقبال شهر آمل تا زمان زندیه و افشار و تبدیل شدن آن به شهر کوچک، اهلم نیز پیش بندری فعال و پر رونق بوده است (عباسی ۱۳۸۰: ۳ ؛ معین ۱۳۷۹: ۱۹۲۸).

اَهلم هم اکنون روستای بزرگی است که در شش کیلومتری غرب شهر محمودآباد قرار دارد. پس از اینکه اهلم مرکزیت خود را از دست داد، در اوایل دوره قاجار، روستای تلیکسر که اکنون جزء محدوده شهری محمودآباد است مورد توجه قرار گرفت و یک مسجد جامع و مدرسه سنتی در آن تأسیس شد. در اواخر دوره قاجار به دلیل اهمیت تجارت از راه دریا، محمودآباد دوباره مورد توجه قرار گرفت و محلی مناسب برای ایجاد اسکله تشخیص داده شد. چرا که در گذشته دور در شرق محمودآباد بندری به نام “دریابار” موجود بوده است[که توسط رومیها ویران شد] (شفیعی ۱۳۸۲: ۱۰۳). در متون تاریخی، “بندر اَلهم” به صورت‌های “چشمه الهم” (ستوده ۱۳۶۶: ۱۰۷) و ابوالفداء (قرن ۸ ه.ق) آن را به صورت “هَم” نیز نوشته است (شفیعی ۱۳۸۲: ۱۰۲). مسعودی در کتاب “مروج الذهب” و “معادن الجوهر” می نویسد که روس ها پس از سال ۳۰۰ هجری (۹۱۲ میلادی) وارد دریای خزر شدند…. و به سوی آمل در تبرستان راندند… (رضا ۱۳۸۲: ۴۵۲).

به زعم نگارنده مکانی که روس ها در آن سال فرود آمدند به احتمال قریب به یقین همان بندرگاه معروف آمل یعنی “عین الهم” بوده است که امروزه با نام روستای اهلم آن را می شناسیم و در جناح باختری شهر محمودآباد قرار دارد. امروزه یکی از دهستان های محمودآباد که از شمال به دریای مازندران مربوط است، اهلمرستاق نامیده می‌شود. ابن حوقل در قرن ۴ هجری قمری نقشه ای را از تبرستان ترسیم می کند که نام “عین الهم” در آن دیده می شود و این شهر را در کنار شهرهای معروف و آبادان آن زمان چون: آمل، ساریه (ساری)، میله، رویان، شالوس (چالوس)، مامطیر، تریجی و کلار می آورد (ابن حوقل ۱۳۶۶: ۱۲۰).

وی درباره راه های موجود در مازندران نیز می گوید که، از آمل به سوی دریا و به شهر عین الهم یک منزل سبک است و در آنجا نهری است که از آمل می آید (همان ۱۲۷). ملگونوف در مسافرتی که در سال ۱۸۵۸-۱۸۶۰ میلادی به مازندران داشته، از اهلمرستاق به عنوان یکی از بلوکات آمل یاد کرده و آن را در شمال آمل و در سواحل دریا می شمارد که رود “اهلم رود” یا رود “الم رود” در آن جریان دارد (ملگونوف ۱۳۸۴: ۶۶). اعتمادالسلطنه در زمان ناصرالدین شاه می نویسد که اهلمرستاق از دهات آمل در کنار “اَرَش رود” واقع است و اَرش رود، حد غربی مازندران و شرقی رستمدار است. بنا به تحقیقاتی که انجام گرفت این اهلم میان محمودآباد و تمیشان قرار داشته و اکنون اسکله کهنی در پشت قریه “خشت سر” کم و بیش نمایان است. امروزه به علت تبخیر آب دریا، اهلم دور از دریا قرار گرفته است (اعتمادالسلطنه ۱۳۷۳: ۸۶).

قلعه ماهانه سَر

قلعه مشهور “ماهانه سَر” در پایان قرن هشتم ه.ق به دست امیر تیمور تخریب شده است. تیمور، قلعه ماهانه سَر را که سادات مرعشی بدانجا پناه بردند با مساعدت بحریه ای که کشتیبانان جیحون برای وی فراهم ساخته بودند، متصرف شده و پس از تصرف آن به ساری مراجعت نموده است (بارتولد ۱۳۷۲: ۲۴۲). مکان این قلعه که اکنون نشانی از آن نیست در چهار فرسخی آمل و نزدیک دریا قرار داشته است (لسترنج ۱۳۸۳: ۳۹۵ ؛ بیات ۱۳۶۷: ۳۰۶).

اعتمادالسلطنه می نویسد، “قلعه ماهانه سر” یکی از دژهای تاریخی سده هشتم هجری بود که امروزه ویرانه های آن نزدیکی های بندر محمودآباد از دور پیداست. این دژ در سال ۷۹۴ هجری پناهگاه جنگجویان مراعشه بر علیه تیمور بوده است. نزدیک آن بر بلندی، حصاری حصین ساخته اند که یک طرف به دریا پیوسته، جانبی که مغاک است، از موج دریا پر از آب شده، حکم دریا داشت، نزدیک به میلی چنانکه از جمیع جوانب آب دریا قلعه را احاطه کرده بود و گرد قلعه درخت های بلند نزدیک به یکدیگر سر به هم فرو برده بودند و از شاخ ها که بر هم بافته بودند درخت ها را به هم بسته و استوار ساخته، حصاری دیگر برافراخته. البته عده ای این دژ را با فرنگیس قلعه روستای رَزِکِه که در ۱۸ کیلومتری آمل به سوی جنوب قرار دارد، یکی می دانند (اعتمادالسلطنه ۱۳۷۳: ۲۳۰ و ۲۵۸). ظهیرالدین (۸۱۵-۸۹۲ه.ق) نزدیکترین شخص پس از واقعه قلعه ماهانه سر، چندی بعد از این قلعه یاد می کند و می گوید اموال و خزاینی که در ساری و آمل بود بدین قلعه انتقال داده اند و بعضی را در گل پنهان کرده اند (مرعشی ۱۳۶۱: ۲۲۷).

“حسن بن اسفندیار” می گوید در چهار فرسخی آمل به دریا بیشه ای است که در این ساعت (۶۰۶ه.ق) آن را “اَسی ویشه” می گویند و قصر و سرای او به دهی بود که اکنون نیز معمور است و به نام ویلبر (ویلیر) که میان دیه “کلینگور و شیرآباد” پشته عظیم و بلند و تند است که اکنون “ماهیه سَری دَز” می خوانند (ابن اسفندیار ۱۳۲۰: ۸۴؛ ستوده ۱۳۶۶: ۱۵۸؛ رابینو۱۳۴۳: ۱۷۸). احتمالاً این همان نقطه ای است که بعدها قلعه ماهانه سر در آنجا به وجود آمده است. دکتر ستوده، محوطه ای باستانی به نام “قَلا” را که میان هکردکَل و وَلیک رود دابو در ۸ کیلومتری شمال شرق آمل واقع است، مکان احتمالی قلعه ماهانه سر می داند (کیانی ۱۳۷۰: ۱۰۰). مختصر بیان شود که در بررسی های نگارنده علایم و نشانه ای از این قلعه معروف در سواحل دریای مازندران مشاهده نشده و این حتمال داده می شود که بقایای این قلعه در زیر ساخت و سازهای ساختمانی سواحل محمودآباد مدفون شده باشد.«

آرشیو نوشته‌ها و شناسایی نویسنده:

>> واپسین نوشته‌ها

جواد مفرد کهلان محقق تاریخ اساطیری ایران

تبلیغات

سخنرانی و کتاب‌خوانی

آگهی‌های اجاره خانه:

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها: