Advertisement

Select Page

شعری از فرشته امیری همراه با ترجمهٔ انگلیسی

شعری از فرشته امیری همراه با ترجمهٔ انگلیسی

تلاقی
در تلاقیِ دردآلودِ مردابِ ذهن
سرخیِ سکوت
چکه‌چکه
بر انگاره‌ی سترگِ شبستانِ خیال می‌ریزد.
هر واژه
در آینه‌ی واژگونِ شب
چیزی را به‌یاد می‌آورد
که هرگز اتفاق نیفتاده است.
غم،
دوزخی‌ست
که خودم را در آن خلق کرده‌ام
بارها،
با دست‌هایی از مه،
با قلبی بی‌پناه‌تر از زخم.

#فرشته_امیری

Confluence
At the aching confluence of a swamp-like mind,
the redness of silence
drips—
onto the vast impression
of my dreaming chamber.
Each word
in the inverted mirror of night
remembers
what never happened.
Grief
is a hell
I have built myself
again and again,
with hands of mist,
with a heart more helpless than a wound.

#Fereshteh_Amiri

لطفاً به اشتراک بگذارید
Advertisement

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها:

Verified by MonsterInsights