Advertisement

Select Page

گزارش گیتی بابایی از رونمایی نمایش‌نامه «منصفانه»

گزارش گیتی بابایی از رونمایی نمایش‌نامه «منصفانه»

گزارش رونمایی نمایش‌نامه «منصفانه» در خانه فرهنگ گیلان

نمایش‌نامه «منصفانه»، نویسنده: شبنم سعیدی

منتقد ادبی: محمد شاه‌شمس

آیین رونمایی از نمایشنامه «منصفانه» نوشته شبنم سعیدی دراماتورژ و مدرس دانشگاه با حضور محمد شاه‌شمس منتقد ادبی و تنی چند از نویسندگان و دوستداران ادبیات و تئاتر در خانه فرهنگ گیلان برگزار شد.

سهیلا فرزاد نویسنده‌ی عضو انجمن داستان خانه فرهنگ گیلان و مجری برنامه در معرفی اثر گفت‌: «منصفانه» همان طور که خود نویسنده پشت جلد آورده «درامی است رئالیستی در یک پرده که لحظاتی از زندگی چهار دختر جوان را در ابتدای مسیر بزرگسالی روایت می‌کند. نمایشنامه در رشت امروز می‌گذرد، در خانه‌ی پری که در آستانه‌ی رفتن به دانشگاه، دوستان قدیمی اش را به مهمانی دعوت کرده است. این دورهمی دوستانه خیلی زود به صحنه‌ای از برخوردها و کشمکش‌های پنهان و آشکار بدل می‌شود و در دل این تنش‌ها از طریق شخصیت‌هایی ملموس و آشنا، مفاهیمی چون دوستی، انصاف و حقیقت به چالش کشیده می‌شود.»

در ادامه‌ی ‌برنامه شبنم سعیدی صحنه‌ای از نمایش را برای حاضران خواند:

«پری: همین لات و … نزول خور و … اینا … توهینه دیگه.

مونا: آقا توهین نیستن اینا که. توهین یه‌چی دیگه‌س… مثلا من به تو‌… ببخشا … به عنوان مثال می گم‌… عوضی، این توهینه. یا چه می‌دونم بگم دزد، توهینه‌. اینا که واقعی نیست‌، می‌شه توهین، می شه فحش. ولی وقتی طرف دزده، رسما داره می‌دزده، اگه بهش بگی دزد که نمی‌شه توهین، می‌شه چیز … می‌شه توصیف. مثلاً گاو! به آدم بگی گاو، می‌شه فحش. ولی گاوه رو نشون بدی بگی گاو که خب می‌شه‌…»

* نمایشنامه «منصفانه» بیانگر حضور دیالوگ در یک جامعه است

محمد شاه‌شمس

محمد شاه‌شمس منتقد فرهیخته و مدرس ادبیات و اسطوره، سخنان خود را درباره این نمایش‌نامه زیر عنوان «منصفانه» بیانگر حضور دیالوگ در یک جامعه، آغاز کرد. او گفت‌: «ما با اثری روان و در عین سادگی با اصالت و خواندنی روبه رو هستیم که دغدغه‌های انسان معاصر و زیست امروز را مطرح می‌کند‌.»

شاه‌شمس نمایشنامه «منصفانه» را از پنج منظر مختلف قابل تأمل و بررسی و واجد ارزش خواند و افزود: «توجه به روابط انسانی، طرح درست مقوله فلسفی «من و دیگری»، زبان متناسب با شخصیت‌ها و رویدادها‌، پیش‌فرض‌های زیست بشری و تنش‌های بین افراد جامعه و هویت و بازتاب آن در زیست فردی و اجتماعی از مسائل مهمی است که شبنم سعیدی در نمایشنامه «منصفانه» به خوبی به آن پرداخته است.»

او همچنین در باب اهمیت خواندن نمایشنامه در ایران گفت: «پرداختن به نمایشنامه از این جهت در جامعه‌ای مثل ایران حائز اهمیت است که ما با نمایشنامه یاد می‌گیریم که به سمت گفت‌و‌گو و به سمت دیگری حرکت کنیم‌. چون اساس و بنیان نمایشنامه بر پایه دیالوگ نهاده شده پس باعث می‌شود ادراکی از دیگری داشته باشیم و من‌های متکثری را در درون خود بپذیریم‌.»

شاه‌شمس خاطرنشان کرد: «وقتی سیر نمایش از سوفوکل تا شکسپیر و گوته را در‌نظر می‌گیرید، می‌بینید نمایش همیشه مهم‌ترین عناصر در تبیین هستی و بیان اندیشه‌ها بوده است‌. وقتی مثلا سراغ رساله‌های فیلسوفی مثل افلاطون می‌روید یک‌جا در کتاب سوم قوانین می‌گوید:«پس بیایید جامعه‌ی مد نظر خودمان را از راه ‌گفت‌و‌گو بنا کنیم»، و شما می‌بینید چطور همین اجرای نمایش پایه برخورد دمکراتیک یونانی را استوار می‌کرد و بعد به تبع آن این مساله در اروپا تداوم می‌یابد ‌و حتی در روشنگری نقش مهمی را ایفا می‌کند‌.»

منتقد جلسه گفت: «بنابر این می‌توانیم بگوییم خود نمایشنامه به تنهایی بیانگر حضور دیالوگ در یک جامعه است‌. در عین حال ما با یک تباری در جامعه‌مان مواجهیم که در آن دیالوگ چندان برجسته نبوده، چرا که ما در تبار خودمان حکمت خاموشی داشتیم؛ «چون برسی به کوی ما، خامشی است خوی ما، زانکه ز گفت‌و‌گوی ما، گرد و غبار می‌رسد.»‌ گفت‌و گو‌به مثابه گرد و غبار بوده‌. جامعه ایرانی جامعه شعر است و این جهت می‌دهد، گفتمان می‌سازد، ایدئولوژی تولید می‌کند‌: «خاموش کاین حجاب ز گفتار می‌رسد». گفتار به مثابه حجاب در نظر گرفته می‌شود‌.»

او تصریح کرد‌: «البته این را نباید با سکوت عالمانه همان که مولانا می‌گوید‌: «ما ز پرّی سخن خامش شدیم» خلط مبحث کرد. بلکه یک تباری که ‌گفتمان‌های مختلف قرار بگیرد و ترویج خاموشی کند. ترویج خاموشی یعنی دوری از دیالوگ و دوری از دیالوگ یعنی فقدان نمایشنامه در یک کشور‌. بنابراین هر چه ما به سمت نمایشنامه و دیالوگ برویم به سمت جامعه‌ای در حرکت به سوی نقد و ادراک دیگری مواجهیم.»

محمد شاه‌شمس در مورد کتاب خاطرنشان کرد: «خود عنوان نمایش انصاف، عدالت، منصف بودن چیست را به یاد ما می‌آورد، ضمن این که یک سری اصول و دغدغه‌های انسانی مطرح می‌شود‌، دغدغه‌ها و صدای زنان نیز در کتاب شنیده می‌شود و این‌ها به موازات هم پیش می‌روند‌.  الیان شوالتر در کتاب «ادبیاتی از آن خود» برای این که مسیر داستان‌نویسی زنان یک خوداگاهی را طی کند از سه مرحله یاد می‌کند؛ تقلید‌، اعتراض و خود آگاهی‌.»

او تصریح کرد: «این سه مضمون و چگونگی همراه شدن شخصیت‌ها و زنان با این ‌سیر و سلوک را در نمایشنامه «منصفانه» شاهدیم. هوشمندی نویسنده این است که در کنار این که ایستادگی شخصیت را نشان می‌دهد انسان را با همه ضعف‌ها و نقاط تاریکش نمودار می‌کند‌. ‌به‌دنبال این نیستیم که جملات عجیب و غریب بشنویم یا در کتاب با قهرمان مواجه باشیم. لحن در جای درست خودش دارد به کار می‌رود و این بسیار مهم است که شخصیت‌ها به جای خودشان حرف بزنند‌.»

منتقد جلسه با اشاره به جمله آغازین نمایشنامه «صحنه مبلمانی ساده و شیک دارد به حد نیاز و ضرورت» به اهمیت این مساله که در مقاله‌ای با عنوان «فلسفه مبلمان» از آلن پو نیز به آن پرداخته شده اشاره و خاطرنشان کرد:

«می خواهید شخصیتی را معرفی کنید که آرام است و در یک محیط خانوادگی امن و آرام بزرگ شده پیش از آن که شخصیت را معرفی کنید مبلمانی را می‌بینید به حد نیاز و ضرورت‌. برای این که شما یک نویسنده‌ی خوب باشید تا همین اندازه اگر به جزئیات توجه داشته باشید کافی است، یعنی کلمه‌ای در متن نیست که نیاز باشد برداریم .اگر نتوانید کلمه یا نشانه‌ای را در یک متن تغییر بدهید یعنی با یک متن درست مواجهید‌.»

او یادآور شد: «دغدغه‌ی آدم‌هایی که در نمایشنامه با هم دیالوگ دارند دغدغه انسان روز است‌. انسان امروز را می‌بینید با گفت‌و‌گویی که با سنت دارد‌. اگامبن در پروژه معاصر چیست می‌نویسد «تنها کسانی که در مدرن‌ترین و تازه‌ترین چیزها نشانه یا امضای باستان‌گرایی را می‌بینند می توانند معاصر باشند». برای این که امر مدرن را خوب بفهمید نیاز است که با سنت خود یک گفت و گوی انتقادی داشته باشید‌. این پرداخت به دغدغه معاصر خیلی وقت‌ها حتی دگراندیشی ‌و بازاندیشی مفاهیمی است که تا امروز با آن زندگی کرده‌ایم مثلا مساله آزار و آزار کلامی ممکن است در کتاب با این مواجه شوید که آیا پز دادن نیز نوعی آزار کلامی است‌. یعنی می‌توانید نسبت به تعریف آزار کلامی تجدید نظر داشته باشید. وقتی این دیالوگ و معاصریت نباشد نه تنها تنش از بین نمی‌رود، بلکه بیشتر می‌شود.»

محمد شاه‌شمس در ادامه بررسی خود به کتاب نمایش‌نامه «منصفانه» خاطرنشان کرد: «ارتباط من و دیگری همیشه یکی از بزرگترین دغدغه‌های ‌آدم‌هایی بود که برای اندیشیدن ارزش قائلند‌. یعنی من با دیگری چه نسبتی دارم دیگری که دوست است، همکار است، هموطن است و در مقامی مرتفع‌تر انسان است.»

او با اشاره به کلید واژه خشم و خود و دیگری افزود: «Self یک توهم است. شما در آینه دیگری دیده می‌شوید. ریکور در مباحث ادبی هرمنوتیک می گوید: «هر هرمنوتیکی فهم خویشتن است از طریق فهم دیگری، دیگری آیینه‌ی من است»‌. اما وقتی خشم دارید و این خشم را ممکن است در آثار داستان نویسان زن هم ببینید دو شکل از مواجهه با خشم ‌را می‌شود مشاهده کنید‌. موقعی که کتاب «سه گینی» یکی از کتاب‌های انتقادی ویرجینا ولف نوشته می‌شود، برای حمله و بی‌ارزش کردن کتاب می‌گویند این کتاب ‌از جانب یک زن نوشته شده و سراسر خشم است‌. اما پس از سال‌ها وقتی می‌بینند ولف را نمی‌شود نادیده گرفت می‌گویند این خشمی است که به گفت‌وگو پا می‌گذارد و دل آزردگی و رنجش و شکایت را به مفاهیمی جمعی و عمومی تبدیل می‌کند که به تحول سیاسی اجتماعی پیوند می‌خورد. یعنی خشم می‌تواند آنقدر مهم باشد که اگر با ادبیات درست آن بیان شود می‌تواند منجر به تحولات اجتماعی شود.»

شاه‌شمس با اشاره به اهمیت کلید واژه خشم ادامه می‌دهد‌: «بنابراین شما دو حالت برایتان پیش می‌آید؛ می‌توانید بگویید مونا خشمگین است و این را به عنوان یک برچسب بچسبانید به پیشانی‌اش و کنارش بگذارید‌. حالت دوم این است که خشم او را به عنوان یک انسان می‌پذیرید و می‌گویید خشم او از چیزی است، یعنی دارید به او مشروعیت می‌بخشید، یعنی زخم‌هایش را و سویه‌های تاریکش را می‌بینید‌. شخصیت مونا در نمایش تلویحاً می‌گوید من زخم دیده‌ام، مرا ببین. من عاری از زخم‌ها و تروماهای زندگی‌ام نیستم. پس وقتی خشم به مشروعیت شناخته می‌شود نه تنها در نسبت من با دیگری بلکه در وجه فردی تحول ایجاد می‌کند، در ساختارهای اجتماعی و کلان‌تر هم می‌تواند مهم باشد‌.»

او با اشاره به مقاله‌ای با عنوان «سیاست خشم» تصریح کرد: «قواعد ادب و عقلانیت حاکم بر گفت‌و‌گوهای اجتماعی با بی‌ادبانه شمردن برخی موضوع‌ها، نامعقول خواندن برخی لحن‌ها‌، احساس‌ها یا با زدن برچسب روانشناختی به موضوع‌ها‌، گفتن آنچه باید گفت را ناممکن می‌سازد. وقتی شما هویتت به نگاه جامعه گره خورده، صمد مجبور است نام خانوادگی‌اش را از برقی به مهر‌آیین تغییر دهد تا احساس هویت کند. می خواهد به نوعی در مقابل گذشته خود بایستد، سویه تاریک دیروزی و پیشینی خود را انکار کند. برای این که تبدیل به یک مهر‌آیین شود؛ پول می‌دهد تا مدرک بخرد و دفتر مهندسی بزند تا یک مشروعیتی پیدا کند و از این‌طریق حس می‌کند که هست‌.»

در پایان این برنامه دکتر منیره حجتی سعیدی سخنران دوم میهمان این برنامه در بخشی از صحبت‌‌هایش گفت: «تاریخ هنر نشان داده که تئاتر همیشه فقط برای سرگرمی نبوده. در قرن بیستم درام میدان اندیشه و پرسش‌های عمیق انسان در مواجهه با هستی است. سارتر، فیلسوف اگزیستانسیالیست می‌گفت ما محکوم به آزادی هستیم. و نمایش‌نامه‌هایش مثل در بسته، تصویری از انسان‌های سردرگم، تنها، ولی مسئول و متعهد را ارایه می‌کند. کامو، با سوءتفاهم یا کالیگولا، نشان می‌دهد که انسان در جهانی بی‌معنا، باز هم باید معنا خلق کند، مجبور است که برای بودنش معنا خلق کند. درام در این دوره کشمکش‌ها و تلاش انسان برای تحمل بار سنگین مسئولیت انسان بودن را به تصویر می‌کشد».

لطفاً به اشتراک بگذارید
Advertisement

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها:

Verified by MonsterInsights