UA-28790306-1

صفحه را انتخاب کنید

نامه‌ی اعتراضی دانشجویان محروم از تحصیل

نامه‌ی اعتراضی دانشجویان محروم از تحصیل

جناب آقای توفیقی
با عرض سلام
پیوست به گفته­ی شما که «اگر کسی احساس می کند در حق او اجحافی شده، حتماً به وزارت علوم مراجعه کند»، از آن جا که تعداد کسانی که نه با احساس، بلکه با پوست و گوشت خود طعم تلخ اجحاف را چشیدند آن قدر زیاد است که می­ترسیم خدای ناکرده تجمعی هزار نفره جلوی وزارت علوم به راه افتد، و دال بر «اردوکشی خیابانی» شود، بهتر دیدیم که اعتراضیه­ی خود را جمعی و به صورت کتبی تقدیم کنیم. امضاء کنندگان همه­ی کسانی هستند که در فرایندهای گسترده ی تعلیق­ها، محرومیت از تحصیل­ها، اخراج­ها، ستاره­داری و در نهایت عدم دعوت به مصاحبه­ی دکتری (به رغمِ رتبه­ی مجاز برای مصاحبه) از حقوق مسلم خود محروم شدند. گزارشی از برخی از این فرایندهای غیر قانونی حذف و محرومیت از تحصیل، با اسناد و مدارک کافی، ارائه پیوست خواهد شد.

2D14680D-2EF0-467D-9ED3-B4F351B1A6AE_w393_s

امضاء کنندگان زیر با اعلام موارد محرومیت­های تحصیلی خود، ضمن اعلام شکایت از تمامی کسانی که در کمیته های انضباطی، مناصب مدیریتیِ دانشگاه، وزارت علوم و سازمان سنجش، به طور مستقیم و غیرمستقیم در این محرومیت نسلی نقش داشته­اند، خواهان محاکمه­ی همه­ی آنان و احقاق حقوق حقه­ی دانشجویان و بازگشت به تحصیل هستند.

۱-    آرمان پیرانی: تعلیق و عدم ارائه کارنامه کارشناسی ارشد. یک ترم تعلیق. عدم ارایه کارنامه کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی (۱۳۹۱).

۲-    آرمین شریفی: محرومیت و تبعید، محرومیت از تحصیل به مدت دو ترم (۸۸) و تبعید به واحدهای دیگر.

۳-    امید پورمحمدعلی: اخراج. اخراج در مقطع کارشناسی (۸۷)، آموزشی جلوه دادن اخراج به دلایل واهی.

۴-    آیدا بندی: اخراج، اخراج به دلایل مذهبی (۹۲).

۵-  بشیر احسانی: محرومیت از تحصیل. به دلایل مذهبی، اعلام نقص پرونده (۸۶ و ۸۷)، بی­نتیجه ماندن پی­گیری­ها.

۶-    پویان مکاری: محرومیت از تحصیل به دلایل مذهبی (قبل از ۸۴).

۷-    پیام اولاد عظیمی: محرومیت از تحصیل. محرومیت به دلایل سیاسی (۹۰).

۸-    پیام شکیبا: ستاره­دار و اخراج. ستاره­داری در کنکور کارشناسی ارشد ۹۱، قبولی در دانشگاه آزاد. اخراج پس از دو ماه تحصیل.

۹-    پیمان عارف: دانشجوی ستاره­دار. عدم اجازه­ی دفاع از پایان­نامه ارشد (۸۵-۹۰)، رد از مصاحبه­ی دکتری ۹۱ (با تقلب و تدلیس گسترده).

۱۰-جولان فرهادی: ستاره­دار. ورودی ۸۰ کارشناسی دانشگاه تهران. شرکت در آزمون سال ۸۶ و ۹۰ و عدم اعلام رتبه واقعی.

۱۱-حمید ملک­زاده: عدم اجازه ثبت نام در مقطع دکتری (۹۰) به رغم اخد نامه ثبت نام.

۱۲-دانیال اوجی: محروم از تحصیل به دلایل اعتقادات مذهبی. قبولی در کنکور سراسری ۸۴، اعلام مسئول گزینش سازمان سنجش (مرتضی نوربخش) مبنی بر عدم حق تحصیل به دلایل مذهبی.

۱۳-دلیر اسکندری: ستاره­دار. اعلام نقص در پرونده، مراجعه به سازمان سنجش و بی­نتیجه ماندن پیگیری­ها. محرومیت از تحصیل (۸۹).

۱۴-رضا عرب: ستاره­دار. محرومیت از ورود به کارشناسی ارشد (۹۱).

۱۵-روژین محمدی: اخراج، اخراج در سال ۸۵.

۱۶-سارا محبوبی نیازمندی: محرومیت از تحصیل. اعلام نقص در پرونده کارشناسی ارشد (۹۱).

۱۷-سامان جهان­پور: اخراج. اخراج و محرومیت از تحصیل (۹۰)، به دلیل شرکت در اعتراضات به خشک شدن دریاچه ارومیه.

۱۸-سامان نیرومند: اخراج، اعلام نقص پرونده در کنکور سراسر ۸۷، ورود به دانشگاه علم و صنعت بدون نیاز به کنکور سراسری (به طور دانش پذیری)، اخراج پس از ۴ ترم تحصیل.

۱۹-سماء نورانی: اخراج اخراج به دلایل مذهبی (۸۷).

۲۰-سمانه خادمی: محرومیت از تحصیل، یک ترم محرومیت در سال ۸۶.

۲۱-سمیرا غلامی: اخراج. اخراج از دانشگاه (۹۰).

۲۲-سید احمد موسوی: ستاره­دار. محروم از تحصیل (۹۰-۹۱)، اخذ عدم تعهد فعالیت سیاسی، در نهایت محرومیت از تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد.

۲۳-سید سعید سکاکیان: اخراج. ۲ دو ترم محرومیت از تحصیل (۸۹) با احتساب سنوات و اخراج متعاقب آن.

۲۴-سید کیان هاشمی دهج: اخراج. اخراج به دلایل مذهبی (۹۰).

۲۵-سیده کیانا هاشمی: محرومیت از تحصیل. محرومیت به دلایل مذهبی. ممانعت از انتخاب رشته با وجود کسب رتبه بالا در کنکور سراسری (۸۴)، اعلام نقص پرونده در سال­های ۸۵، ۸۶، ۸۷.

۲۶-صباح نصری: اخراج. بازداشت­های متوالی. محرومیت از تحصیل (در دوره کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه تهران).

۲۷-طنین ترابی: اخراج، اخراج از دانشگاه پس از ۳ ترم تحصیل (۹۱) به دلایل اعتقادات مذهبی.

۲۸-عابد توانچه: اخراج. محرومیت از تحصیل با تعلیق بدون احتساب سنوات (۸۵)، جلوگیری از ورود به دانشگاه به مدت ۷ سال.

۲۹-عاطقه رنگریز: تعلیق. تعلیق و محرومیت از تحصیل (۸۸).

۳۰- عباس خسروی فارسانی: محرومیت از تحصیل و تدریس (۹۱) به دلیل نامه­ای انتقاد آمیز به مقامات حکومتی.

۳۱-علی قیصری: ستاره­دار: ورودی ۸۱ (کارشناسی دانشگاه اصفهان)، محروم از تحصیل. عدم اجازه تحصیل از سال ۸۸ تا کنون.

۳۲-علی­اکبر عجمی: اخراج. بازداشت در بهمن ۸۸ تا ۹۰، اخراج به بهانه سه ترم غیبت در دانشگاه.

۳۳-علیرضا آبیز: قبولی در آزمون کارشناسی ارشد (قبل از ۸۴). رد در گزینش.

۳۴-علی­رضا اردلان: اخراج از دانشگاه با تعلیقی بدون احتساب سنوات، (۸۶).

۳۵-علی­رضا مرادی: رد صلاحیت عمومی از طرف وزارت اطلاعات (به رغم کسب رتبه ۲ دکتری).

۳۶-فرشید آذرنیوش: اخراج. اخراج از دانشگاه (۸۸) و سه سال محرومیت از آزمون مجدد به دلایل سیاسی.

۳۷-فرهاد قربان­زاده ربطی: محرومیت از ورود به دانشگاه تهران (سال ۸۸).

۳۸-فرهاد قربان­زاده: اخراج. ورودی سال ۸۷ رشته­ی مطالعات جوانان، دانشکده­ی علوم اجتماعی دانشگاه تهران، محرومیت از تحصیل در سال ۸۸، ممنوعیت ورود به دانشگاه. ایجاد مشکلات آموزشی. اخراج.

۳۹-فرید بهشاد: محرومیت به دلایل مذهبی، ۸۶، اعلام نقص پرونده، مراجعه به سازمان سنجش. محرومیت از انتخاب رشته و در نتیجه محرومیت از ورود به دانشگاه.

۴۰-فوآد شمس: ستاره­دار. عدم اعلام رتبه کارشناسی ارشد. اعلام شکایت به وزارت علوم (بی­نتیجه ماندن پیگیری­ها تا کنون).

۴۱-کارو صدیقیانی: اخراج. (۸۶).

۴۲-کاویان صادق­زاده میلانی: اخراج. اخراج به دلایل مذهبی (قبل از ۸۴).

۴۳-محسن ثقفی خراسانی: ستاره­دار، محروم از ادامه تحصیل در مقطع فوق لیسانس (۸۷)، محرومیت از تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد به رغم کب رتبه مطلوب از سال ۸۷ تا ۹۰.

۴۴-محسن سهرابی: اخراج. ۳ ترم تعلیق و اخراج (۸۵).

۴۵-محسن صنعتی­پور: اخراج از دانشگاه (۹۰).

۴۶-محسن غلامی: اخراج. اخراخ به دلایل مذهبی (قبل از ۸۴).

۴۷-محمد پورعبدالله: اخراج. اخراج از دانشگاه در سال ۱۳۹۰.

۴۸-محمد خانی: دانشجوی ستاره­دار، محرومیت از ورود به کارشناسی ارشد سال ۸۶، عدم دعوت به مصاحبه­ی دکتری ۹۰ به رغم نمره­ی مجاز، عدم دعوت به مصاحبه­ برای عضویت هیات علمی دانشگاه، به رغم نامه رسمی از وزارت علوم.

۴۹-محمد رضا شفیع­زاده: تعلیق. یک ترم تعلیق با احتساب سنوات تحصیلی (۹۰).

۵۰-محمد سعید اسعدی: اخراج. اخراج با شگردهای آموزشی به دلیل حضور در انجمن اسلامی (۹۲).

۵۱-محمد شاه محمدی: تعلیق از تحصیل (۸۸-۸۹) با احتساب سنوات، ممنوع الورود شدن به دانشگاه (ترم دوم سال ۸۸-۸۹).

۵۲-محمد شایان: تعلیق، تعلیق از تحصیل (۸۸-۸۹).

۵۳-محمد شورش مرادی: ستاره­دار. ستاره­دار در سال ۱۳۸۵ و محرومیت از ورود به کارشناسی ارشد.

۵۴-مهدیه گلرو: تعلیق. یک ترم با احتساب سنوات (ترم دوم سال تحصیل ۸۸-۸۹)، یک ترم ممنوع الورود به دانشگاه تا قبل از امتحانات ترم دوم (۸۹-۹۰).

۵۵-مهران یزدی ثانی: یک ترم تعلیق (نیم سال اول ۹۲). به دلیل تشکیل گروه مطالعات هنر معاصر ایران در دانشگاه.

۵۶-مهرنوش کریمی اندو: ستاره­دار. کارشناسی دانشگاه اصفهان. مراجعه به آقای نوربخش در سازمان سنجش. عدم اجازه­ی ادامه تحصیل.

۵۷-نعیم باغی: اخراج. اخراج به دلایل مذهبی. اعلام مسئول گزینش سازمان سنجش (مرتضی نوربخش) مبنی بر عدم حق تحصیل به دلایل مذهبی.

۵۸-نعیم هدایتی: محروم از تحصیل. محرومیت به دلایل مذهبی، اعلام نقص پرونده (۸۷)، مراجعه به سازما سنجش و بی­نتیجه مانده پی­گیری­ها.

۵۹-نیلوفر صابرمقدم: تعلیق. تعلیق به مدت یک ترم.

۶۰-نیما عبدالله­زاده: محرومیت از تحصیل. محرومیت از تحصیل در دانشگاه بهشتی در سال ۸۹ به مدت یک سال.

۶۱-هدایت غزالی: اخراج. دستگیری به دلایل درج مقاله در نشریه­ی دانشجویی به مدت ۱۸ ماه، اخراج (به رغم ۷ واحد باقی مانده).

۶۲-هلاکو رحمانیان: محرومیت از تحصیل، محرومیت به دلایل مذهبی، کسب ربته ۵۴ منطقه ۱ و ۷۶ کشوری در کارشناسی ارشد. عدم قبولی در هیچ رشته دانشگاهی به رغم انتخاب ۲۶ رشته تحصیلی. اعلام مسئول گزینش سازمان سنجش (مرتضی نوربخش) مبنی بر پذیرفته نشدن به دلایل مذهبی.

۶۳-هومن پناهی: ستاره­دار و اخراج. ستاره دار شدن در کارشناسی ارشد واحد علوم تحقیقات (۸۹) و ممانعت از ثبت نام. اخراج از دانشگاه در سال (۹۱) پس از قبولی در همان دانشگاه و گذراندن ۱ ترم تحصیلی.

۶۴-یاسر عزیزی: اخراج. دو ترم محرومیت از تحصیل (در سال ۸۷)، ممانعت از اتمام تحصیل از مهر ۸۸ تا کنون (به دستور اداره اطلاعات استان اصفهان).

۶۵-یدالله نعمتی: اخراج. تعلیق در سال ۸۸، تعلیق در سال ۹۰، تبعید به دانشگاه دیگر، طولانی شدن پروسی و در نتیجه اخراج آموزشی.

 پیوست (۱) گزارشی اجمالی از محرومیت تحصیلی گسترده در مقطع دکتری (۱۳۹۰).

در خردادماه سال ۱۳۹۰، در حالی که بسیاری از دانشجویانِ مجاز برای انتخاب رشته، برای اطلاع از دانشگاه محل مصاحبه به سایت سازمان سنجش مراجعه کردند، با کمال تعجب مشاهده کردند که در هیچ دانشگاهی دعوت به مصاحبه نشده­اند. بیش از ۲۰۰ نفر از داوطلبین مجاز در واکنش به نحوه­ی گزینش سازمان سنجش، در مرحله­ی معرفی مجازین به دانشگاه­ها جهت مصاحبه­ی علمی، و در اعتراض به رعایت نشدن قانون اعلام سه برابر ظرفیت دست به اعتراض زدند و جلوی درب اصلی و فرعی سازمان سنجش کشور تحصن نمودند.

این دانشجویان معترض که بر اساسِ امضاهای موجود (همه­ی امضاها به همراه نام، نام خانوادگی، شماره داوطلبی/پرونده، رشته، رتبه­ی دانشجو و ظرفیت پذیرش در آن رشته و کارنامه­ی بسیاری از دانشجویان معترض، نزد مسئولین وبلاگ کانون مدافعان حقوق کارگر موجود است)، رتبه­های برتر کنکور دکتری (از جمله­، رتبه­های ۲۳، ۲۰، ۲۲، ۵۴، ۲۳، ۱۷، ۲۱، ۳۷، ۳۲، ۵۶، ۷، ۳۳، ۱۹، ۱۱، ۴۲، ۳۰، ۲۵، ۴۱، ۵۰، ۵۸، ۲۰، ۳۰ و بسیاری از رتبه­های ممتاز دیگر در رشته­های مختلف) را اخذ کرده بودند، حینِ جمع­آوری حدود ۲۰۰ امضاء، جهتِ مذاکره با مسئولین سازمان سنجش و نماینده­ی وزارت علوم نمایندگانی از میان خود انتخاب کردند. همچنین، همزمان در حالی که در روزهای پایانی ماه، دائم جلوی سازمان سنجش و وزارت علوم به تحصن خود ادامه می­دادند، نمایندگان خود را جهت مذاکره با مسئولین سازمان سنجش و وزارت علوم، و همچنین نمایندگانی را جهت اعلام شکایت به دیوان عالی عدالت اداری معرفی کردند.

نمایندگان دانشجویان، اعتراضاتِ قانونی دانشجویان معترض را در جلسات مکرر عنوان می­کردند. اعتراضاتی که بنا به گزارشات مکرر روزنامه­ها و خبرگزاری­های معتبر کشور (برای مثال، بنگرید به گزارشِ روزنامه­ی آرمان، ۱ تیر ۱۳۹۱: ص ۴)، بر رویه­های خلاف سازمان کشور تأکید داشتند.

بنا به این گزارشات و بیانیه­های نمایندگان دانشجویی، این تخلفات به چند وجه قابل توضیح بود:

۱)     با استناد به بند ۱ و ۲ بخش الف، مندرج در صفحه­ی یک دفترچه راهنمای انتخاب رشته­ی آزمون مزبور، «گزینش نهایی از بین داوطلبینی که بر اساس اعلام نتیجه­ی مرحله­ی اول، مجاز به انتخاب رشته می­باشند، پس از معرفی به عنوان چند برابر ظرفیت در کد رشته و یا کدرشته محل­های انتخابی (حداکثر تا سه کدرشته محل) باتوجه به نتیجه­ی مصاحبه­ی آنان و منحصراً بر اساس اولویتِ کدرشته محل­های انتخابی هر داوطلب و ظرفیت اعلام شده صورت خواهد گرفت». در صورتی که الف) طبق این بند، گزینش نهایی از بین داوطلبینی که مجاز به انتخاب رشته معرفی می­شوند، پس از معرفی چندبرابر ظرفیت، تنها و تنها از طریق مصاحبه­ی علمی دانشگاه خواهد بود. در حالی که بسیاری از رتبه­های برتر مجازِ فوق­الذکر، به هیچ دانشگاهی جهت دعوت به مصاحبه معرفی نشده بودند، و در واقع، قبل از آن که دانشگاه­ها بر اساس تولیدات علمی دانشجویان، و مصاحبه­ی علمی از بین افراد مجاز دست به گزینش بزند، سازمان­ِ سنجش دست به گزینش زده بود. ب) طبق روال­های سال­های گذشته، داوطلبین سه برابرِ ظرفیت به دانشگاه­ها معرفی می­شدند، تا دانشگاه­ها بر اساس مطالعات، کتب و مقالات دانشجویان و تجارب علمی­شان، آن­ها را گزینش نمایند. حال آن که امسال به طور میانگین ۲/۱ برابر ظرفیت دانشگاه­ها معرفی شدند که تخلف آشکار از قانون مذکور بود و در واقع تولیدات علمی دانشجویان کاملاً نادیده گرفته می­شد. ج) این سوال وجود داشت که اگر مراد نبود که همه­ی دانشجویان مجاز، جهت مصاحبه به دانشگاه­ها معرفی شوند، به چه دلیل، چند روز قبل از اعلام نتایج دوم، ۲۰۰۰ نفر جدید به ظرفیت افراد مجاز به انتخاب رشته اعلام شد؟ د) چرا بر خلاف قوانین مندرج در دفترچه، بسیاری از دانشجویان، در چهارکدرشته محل معرفی شده بودند؟ چیزی که به صراحت، و بر اساس امضاهای موجود معترضین، هم حقوق دانشجویان معرفی شده به چهارکدرشته و هم دانشجویان مجاز معرفی نشده را پایمال می­کرد.

۲)     بنا به مصاحبه­ی رسمی رئیس وقت سازمان سنجش کشور، جناب آقای سرورالدین با خبرگزاری مهر (۳۱/۳/۱۳۹۱)، قانوناً حق با دانشجویان است، و تخلفی آشکار صورت گرفته است. وی گفت: «جلسات زیادی در وزارت علوم  و سازمان سنجش بر سر این موضوع که چند داوطلب به چند دانشگاه معرفی شوند، برگزار شد، حتی دو جلسه هم با وزیر علوم برگزار شد، و در نهایت چیزی که وزیر تأیید کرد به صورت کتبی توسط مشاور عالی وزارت علوم به سازمان سنجش ابلاغ شد. در این ابلاغیه به سازمان سنجش آمده بود که به طور میانگین باید سه برابر ظرفیت، داوطلبان به ترتیب نمره و حتی­الامکان در سه یا دو رشته محل به دانشگاه­ها معرفی شوند». رئیس سازمان سنجش کشور از اتخاذ تصمیمات ناگهانی، درست پیش از اعلام اسامی معرفی شدگان به دانشگاه­ها خبر داد و گفت: می­توانم بگویم بدون اطلاع من و با همکاری یکی از مشاوران وزارت علوم اسامی معرفی شدگان به دانشگاه­ها به صورت یک و نیم برابر ظرفیت اعلام شد. من در جریان این موضوع نبودم و نمی دانم روی چه اصولی این تصمیم گرفته شده است» وی که حق را با نمایندگان دانشجویان معترض می­دانست، و از تخلفی آشکار پرده برداشته بود، درست چند ساعت پس از افشای این تخلف، از ریاست سازمان مذکور بر کنار شد.

۳)     متأسفانه، به جای بررسی دقیق اعتراضات و مستندات قانونی نمایندگان معترضین و صحه گذاشتنِ ریاست وقت سازمان سنجش کشور بر این اعتراضات و افشای دست­های نهان، در تغییر قوانین ابلاغی، درست مدتی پیش از اعلام نتایج، ریاست وقت سازمان برکنار شد و به خواست دانشجویان هیچ توجهی نشد.

اما معترضین که از نخبگان علمی کشور بودند کنار ننشستند. نمایندگان دانشجویان با نمایندگان سازمان سنجش و وزارت علوم، جلسه­ای مشترک ترتیب دادند و بر اساس صورت­جلسه­ی این جلسه­ی مشترک، نمایندگان سازمان سنجش و وزارت علوم ضمن پذیرش کلیت اعتراض دانشجویان و لوزم توجه به تولیدات علمی دانشجویان، بنا بر این شد که فردا «نمایندگان داوطلبین دوره دکتری پیشنهادات خود را در خصوص اصلاح و افزایش ظرفیت معرفی شدگان به مصاحبه وزارت علوم ارائه نمایند. ۲) نمایندگان سازمان سنجش و وزارت علوم پس از پیگیری پیشنهادات ارائه شده، نظرات کارشناسی خود را ارائه نمایند» (پیوست ۱-۱). اما هیچ رسیدی و توجهی به پیشنهادات نمایندگان دانشجویان معترض نشد. دانشجویان در بیانیه­ای، مستندات خود مبنی بر تخلف سازمان سنجش کشور را ارائه کردند که آن هم بی­نتیجه ماند. سپس، نمایندگان دانشجویان همزمان، از دانشجویان خواستند جلوی مجلس شورای اسلامی تحصن نمایند اما از مذاکرات آنان با آقای دکتر زاهدی، مسئول کمیسیون آموزش مجلس هم نتیجه­ای حاصل نشد. آقای زاهدی به نماینده­ی دانشجویان اعلام کرد که باید مستندات به حق خود را به صورت حقوقی عنوان کنند تا در مجلس قابل طرح باشد، اما پس از ملاقات با دانشجویان با رسانه­ها اعلام کرد که نمایندگان دانشجویان معترض، مستنداتی قانونی برای ارائه نداشتند. دانشجویان ناراضی، ضمنِ اعتراض به این روند توهین آمیز، جلوی دفتر ریاست جمهوری تجمع کردند و خواست­های خود را اعلام کردند، و هر چند مرکز ارتباطات مردمی ریاست جمهوری، طبق نامه­ی شماره­ی «۹۹۸۹۹۳۵۱۵۰۲» به تاریخ «۶/۴/۱۳۹۱» از آقای خدایی، سرپرست جدیدِ سازمانِ سنجش خواست تا با «دید حل مشکل» به این مورد رسیدگی نماید (پیوست ۱-۲)، اما هیچ رسیدگی قابل تأملی مشاهده نشد.

نمایندگان معترضین، که تمامی راه­های قانونی (مراجعه به سازمانِ سنجش، وزارت علوم، دیوان عالی عدالت اداری، مجلس شورای اسلامی و در نهایت دفتر ریاست جمهوری و ارائه­ی مستندات قانونی خود) را پیموده بودند، در این مرحله، با اعلام بی­نتیجه خواندنِ تلاش­های مکرر خود، به طور موقت، از دنبال کردن جمعی اعتراضات خود دست کشیدند. حال با اعلام سرپرست وزارت علوم، جناب آقای توفیقی، مبنی بر این که «کسانی که احساس می­کنند در حق­شان اجحافی شده به وزارت علوم مراجعه کنند»، شکایات خود، همراه با مستندات قانونی، مصاحبه­ی ریاست وقت سازمانِ سنجش کشور، و صورت­جلسه­ی توافقات صورت گرفته را به همراه نسخه­ای از امضاهای معترضین، جهت استحضار، و رسیدگی به شکایات دانشجویان و بازگرداندن دانشجویان معترض به فرایند تحصیل، تقدیم وزارت علوم خواهند کرد.

آرشیو نوشته‌ها و شناسایی نویسنده:

>> واپسین نوشته‌ها

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

ویدیویی

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها: