هنر سرپیچی: فرهنگ ناراضیان و مقاومت ستیزهجویانه در ایران در دهه ۱۳۵۰
شهرگان | 3 تیر 1401
برای فهمیدن ریشههای محبوبیت فداییان در میان مردم و جوانان، وهابزاده به تفحص در هنر و ادبیات آن دوره میپردازد تا تز اصلی کتاب را نشان دهد: پیامی را که فداییان خود نمیتوانستند به زبان روزمره و عامه فهم به میان تودههای مردم ببرند، هنرمندان ناراضی از سرکوب و سانسور شاه و حامیان چریکهای فدایی و دیگر مبارزان سکولار در میان مردم جا انداختند. شعر، ترانه، داستان کوتاه، و فیلم چهار ژانر هنری هستند که وهابزاده در آنها به کاوش در رابطه میان هنر و ادبیات و جنبش مسلحانه فداییان میپردازد
معرفی کتاب
کتاب «هنر سرپیچی» نوشته پیمان وهابزاده استاد جامعه شناسی دانشگاه ویکتوریا در کانادا توسط انتشارات دانشگاه ادینبورگ در اسکاتلند در اوایل سال ۲۰۲۲ منتشر شد. در سالهای گذشته دکتر وهابزاده مطالعات مفصلی در مورد چپ ایران و به ویژه جنبش چریکی منتشر کرده بود که همه به انگلیسی هستند و هنوز به فارسی ترجمه نشدهاند. از آن جمله هستند دو کتاب: «اودیسه چریکی» (۲۰۱۰) که اثری است تاریخی و تحلیلی در مورد ظهور و نظریههای چریکهای فدایی خلق و و بحثهای آنها با گروههای دیگر بین سالهای ۱۳۴۹ و ۱۳۵۷، و «سفر یک شورشی» (۲۰۱۹) که کتابی است در مورد مصطفی شعاعیان و نظریههای انقلابی او در بستر فرهنگی و سیاسی ایران دهههای ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰.
موضوع کتاب مفصل ۳۳۹ صفحهای «هنر سرپیچی» (در پنج فصل به علاوه مقدمه و نتیجهگیری) رابطه دیالکتیکی جنبش مسلحانه به محوریت و با تمرکز بر چریکهای فدایی خلق، از یک سو، و هنر و ادبیات آزادیخواه و عدالتخواهانه، از سوی دیگر، در دهه ۱۳۵۰ است. سئوال مرکزی وهابزاده این است که چطور شد که چریکهای فدایی خلق به عنوان یک گروه کوچک مسلحانه که مدام درگیر مبارزه مرگ و زندگی با نیروهای امنیتی ایران بود، به محبوبترین و بزرگترین سازمان چپ ایران پس از انقلاب بدل شد. او اشاره میکند که پاسخ را نمیشود در نوشتهها و اعلامیهها و تبلیغات محدود در دوره انتشارات زیرزمینی و مخفی فداییان جستجو کرد. نویسنده به رابطه تنگاتنگ فداییان با جنبش دانشجویی و روشنفکران ناراضی در دهههای ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ اشاره میکند، اما میگوید این مناسبات نمیتوانند محبوبیت روزافزون فداییان را در دهه ۱۳۵۰ و نیز حمایت وسیع از فداییان در میان اقشار مختلف طبقه متوسط و کارگران و حتی برخی مناطق روستایی مانند ترکمن صحرا از ۱۳۵۷ تا اوایل دهه ۱۳۶۰، یعنی تا پیش از سرکوب مرگبار و وحشیانه جمهوری اسلامی، توضیح دهند. بر اساس این مشاهده، برای فهمیدن ریشههای محبوبیت فداییان در میان مردم و جوانان، وهابزاده به تفحص در هنر و ادبیات آن دوره میپردازد تا تز اصلی کتاب را نشان دهد: پیامی را که فداییان خود نمیتوانستند به زبان روزمره و عامه فهم به میان تودههای مردم ببرند، هنرمندان ناراضی از سرکوب و سانسور شاه و حامیان چریکهای فدایی و دیگر مبارزان سکولار در میان مردم جا انداختند. شعر، ترانه، داستان کوتاه، و فیلم چهار ژانر هنری هستند که وهابزاده در آنها به کاوش در رابطه میان هنر و ادبیات و جنبش مسلحانه فداییان میپردازد.
اما برای فهمیدن رابطه هنر و مبارزه وهابزاده یک تئوری جدید را پیشنهاد میکند که بر اساس آن یک واقعه سیاسی میتواند با ساختن یک گفتمان اجتماعی بدل به یک اسطوره جمعی شود. مثال مورد نظر او عملیات سیاهکل است که در ذهن جمعی مخالفان دیکتاتوری به «رستاخیز» بدل شد. این اسطوره بدیلی از واقعیت موجود میشود که به طرزی منتقدانه وضعیت اجتماعی و سیاسی موجود را نفی میکند. وهابزاده مفهوم «واقعه» را از رابین واگنر پاسیفیسی جامعهشناس آمریکایی و مفهوم «اسطوره» را از ژرژ سورِل آنارکوسندیکالیست فرانسوی میگیرد. اما شاید مهمترین بخش نظریه وهابزاده ارائه تفسیر کاملاً جدیدی از مفهوم «تبلیغ مسلحانه» بیژن جزنی باشد. با توسعه دادن به درک جزنی از این مفهوم و قرائتی نزدیک از اثر او، وهابزاده میگوید یک واقعه سیاسی (مثلاً یک عمل مسلحانه، درگیری یا شهادت چریکها) همیشه سه بُعد در هم تنیده سیاسی، ارتباطی و کنایی دارد. در طول کتاب نویسنده نشان میدهد که چگونه آثار هنری دهههای چهل و پنجاه که در آنها ستم و سانسور و نابرابریهای طبقاتی در دوره پهلوی محکوم شده و چریکها به عنوان منجیان اسطورهای تکریم میشدند، درست بر اساس این سه بُعد سیاسی و ارتباطی و کنایی به مخاطب میرسیدند. از آنجا که آثار هنری در این دوره با سانسور شدید مواجه بودند و نویسندگان برای انتشار آثار مخالف مورد آزار قرار میگرفتند و بازجویی و حتی زندانی میشدند، هنرمندان و نویسندگان مجبور بودند آثار خود را در لفافه کنایه و استعاره و اشاره بپیچند. اما همین خودسانسوری نویسندگان در واقع یک کلاس آموزش رمززدایی از آثار آنها بود به طوری که خواننده و مخاطب میتوانست منظور و قصد هنرمند و نویسنده این آثار را دقیقاً بفهمد. این همکاری تلویحی هنرمند و مخاطب در رمززدایی از اثر، به قول نویسنده، به شکل گیری یک اجتماع تفسیری در جامعه انجامید. به گفته وهابزاده این طور شد که هنر و ادبیات این دوره پیامهای عدالتخواهانه و ستیزهجویانه چریکها را از زبان ایدئولوژیک مارکسیستی نجات دادند و با بازگویی پیام فداییان جان کلام مبارزه آنها را به گوش مردم عادی رساندند، مردمی که خسته از سانسور و دیکتاتوری این پیامها را زود گرفتند و توانستند واقعیت جامعه دیکتاتوری و ناعادلانه را از منظر واقعیت بدیل و انتقادی مبارزان ببینند.
وهابزاده که علاوه بر جامعهشناس بودن، شاعر و نویسنده داستان و منتقد ادبی هم هست، به شکلی دقیق و موشکافانه به شعر، ترانه، داستان کوتاه، و فیلم میپردازد و هر یک از اینها را در یک فصل جداگانه بحث میکند. فصل مربوط به شعر بزرگترین و جامعترین فصل این کتاب است (یک سوم کتاب) که در آن نویسنده شعر نو را از نیما یوشیج تا سعید سلطانپور بررسی میکند و نشان میدهد که چطور ابداعات نیمایی در شعر نو زبانی سمبلیک به وجود آورد که بعداً وسعت گرفت و به «شعر چریکی» و «شعر جنگل» در اواخر دهه ۱۳۴۰ رسید. نکته جالب آنست که وی نشان میدهد که چگونه احمد شاملو تقریباً یک دهه پیش از عملیات سیاهکل ظهور چریکهای مبارز در صحنه سیاسی ایران را در اشعار خود «پیشبینی» کرده بود. به همین خاطر است که وهابزاده به جای اصطلاح متداول «تقلید هنر از زندگی» از عبارت «تقلید زندگی از هنر» در این فصل استفاده میکند.
در فصل خواندنی ترانه، تاریخ اجتماعی «ترانه اعتراضی» عرضه میشود و نویسنده با اشاره به گسترش موزیک پاپ در ایران که باعث تحول «تصنیف» به «ترانه» شد که پتانسیل اعتراضی داشت و ظهور نسل نویی از ترانهنویسان و موسیقیدانان و خوانندگان مانند ایرج جنتی عطایی و شهیار قنبری و اسفندیار منفرد زاده و اردلان سرفراز و فرهاد مهراد و داریوش اقبالی و البته بسیاری از هنرمندان دیگر، به توضیح نقش بسیار مهم ترانه اعتراضی در بردن آگاهی سیاسی به میان مردم میپردازد. شعر را روشنفکران و دانشجویان و جوانان میخواندند، اما ترانه را هر کسی در منزل و محل کار و ماشین خود گوش میکرد. بنابراین برای بردن پیام سیاسی، ترانه تاثیر بیشتری دارد ولو آنکه اصل پیام ترانه در شعر آن باشد. وهابزاده به نفوذ ترانه در جنبشهای انقلابی آمریکای لاتین اشاره میکند و نشان میدهد که ترانه سیاسی روندی جهانی در دوران انقلابی و ضداستعماری بوده است. به گفته نویسنده عناصر مهم ترانه اعتراضی در ایران دهه پنجاه چنان نفوذ کردند که حتی پس از سانسور شدید ترانه در اواسط دهه ۱۳۵۰ خوانندگان غیرسیاسی مانند گوگوش و رامش هم در ترانههایشان از کنایههای اعتراضی استفاده میکردند.
فصل مربوط به داستان کوتاه، اگر چه تاریخ کوتاهی از رمان مدرن به دست میدهد و چند داستان کوتاه را بحث میکند، اما عمدتاً در مورد آثار صمد بهرنگی است. توجیه نویسنده این است که هیچ نویسندهای در دهههای ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ نفوذ فوری و انقلابی بهرنگی را، به خصوص بر دانشجویان چپ، نداشت. این فصل قرائتهای جالبی را از داستانهای کوتاه و کودکان صمد ارائه میدهد. تفسیر این فصل از دو داستان «اولدوز» اینست که اینها در واقع مدینه فاضله صمد را نشان میدهند. شاید یکی از جالبترین (و برای خواننده ناآشنا به فلسفه مثل من، سخت ترین) بخش این فصل قرائتی اگزیستنسیالیستی از «ماهی سیاه کوچولو» است که نشان میدهد چطور نسل مسعود احمدزاده و امیر پرویز پویان از نظر فلسفه وجودی به ضرورت مبارزه مسلحانه رسیده بودند. در ضمن این فصل نشان میدهد که چطور پویان که از اوایل دهه ۱۳۴۰ دوست بهرنگی بود، از آثار و جهانبینی صمد تاثیر گرفته بود.
فصل دیگر این کتاب به سینما میپردازد و نخست ظهور عناصر کنایی سینمایی که میتوانستند حامل افکار اعتراضی باشند را بحث میکند. عمده این فصل تفسیر سه فیلم «گوزنها» (مسعود کیمیایی)، «تنگسیر» (امیر نادری) و «سفر سنگ» (مسعود کیمیایی) است. نویسنده نشان میدهد که «گوزنها» (۱۳۵۳) و «تنگسیر» (۱۳۵۲) اعتقاد به درستی شورش علیه وضع موجود را در میان بینندگان جا انداختند و تنهایی کسی که در مقابل ستم قد علم میکند را نشان دادند. و این البته اشارهای به چریکها بود. این دو فیلم همزمان با دوره اوج جنبش چریکی بودند. اما «سفر سنگ» (۱۳۵۶) در واقع نزول و افول و فساد اعتراض با استفاده از عناصر و زبان اسلامی بود که بیشباهت به داعش و طالبان امروزی نبود. این فیلم که ظهور بدشگون اسلامگرایان در ایران را نوید میداد، همزمان بود با افول جنبش مسلحانه چریکهای فدایی خلق در ایران.
در تمام این کتاب نویسنده به طور مداوم به «جنگ چریکی» بین هنرمندان و سانسورچیان در دوره پهلوی میپردازد. نتیجهگیری کتاب آنست که برای گسترش جنبشهای اجتماعی عدالتخواهانه حضور هنر و ادبیات ضروری است و هیچ جنبشی بدون ترسیم تصویری از آینده آرمانی به جنبشی مردمی و همهگیر بدل نخواهد شد.
متاسفانه این کتاب در حال حاضر تنها با جلد اعلا و با قیمت بسیار گران به فروش میرسد که دسترسی به آن را برای خواننده علاقمند غیرممکن میکند. عجیبتر آن که حتی نسخههای الکترونیکی کتاب هم به طرز نامعقولی گران هستند. امیدوارم به زودی در چاپهای بعدی و ارزانتر بتوان به این کتاب دسترسی داشت. علیرغم برخی کاستیها (مثلاً در فصل مربوط به داستان و رمان)، «هنر سرپیچی» اثری است که جنبههای زندگی اجتماعی و سیاسی و فرهنگی در ایران دهه ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰را روشن میکند.
لینک کتاب در وبسایت ناشر:
The Art of Defiance: Dissident Culture and Militant Resistance in 1970s Iran. Edinburgh University Press, 2022.
تعداد بازدید: ۳۱۳
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید