Advertisement

Select Page

چند شعر کوتاه از مجموعه «اَم ات» سریا داودی حموله

چند شعر کوتاه از مجموعه «اَم ات» سریا داودی حموله

۱

نام و نشانی ام را

 بر هیچ سنگی ننویسید

تنها

کنار شعرهایم چراغی بگذارید!

 

۲

من که بمیرم

داودی های سپید گُر می گیرند

ماه  چنان می سوزد

تا شکل رویاها را نشان دهد!

 

۳

 

از خودم

که در انتهای بیداری نشسته ام

تا تو

که با حواس من پرتی

 همه ی درخت ها زرد بر می خیزند!

 

۴

تو که آمدی

گره های روسری ام بیشتر شد

حالا

زیر چادر سیاه مادر بزرگ

بایگانی شده ام!

 

۵

آیینه را

به خود اضافه می کنم

 تا باد را بر ضد باد بشورانم

 

آنچه می بینم

نمی بینی! 

نسخه پی.دی.اف (صفحه ۲۱)

 

لطفاً به اشتراک بگذارید
Advertisement

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها:

Verified by MonsterInsights