
خوانش چندگانهی هرمنوتیکی طراشعر «عین ذات است…»

خوانش چندگانهی هرمنوتیکی طراشعر «عین ذات است…» بر اساس نظریهی تریلوژی نقد
این مقاله تحلیل و خوانشی چندلایه از یکی از آثار طراشعر امین افضلپور با عنوان «عین ذات است / هلال ماهی که دل ببندد / عدل نقش پذیرد» ارائه میدهد؛اثری که در نگاه نخست، ترکیبی گرافیکی و خوشنویسانه بهنظر میرسد، اما با نگاهی دقیقتر، به شبکهای پیچیده از زبان، بدن، ناخودآگاه و تاریخ بدل میشود. ساختار حروف، همزمان پیکرهای زنانه را تداعی میکند و متنی فلسفی، عرفانی، و سیاسی را به نمایش میگذارد. این اثر را میتوان همچون آیینهای هرمنوتیکی دید که در آن، فرم و فضا، معنا و میل، نظم و آشوب بهطور دیالکتیکی تنیدهاند.
نظریهی «تریلوژی نقد» با سه موضعگیری بنیادین (نظم، سیالیت، آشوب) در چهار حوزهی تحلیل (ریختشناسی، نمادشناسی، ایکونوگرافی، طراحی صنعتی) امکان آن را فراهم میکند که این تصویر را نه صرفاً بهمثابه طراحی، بلکه بعنوان یک نوشتار بدنمند و روانمند بررسی کنیم.
چارچوب نظری: سه موضع در تریلوژی نقد
۱- نظم (Order): بیانگر ساختارهای تثبیتشده، چارچوبهای کلاسیک و نظمهای حاکم است.
۲- سیالیت (Fluidity): نشاندهندهی حرکت، گذار، لغزش و بیان میل.
۳- آشوب (Chaos): به وضعیت گسست، پارادوکس، تنشهای ناخودآگاه و تضادهای فرمی و معنایی اشاره دارد.
۱– از نگاه ریختشناسی (Morphology)
نظم:
چیدمان متن در سه سطر عمودی، یادآور سنت خطاطی کلاسیک یا طراحیهای موزون اسلامی است. واژهی «عدل» بهصورت بصری در مرکز ایستاده، با حروفی که پیکرهای ایستاده و باوقار را تداعی میکند. «عین» همچون گنبد، «دال» ستونوار، و «لام» خمیده چون کمر یا ران. ساختار، شبیه به تجسم بدن قدسی یا پیکرهای تلفیق شده از هنر یونانی و خطوط اسلیمی در حالت ایستاده و ایمن است. نمونه ی آشنای پیکره یونانی مجسمه هرکول در بیستون کرمانشاه است.
سیالیت:
خمیدگی حروف در «هلال» و لغزندگی خطی «ماهی»، احساس حرکتی زنانه، لطیف و حسی ایجاد میکنند. این ریختشناسی، حروف را نه فقط بهعنوان حامل معنا، بلکه بهمثابه اندامهایی زیسته درک میکند. واژهها به سوی یک «نوشتار بدن» میل میکنند که با نظریهی «نوشتهی زنانه» کریستوا همراستاست.آنجا که شعر، موسیقی و خلسه گونه گی ها در حالتی نیمه زبانی قرار میگرند و در این مورد خاص نقش بدن مادرانه پذیرفته است و البته سرکوب شده.
آشوب:
هرجا که حروف از تعادل هندسی خارج میشوندمثل کشیدگی نامعمول «لام» یا انحنای غریبهی «عین»نوعی انکار از قانون بهوجود میآید. بدن در اینجا نه شیء است، نه نشانهی سنتی؛ بلکه ابژهای فرار، لغزنده و رندانه است که قوانین نوشتاری را مختل میکند. توجه کنید که عین در معنای لغوی بمعنای چشم یا چشمه زیر لایه ای ریختی جنسی ایجاد میکند.
برای درک بیشتر این اتفاق در هنر مدرن میتوان مجسمههای هنری آلبرتو جاکومتی را مثال زد که بدن را از بازنمایی واقعگرایانه به نشانهای تهی و روحدار تبدیل میکند.
۲– از منظر نمادشناسی (Symbolism)
نظم:
ترکیب «عین ذات» به مثابهی اشارت به حقیقت الهی، و «عدل» بهعنوان مظهر قانون و قدرت، رمزگذاری مفهومی سنتی اثر را نشان میدهد. فرم نشستهی بدن، با عناصر تقوا، انفعال و نجابت در ارتباط است،ویژگیهایی که در تمثالسازی مذهبی هم دیده میشود.تمثال مادر و کودک نمونه ای مشابه است.
سیالیت:
نماد «هلال ماهی» دوگانه است: هم سمبل چرخههای زیستی زنانگی، و هم یادآور صید، لغزش، و میل. ترکیب آن با واژهی «دل ببندد» ماهیت عاشقانه و میلمحور متن را تقویت میکند. فضای سفید زیر حرف دال در کلمه عدل در مرکز تصویر، ناخودآگاه جنسی و میل بدنی را فعال میکند.
آشوب:
تصریح «عدل نقش نپذیرد» در کنار تصویری که دقیقا «عدل» را بهعنوان نقش بصری برجسته میسازد، تضاد فاحشی ایجاد میکند. این پارادوکس همان چیزی است که رولان بارت «دال لغزان» مینامد.نقطهای که معنا سر میخورد و از مدلول قطعی خود فرار میکند که در آن هویت دچار تزلزل میشود و علیرغم تلاش برای پایدار نشان دادن وضعیت، نشانه ای ناپایدار و تصنعی در خوانش فرمی خود میسازد.
۳– از چشم ایکونوگرافی (Iconography)
نظم:
بدن زنانهای که در چینش حروف تداعی میشود، در سنت مسیحی، شبیه به تمثالهایی چون «مریم مقدس» است: نشسته، محجوب و نورانی. در اینجا نیز، زن ایستاده نیست بلکه نشسته، ایمن و در انقیاد نظم تصویری است.
سیالیت:
انحنای حروف، شبیه عناصر تزئینی معماری ایرانی (مثل طاق، مقرنس، یا هلالی ) و شاید شبیه خطوط اسلیمی تزییینی است که ریتمی بصری میآفرینند. این امر، نشانهی عبور از ایکونوگرافی کلاسیک به سمت فرمی زنده، رقصنده و موقتی است.
آشوب:
اگر تداعی عین=چشم را حذف کنیم در خوانش آیکونوگرافی زنِ اثر، فاقد چهره است. حذف چشمها و دهان (مراکز هویت و بیان) باعث میشود با زنی بدون سوژهی تثبیتشده مواجه شویم. زن بهعنوان شبح، بهعنوان فضای میل، نه هویت. ترجیح میدم نقاشی دوشیزگان اونیون پیکاسو را براش مثال بزنم که چشمهای کوبیستی آنها حذف شده باشد و شاید مثال بهتر نقاشی زنی با یک ماندولین اثر جرج براک میباشد.
۴– در چم و خم طراحی صنعتی (Industrial Design)
نظم:
فونت ضخیم واژهی «عدل» با نمایههایی شبیه به لوگوهای رسمی یا حکومتی، یادآور طراحی صنعتی قدرت است. بدن اینجا، مثل یک محصول طراحیشده، استاندارد و در خدمت نظم بصری قرار گرفته. انگار تابلویی برای سر در یک کارخانه یا لوگو برای یک محصول است و رنگ سیاه سردی صنعتی بودن را تقویت میکند.
سیالیت:
نرمی کنارههای حروف، حس ارگونومیک دارند، گویی بدن برای لمس ساخته شده. این در تضاد با فرم صنعتی است . آنجا که به قول ژیژک، امر اروتیک از دل فرم کاربردی بیرون میزند و مثال معروف او که یونیفرم ها اگر چین خورده و ناقص یا باز باشند فرم کاربردی خود را بهممیریزند که اروتیسم در عنصر زائد بیشتر ظاهر میشود حتی از برهنگی محض.
آشوب:
تناقض میان نظم واژه و بینظمی معنا، و نیز فرم منحصربهفرد چینش، این پیکره را از تولید انبوه میرهاند. حروف بهجای تبدیل شدن به ابزار بازنمایی، خود بدل به سوژه میشوند،سوژهای نافرمان که از قواعد مرسوم پیروی نمیکند.
در واقع این اثر از منظر تریلوژی نقد، در مجاورت فرمهایی از هنر مدرن مانند لوگوهای مینیمالیستی، با خطوط ساده و ضخامت متغیر، هویت چندلایه میسازد.
___
با تمام همهی این خوانشهای هرمنوتیک میتوان دریافت که فرم بیرونی تصویر، چشم، هلال، چشمه، ناف و ران را تداعی میکند که همگی اجزایی از بدن و میل و نفس هستند در حالیکه فضای میان حروف، فضای مکاشفه و لمس است. بیراه نگفته باشیم در فرمهای درونی، معنا نیز از «عین ذات» (حقیقت الهی) به «هلال ماهی» (بدن، میل) و سپس به «عدل نقش نپذیرد» (گسست معنا) میرسد.
در پایان تصویرنوشتهی «عین ذات…» یک ساختار گرافیکی ساده نیست، بلکه میدانی پیچیده از زبان، بدن، نظم و گسست است. این زن، بدن نیست، بلکه زبان است؛ نه فقط نماد سنت، بلکه سوژهی مدرن میل، انکار و آزادی. در این آینهی شکسته، معنا پنهان نمیشود، بلکه بارها تجزیه و بازترکیب میگردد. با تریلوژی نقد، میتوان نشان داد که چگونه یک تصویر ساده، بدل به دستگاهی پیچیده از روان، تاریخ و زبان میشود.
مانیفست:
طراشعر سبک جدید شعری است که اولین بار امین افضل پور در فوریه ۲۰۱۹ به آن پرداخته. که تاکید تاملی بر شعر تصویری و دیداری دارد بطوری که طراشعر، شعری است که در آن علاوه بر تاکید بر معنا و مفهوم، اشکال و ظاهر حروف نیز از اهمیت برخوردارند و بر خلاف مباحث بنیادی زبان شعر که به منزله ی هستهی زبان است، از شگردهای استفاده زبانی که مجموعه ای از فوت و فن های زبانی شاعرانه است و به منزلهی پوستهی زبان شعر تلقی میشود و در لایههای بیرونی زبان عرض اندام میکند که این شگردها به فاصله گرفتن زبان شعر از زبان عادی، شاعر را یاری میکند که به شعر برسد، که این شگردها را میتوان حذف و ایجاز، تکرار، ترکیب سازی، باستانگرایی، مردمگرایی، هنجارگریزی صرف و نحوی نام برد. که افضل پور در طراشعر با استفاده از ایجاز تاکید کرده است. ایجاز یکی از مهمترین آرایههایی است که در این سبک شعری کاربرد دارد. این بدان معناست که در طراشعر میتوان واژه را با تصویر همراه کرد به طوری که نه تنها از بار معنایی واژه کم نشده بلکه پیوندش با تصویر مربوطه بار معنایی آن را افزایش میدهد. در واقع طراشعر ترکیبی است از واژه (شگردهای استفاده زبانی) و تصویری (بافت شعر) است که شکل و سبک جدیدی به شعر خواهد داد، چه خواندنی باشد چه دیداری، معنا یا به طور کامل یا بخش وسیعی از آن باید رسانده شود. فرم این نوع شعر نباید دربرگیرندهی یک تصویر خاص (انسان، حیوان، اشیا و…) بلکه بخشی از حروف و کلمات میباشد، در این نوع شعر حتی با دیده نشدن تصویر معنا باید رسانده شود.
معرفی:
امین افضلپور با نام هنری «تاراز» متولد ۱۳۶۴/۷/۹ در دزفول؛ نویسنده، شاعر و بنیانگذار «سبک ادبی طراشعر»، «مراعات نظیر تصویری» و «تغییر در کالیگرافی ادبی» است. دانشآموخته رشته الکترونیک از دانشگاه اندیمشک. از سال ۱۳۹۴ با انتشار مجموعه شعر «پنیر ما گربه با دام انداخت» به صورت حرفهای وارد عصر ادبی شد. از او یازده مجموعه شعر منتشر شده است.
آثار:
- پنیر ما گربه به دام انداخت(نشر اهورا قلم، ۱۳۹۵ – ۲۰۱۵)
- در سختی چون ماهی صبور باش(نشر اهورا قلم، شهریور ۱۳۹۴)
- سقط جُبین (نشر اهورا قلم، مهرماه ۱۳۹۴)
- خواهرز (نشر ارزان، کانون فرهنگی هنری اندیشه و قلم. چاپ نخست: ۱۳۹۶- ۲۰۱۶. چاپ دوم: زمستان ۱۳۹۶ – ۱۳۹۷)
- پیغمبر(نشر ارزان، کانون فرهنگی هنری اندیشه و قلم. چاپ نخست: ۱۳۹۵. چاپ دوم: بهار ۱۳۹۶ – ۲۰۱۷)
- نهمازِ جماعت (نشر ارزان، کانون فرهنگی هنری اندیشه و قلم. چاپ نخست: ۱۳۹۵. چاپ دوم: ۱۳۹۶ – ۲۰۱۷)
- قوه مقنعه (نشر ارزان، کانون فرهنگی هنری اندیشه و قلم. چاپ نخست: زمستان ۱۳۹۷ – ۲۰۱۸ سوئد )
- ژ۳ (نشر ارزان، کانون فرهنگی هنری اندیشه و قلم. ۱۳۹۶- ۱۳۹۷. ۲۰۱۹)
همچنین سه مجموعه شعر با ترجمه انگلیسی از او منتشر شده است:
- اسیری به نام آزادی (Captive Named Freedom)؛ انتشارات آمازونیا؛ ۱۴۰۱
- استعمار سرد (The cold colonialism)؛ انتشارات آمازونیا؛ ۱۴۰۱
- طلوع شب (Rise of the night)؛ انتشارات آمازونیا؛ ۱۴۰۲- ۱۴۰۱
امین افضلپور در حال حاضر ساکن کشور سوئد، عضو انجمن نویسندگان سوئد و انجمن قلم سوئد است و برای اولین بار در فوریه ۲۰۱۹ سبک ادبی طراشعر را در هنر ادبیات مدرن مطرح کرد که تأکید تأملی بر شعر تصویری و دیداری دارد؛ به طوری که طراشعر، شعری است که در آن علاوه بر تأکید بر معنا و مفهوم، اشکال و ظاهر حروف نیز از اهمیت برخوردارند و برخلاف مباحث بنیادی زبان شعر که به منزله هسته زبان است، از شگردهای استفاده زبانی که مجموعهای از فوت و فنهای زبانی شاعرانه است و به منزله پوسته زبان شعر تلقی میشود، در لایههای بیرونی شعر استفاده کرده است.