
گشایش رسمی بخش فارسی کتابخانه پواریه






در حاشیه:
* جامعه ایرانی در ونکوور، دارد به سمت یک هویت درخور خود، پیش میرود. افت و خیزهایش در مقابل با آنچه که دارد به دست میآورد، قابل چشمپوشی است. آنچه که در عصر یکشنبه ۲۶ ماه جون در کتابخانه پواریه کوکیتلام اتفاق افتاد، اتفاق مبارکی بود که چشم امید به تکرار آن، روحیهای مضاعف در دل هریک از ما به عنوان عضوی از جامعه ایرانی – کانادایی مینشاند.
* سیاسی بودن افراد، یک نهاد اجتماعی را به تنگنا نمیکشاند بلکه چالشهای ایدئولوژیکی سیاسی یا مذهبی، یک نهاد فرهنگی اجتماعی را به قهقرا و سقوط میکشاند. در کانادا تمامی احزاب از محافظهکار تا لیبرال و دموکرات، فعالیت در عرصه حقوق بشر و پایبندی به حقوق انسانی شهروندان، آنها را به مردم دور یا نزدیک میکند. عوام فریبی و استفاده از پوپولیسم در بسیاری از مقاطع، آرا را به نفع هریک از این احزاب تغییر داده و گاهاً به درستی و یانادرستی آنها را بر مسند تصمیمگیری قرار میدهد. عملکرد هر نهاد، سازمان و یا حزبی که در خدمت یک جامعه و یا دیگر جوامع بیانجامد، همیشه در اذهان و کنه جامعه باقی میماند.
* اعتبار این برنامه به خانواده محترم صرافی، انجمن فرهنگی ایرانیان ترای سیتی و دیگر دستاندرکاران این برنامه و در نهایت به جامعه ایرانی این استان باز میگردد. مبارک است و به یکدیگر تبریک و خستهنباشید بگوئیم.
* آراز ریسمانی و همسرش مهسان علیزاده در اجرا و برگزاری بهینه این برنامه نقش موثری ایفا کردند. همین طور گیتی و همه اعضای محترم در هیئت مدیره، گلنار و اعضای محترم خانوادههای صرافی و زندپور و… همیشه معتقدم یک کار خوب و بینقصتر، حاصل تلاش جمعی و گروهی است. بیشتر رسم براین بوده که نقاط افتراق برجسته شود و برجستگی وجوه مشترک بیاعتبار گردد. ما در شعلهور کردن افتراقات ید طولایی داریم اما داریم میآموزیم که نکات مشترک را نیز جلا بدهیم و نمونهاش را در برنامه موفق روز یکشنبه به روشنی شاهد بودیم.
* در هر لحطه از این مراسم حضور عاطفه صرافی را لمس میکردی. آثار هنریاش، مجموعه کتابهای اهداییاش، سالها فعالیت انساندوستانهاش هر لحظه با تو میزیست. انگار عاطفه به دیدن خانوادهاش، برادر فرهیختهاش، دختر فداکارش، جامعه قدر شناسش آمدهبود. حضور یافته بود تا به این همه ارج بگذارد.
* هنگامی که نوار قرمز بریده شد، من شاهد یکی از زیباترین لحظههای حسی و انسانی بودم. قطرههای اشک شوق و شادی – شاید ناشی از برپایی و سرانجام این پروژه و یا دلتنگی برای مادری فرهیحته و انساندوست؟ و یا توامانی از این دو؟- از گونههای دختر زندهیاد عاطفه صرافی فرو میریخت. او سر بر شانه داییاش گذاشتهبود تا لحظهای با او، بوی کتابها، بوی خاطره و آغوش مادر، خلوت کند.
در آن روز گلنار، دختر همه و دختر جامعه ایرانی در کوکیتلام شدهبود. شاید افتخار گیتی و آرزویش در داشتن دختری مثل او، به نوعی آرزوی همه ما و یا حداقل من هم بودهباشد.
در باره زندهیاد عاطفه صرافی
عاطفه صرافی روز ۲۱ مارس سال ۱۹۵۰ در تهران متولد و روز ۲۱ مارس سال ۲۰۰۸ بر اثر بیماری سرطان در ونکوور درگذشت. او پس از دریافت لیسانس طراحی صنعتی از دانشگاه تهران در سال ۱۹۷۵ ، ایران را برای تحصیل در ایالات متحده ترک کرد. عاطفه موفق به دریافت فوق لیسانس هنر و نیز فوق لیسانس هنرهای تجسمی از دانشگاه یو.سی.ال.ای کالیفرنیا شد. در این زمان، عاطفه هنر ویدیو را با همکاری استاد صاحب نام «جون پیک» (پدرهنر تصویری) آموخت. وی از مهارت خود برای تولید و کارگردانی برنامه های تلویزیونی برای کودکان استفاده کرد و سرانجام، مهارت، پشتکار و استعداد او موجب پیشنهاد کار به عنوان استاد در دانشگاه یو.سی.ال.ای گردید؛ لیکن عاطفه این پیشنهاد را نپذیرفت و به منظور خدمت به مردم خود در سال ۱۹۸۱ به ایران بازگشت.
عاطفه برای سالیان متمادی در دانشگاه الزهرا تهران تدریس و در همین زمان طراحی گرافیک را به صورت حرفهای طی ۲۰ سال، پیشه خود ساخت و شرکت گرافیک خود را اداره کرد. در سال ۱۹۹۴، عاطفه به عنوان نقاش نمونه برای چاپ کارت از طرف “یونیسف” برگزیده شد. عاطفه از سال ۲۰۰۰ به کانادا مهاجرت کرد و در ارائه خدمات همزمان هنری و اجتماعی کوشا بود. همکاری با موسسات SUCCESS وShare و برنامههای دبیرستانی از آن جمله بود. عاطفه در طی ۱۵ سال پایان زندگیاش، به خلق آثار پیشرو هنری با تکنیک بافت الیاف پرداخت. وی بیش از ۱۸۰ قطعه هنری بافت، به طور عمده از مواد طبیعی و بازیافتی خلق کرد. در سال ۲۰۰۴ عاطفه شروع به کارهای کلاژ (هنر تلفیق تصویری) نمود و آنها را در منطقه ونکوور به نمایش گذاشت. گزارش های رسانهای متعددی از هنر عاطفه در مجلات و روزنامههای ایران، کانادا و سوئیس تهیه شدهاست.
از فرازهای پایان زندگی عاطفه، سفر به کشور پرو برای خدمات داوطلبانه اجتماعی در سال ۲۰۰۶ بود که از جمله به آماده سازی مرکز کودکان خیابانی، تهیه غذا و آموزش مهارت های زندگی برای زنان تهیدست کمک نمود. در این سفر او مبتکر پروژه تبادل آثار هنری کودکان پروئی و کانادائی به عنوان نماد ارتباطات فرای مرزها و سیاستها شد که در ونکوور به نمایش گذاشته شد. عاطفه برنامه درازمدتی برای اینگونه خدمات در پرو تدارک دیده بود که پس از چندماه به سبب آغاز بیماری سرطان متوقف شد.
عشق و شور عاطفه برای هنر و مردم با هم درآمیخته بود که این آمیختگی او را هنرمندی ویژه می کرد. همچنین عاطفه، طبیعت و محیط زیست را تقدیس میکرد. این احترام در آثار هنری، به خصوص در کارهای اوکه از مواد بازیافتی بود، آشکار است. عاطفه دارای عواطف و نگرش عمیق نوعدوستانه بود که با استفاده از هنر و استعداد سازماندهیاش با خدمت اجتماعی همراه می شد و این بیش از هرچیزی به او نشاط و رضایت میبخشید.
عاطفه در نوشتهای ابراز کرد: “هنر و مردم شور وعشق من است و تعهد به مفید بودن در اجتماع، انرژی و رضایت خاطر به زندگی من می دهد.” به راستی عاطفه، این واژهها را در زندگی خود عملی کرد و خدمات شایان او به اجتماع، شهادتی به باور راستین او به آنچه نوشته، بوده است. هنر و مردم، شور و عشق عاطفه بود.
تاریخچه کتابخانه عاطفه صرافی را می توان در دو گام خلاصه کرد:
اولین گام
گرد آورنده اولیه این کتابها آقای محمود صرافی بود. طی بیست سال گذشته، فرزندان او با اضافه کردن کتابهای جدید طراوت خاصی به کتابخانه خانوادگی بخشیدند. عاطفه در این حرکت پیشتاز بود و با علاقه مسیر پدر را دنبال می کرد؛ به گونهای که تا قبل از مهاجرت او به کشور کانادا در سال ۲۰۰۰ ، تعداد کتابها به شش هزار جلد رسیده بود. روزگار نامطلوب، عاطفه را به ونکوور رساند.
غم دوری از کشور از یک طرف و غم کمبود کتابهای فارسی از طرفی دیگر او را بر آن داشت تا دوباره به کتاب و کتابخانه بیاندیشد. کتابهایی که با سرنوشتی نامعلوم در ایران رها شده بودند و کتابخانهای فارسی که می توانست یار و یاور هزاران مهاجر ایرانی باشد. این بود که عزم را جزم کرد تا کتابخانه خانوادگی را به ونکوور منتقل کند و عاقبت با تلاش بسیار موفق به این کارشد.
دومین گام
اگرچه عاطفه صرافی در انتقال کتابها موفق بود، اما بیماری و سپس مرگ نا بهنگام او اجازه نداد تا کتابخانه ای شکل بگیرد. خانواده عاطفه صرافی که از آرزوی او بخوبی آگاه بودند، کار نیمه تمام او را، به انجام رساندند. گلنار، مظفر و مسعود (دختر، برادر و همسر عاطفه) دست بکار شدند. آنها در شکل گیری کانون فرهنگی ایرانیان ترای سیتی سهیم بودند؛ کانونی که یکی از اهدافش برپایی کتابخانه عاطفه صرافی بود. آنها کتابها را متعلق به جامعه ایرانی میدانستند و از آنها می خواستند که در این حرکت یاریشان دهند.
کم کم این تلاش زیبا همه گیر شد. هرکس در حد توان خود قدمی برداشت. خانواده صرافی و شرکت وسبیلد با تقبل بخشی از هزینهها، شرایطی بوجود آوردند تا کارشناسان گرد هم آمده و به کمک کار داوطلبانه اعضای انجمن فرهنگی ایرانیان ترای سیتی، این مهم به انجام رسد.
مجموعه کتابهای موجود از کتابخانه عاطفه صرافی
این مجموعه شامل بیش از دو هزار جلد کتاب گزیده شده از موضوعات متنوع در زمینه های هنری، اجتماعی، فرهنگی، ادبیات معاصر و کهن، شعر، زندگینامه، تاریخ و سیاست است.
امید است که بزودی مجلات و نشریات بسیار با ارزشی که طی این سالها جمع آوری شده است، صحافی و در دسترس ایرانیان علاقمند قرار گیرد. درصورت تمایل به همکاری لطفا با ما تماس بگیرید.