
سه شعر کوتاه از سینا سنجری

۱
سفر سکوت
بی پروا
به راه های رویا
میرویم
با ستارگانی
بر کتف و
پروانهگانی بر دهان
پس
گرد ما
پرندگان نیز
نیز
در راه ماندگان
ای دلیل
فصل دل سپردن است
به صداهای سنگ
۲
فرجام
میرود تن
در تاریکی نور
از دست
میرود
شکلی از رویا
بیشکل
میبارد
آخرین رویا
روز
میایستد
خیره
خاموش
ناگاه
اندام برف
بر صفهی وقت
رود میشود
رود
۳
پرسش
آکندهی ژرفا
بر کران کاج ها
به اندوه
نقب می زند
زائر
…
کجای روز
گم شده بودی
ای شب
اکتبر ۲۰۲۱ – ونکوور