
از کمپین چهارشنبههای سفید تا زنی که نماد مبارزه با حجاب اجباری شد

مساله این است که حجاب اجباری تنها پوشش نیست، بلکه اعمال ایدئولوژی اسلامی بر تن زنان است، آن چیزی که زنان در برخی از گفتگوهایشان در ویدئوها بیان میکنند.

آزاده دواچی
از پنجشنبهی گذشته تاکنون شبکههای اجتماعی مملو از اخبار تظاهرات مردم در شهرهای مختلف ایران است. اما پیش از گسترده شدن این تظاهرات در شهرهای مختلف ایران، فیلم زنی جوان منتشر شد. زنی که روز چهارشنبه یعنی یک روز قبل از اعتراضات در یکی از شلوغ ترین خیابانهای تهران – خیابان انقلاب – با بلوز و شلواری تیره بر بالای یک بلندی شال سفید خود را تکان میداد. به دلیل بازتاب اعتراضات سراسری ایرانیان در رسانهها شاید تصویر این زن همانند تصاویر اعتراضات بازتاب گستردهای نداشت، اما دست کم در میان مخالفان حجاب اجباری به نماد مبارزه با حجاب اجباری تبدیل شد. این حرکت که در قالب چهارشنبههای سفید بود در حالی اجرا شد که بعدتر آن اعتراضات گستردهی مردم این سمبل نمادین را تقویت کرد. به گفتهی شاهدان این دختر دستگیر شده است و از سرنوشت او خبری در دست نیست. در میان رسانههای خارجی هم تصویر این زن به عنوان بازتاب و نماد اعتراض زنان ایرانی به حجاب اجباری منتشر شده است.
کمپین چهارشنبههای سفید کمپینی است که در فضای مجازی آزادیهای یواشکی با ابداع مسیح علینژاد بنیانگذار صفحهی آزادیهای یواشکی شکل گرفت. هدف اولیهی این کمپین این بود که زنان و مردان چهارشنبههای هر هفته را به اعتراض به حجاب اجباری اختصاص دهند و در خیابان، دانشگاه راه و یا محل کار خود و یا هرجایی که حضورشان سانسور شده است با نمادهایی نظیر شال سفید و دستبند سفید به اجبار و زور اعتراض کنند. هر هفته ویدئوهای مختتلفی از زنان و بعضا مردانی در صفحهی آزادیهای یواشکی با هشتگ چهارشنبههای سفید به این صفحه ارسال می شود. ویدئوهای ارسالی از زنانی است که در موقعیتهای مختلف شال و روسری سفید از سر برداشتهاند و گاهی مردان هم با نمادهای سفید همراهی شان میکنند. اما این تنها زنان عادی نیستند، ورزشکاران زنی مثل تکتم آخوندزاده، از ورزشکاران تیم قایقرانی و دُرنا ماهینی، قهرمان دومیدانی در اینستاگرام خود با هشتگ #چهارشنبه_های_سفید به حجاب اجباری اعتراض کردند هر چند که آنها برای برداشتن عکسشان زیر فشارند اما پیوستن آنها به کمپین چهارشنبههای سفید اهمیت این کمپین را در میان زنان داخل ایران از اقشار مختلف پررنگ تر کرده است.
با وجود دستاوردهایی که در حوزهی آگاهی سازی مسالهی حجاب اجباری این کمپین اجرا کرده وتوانسته است اقشار مختلفی از زنان را به اعتراض به حجاب اجباری بسیج کند، اما همچنان منتقدانی هستند که این کمپین را بی اثر و دغدغهی خاصی از زنان میدانند. توجیه این گروه عموما بودن مسائل مهمتر دیگری غیر از مسالهی حجاب اجباری است. برخی از منقتدان هم این کمپین را خوراک رسانههای غربی میدانند، با این توجیه که چرا این کمپین مسالهی زنان را تنها به حجاب اجباری تقلیل داده است و از سوی دیگر با سیاه نمایی وضعیت فشار و سرکوب زنان در ایران به دلیل حجاب اجباری، توانمندی زنان ایرانی را نادیده گرفته است. همین توجیه کافی بوده است که بسیاری از فعالان حقوق زنان از این کمپین که یکی از جدیترین مطالبات زنان را مطرح کردهاست، نپیوندند و یا سکوت کنند.
این در حالی است که ویدئوهای منتشر شده از زنان معترض به حجاب اجباری نشان میدهد که طیف گستردهای از زنان عادی جامعه به این امر معترضند و با پیوستن به این کمپین صدای اعتراضشان را منعکس کردهاند. مساله این است که حجاب اجباری تنها پوشش نیست، بلکه اعمال ایدئولوژی اسلامی بر تن زنان است، آن چیزی که زنان در برخی از گفتگوهایشان در ویدئوها بیان میکنند. از سوی دیگر این کمپین به دلیل ارتباط با زنان از طریق صفحهی مجازی توانسته است به قشر زیادی از زنان داخل ایران نفوذ کند و مسألهی حجاب اجباری را نه تنها به فضا خارج از ایران، بلکه به مسالهای در رسانههای داخلی نیز تبدیل کند، تا آنجا که بسیاری از رسانههای داخل ایران به خصوص رسانههای تند روتر از آن نوشتهاند و با نسبت دادن الفاظی چون فاحشه و روسپی زنان حامی این کمپین را هدف قرار دادهاند.
در واقع در پاسخ به منتقدان این کمپین که نتیجهی آن حرکت اعتراضی دختری در میدان انقلاب است باید گفت که عموما تمامی کمپینها اهداف بلند مدت و کوتاه مدت دارند و این بسته به فضای سیاسی – اجتماعی جامعهای که قرار است در آن تغییر ایجاد شود متفاوت عمل می کند. حرکت این کمپین تنها تغییر سیاست نیست، بلکه توجه و بالابردن آگاهی نسبت به مسالهی حجاب اجباری است که رفته رفته با بالا بردن آگاهی جامعه نسبت به این مساله سیاستها را هم می تواند تغییر دهد هرچند که ممکن است این تغییر زمان بیشتری ببرد، اما رفته رفته بر ناخودآگاه جمعی افراد در جامعه اثر میگذارد.
کمیپینی که منجر به این چنین اعتراضی شد با هر نتیجهای از چند جهت حائز اهمیت است اول اینکه این کمپین صدای زنان از داخل شهر، زنان عادی شد که تنها به عنوان یک شهروند مخالف حجاب اجباری هستند. دوم با استفاده از رسانه و فضای مجازی مسالهی حجاب و اعتراض به آن را به اعتراضی همهگیر تبدیل کرد و توانست بازتاب صدای اعتراضی زنانی باشد که تا پیش از این سکویی برای شنیده شدن نداشتند. و سوم تربیت زنانی بود که بتوانند بر سکویی در خیابانی شلوغ بروند و بیحجاب به مسالهی حجاب اجباری اعتراض کنند.
استفاده از رسانههای اجتماعی برای ارسال ویدئوهای اعتراضی زنان حتی اکنون که در ایران اعتراضات گسترده وجود دارد تکنیک بسیار موثر این کمپین بوده است. این مساله از آن جهت اهمیت دارد که حتی در خارج از ایران بسیاری حجاب زنان ایرانی را بخشی از فرهنگ ایرانی میدانند، نه نماد سرکوب و کنترل بدن زنان. اما واقعیت بدتر این است که منتقدان اعتراض زنان در انتشار این ویدئوها را سیاهنمایی وضعیت زنان در نظر میگیرند که حجاب اجباری فرهنگ زنان ایرانی نیست و نمادی از کنترل تن آنهاست.