UA-28790306-1

صفحه را انتخاب کنید

من چرا اینهمه خاموشم

خستۀ راهم و باری‌ست گران بر دوشم

در خود افتاده و در خویشتنم می‌جوشم

من چرا اینهمه خاموشم؟

من چرا اینهمه خاموشی را

بر سرِ کوه نمی‌کوبم

با در و بام نمی‌گویم

من برای که چُنین خاموشم

من برای چه چُنین در جوشم

گیرمش گفتم و فریاد زدم

هرچه گو.ش است مگر می‌شنود

گیرم آویختمش بر سر کوه

هرچه چشم است مگر می بیند

آوخ از گُنگی بی فرجام

وه، از این خامشی بی نام

اپریل ۲۰۱۳

آرشیو نوشته‌ها و شناسایی نویسنده:

>> واپسین نوشته‌ها

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

ویدیویی

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها: