UA-28790306-1

صفحه را انتخاب کنید

یادداشتی کوتاه بر سروده‌های فرناز جعفرزادگان

 

در سروده‌های خانم جعفرزادگان، هر شعر با چند کلمه‌ی محدود ولی فرمی نو حرف تازه‌ای دارد. در بندهای پایانی، ناگهان چرخشی داریم که شعر را پشت‌دار می‌کند و وادارت می‌کند از نو بخوانی‌اش. مثل شماره ۲۰، ۲۱ کتاب « تن‌ها من بود میان هیچ می‌دوید» و دیگر سروده‌ها .

شب از ساعت ریخته
و آویخته
تاریکی بر دیوارها
چراغ‌ها
نجواکنان
در خم کوچه گم
شهر
به دنبال حواس مردانه می‌گشت
و آدم
بنده‌ای در بند هوا…
از شب و روز
هیچ هم
به ما نرسید
جز خستگی راه
در هم آغوشی جاده‌ها

بیش از سخن و محتوا، فرمِ گفتن اهمیت دارد و فرم است که به هنر غنا می‌بخشد. به‌نظرم ایشان در این کار به فرمی رسیده‌اند که امضای خودش، است، مثلا شعر: پرنده که «رنده رنده» می‌شود.

«می‌دوند
مرزها
به رنگ پرنده
از تن عبور
رنده
رنده می‌شود
تنی
که پرنده نام دارد»


امیدوارم بیش از پیش موفق باشند

آرشیو نوشته‌ها و شناسایی نویسنده:

>> واپسین نوشته‌ها

«اکرم پدرام‌نیا در حاشیه‌ی کویر کاشان پا به هستی گذاشت و در آغوش مادری بزرگ شد که داستان‌هایش را هرگز پایانی نبود و پدری که هر سخن را با شعری از حافظ می‌آراست. کودکی و بخشی از نوجوانی را در همان حاشیه‌ی کویر به‌سر آورد. از آغاز کودکی به خواندن و نوشتن عشق می‌ورزید. در سن نه سالگی نوولایی (داستان بلند) نوشت که از پی آن جایزه‌ی بهترین داستان را از وزیر آموزش و پرورش وقت دریافت کرد. …

پس از پایان دوره‌ی دبیرستان برای ادامه‌ی تحصیل به تهران کوچ کرد. به‌رغم داشتن رتبه‌های عالی در کنکورهای سراسری، به دلیل دگراندیشی، از ورود به دانشگاه محروم شد، اما پس از صدور بخش‌نامه‌ی معروف آیت‌الله منتظری به عنوان دانشجوی مشروط نخست در رشته‌ی ادبیات انگلیسی دانشگاه تهران و سپس در رشته‌ی پزشکی دانشگاه علوم‌پزشکی ایران به آموختن ادامه داد و پس از پایان دکترای پزشکی برای پیگیری آموزش و پژوهش به همراه همسر و دو فرزند به کشور کانادا کوچ کرد. …»

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

ویدیویی

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها: