
نه، نمیتوانم خاموش بمانم!

در روزهایی که سایه جنگ بر سرزمینم گسترده شده، نمیتوانم خاموش بمانم.
جمهوری اسلامی با پنهانکاری، بیکفایتی و سیاستهای ماجراجویانه، نه برنامهای صلحآمیز، که پروژهای ویرانگر را پیش میبرد؛ پروژهای که بیش از هر چیز علیه مردم خودش عمل میکند. این حکومت، با تبدیل مسئله هستهای به ابزار باجگیری سیاسی، مردم را به سوی قعر نابودی سوق داده است.
بهجای رفاه، آزادی و توسعه، آنچه نصیب ملت شده، تحریم، انزوا، سرکوب و خطر جنگی خانمانسوز است. ایران امروز نه در آستانه قدرت، بلکه در لبه پرتگاه است — و جمهوری اسلامی بزرگترین تهدید برای امنیت، زندگی و آینده مردم خویش است.
این جنگ نه رهایی است و نه آزادی، بلکه بازی بیرحمانهی قدرتهای سلطهگر و بلندپروازیهای ایدئولوژیک جمهوری اسلامی است که مردم را در میان آتش و خون میسوزاند. حملات هوایی اسرائیل، در حالی که تلفات غیرنظامیان را افزایش میدهد، تصویر آسیبپذیری کشور را برجسته کرده و شکافها و ناکارآمدیها در میان نخبگان و نیروهای نظامی ایران را آشکار ساخته است. این وضعیت میتواند خشم و ناامیدی مردم را بهسمت دولت و رهبران حکومتی معطوف کند، چرا که آنان مسئول اصلی بحرانها و این چرخه خشونت هستند؛ اما همزمان، این حملات نمیتواند جایگزین پاسخگویی و اصلاحات واقعی شود که ایران برای عبور از این بحران به آن نیازمند است.
این واقعیت را زنان ایران بهتر از هر کسی میدانند؛ زنانی که همواره سنگینترین بار بحرانها را بر دوش داشتهاند، بیآنکه در تصمیمگیریها دیده شوند. امروز، مخالفت با جنگ، مخالفت با حکومتیست که سالهاست مردم را به گروگان گرفته و در عین حال، آنان را در برابر تهدیدهای خارجی بیپناه گذاشته است.
جمهوری اسلامی به جای اصلاح، سرکوب کرده، به جای گفتگو، دشمن ساخته، و به جای منافع ملی، بقای خود را جستجو کرده است. ما باور داریم که صلح و آزادی تنها از مسیر گذار به یک جمهوری دموکراتیک و سکولار ممکن است — نه با جنگ.
جنبش زن زندگی آزادی در کنار جنیش های کارگری، معلمان دانشجویان و فعالان مدنی، در کنار هم صدای رهایی و تغییراند. آنان میدانند که آینده ایران نه در جنگ و تحمیل بیرونی، بلکه در قدرت مردم و تغییر دیدگاهها نسبت به ناسیونالیسم افراطی، مردسالاری و تمرکزگرایی نهفته است. زنان ایرانی، بهویژه در شرایط بحرانی امروز، هم قربانیان و هم نیروی محرکه تحولاند.
آینده ایران متعلق به انسان های آزاده ای است که در برابر این همه جنایات جمهوری اسلامی میجنگند، برای صلح تلاش میکنند و برای ساختن جامعهای دموکراتیک و انسانی، بیوقفه حرکت میکنند. آنها معماران روشناییاند در دل تاریکیهایی که جنگ و سیاستهای جنگطلبانه بر جای گذاشته است. این جنبش مردمی و خلق های ستم دیده است که میتواند ایران را به سمت فردایی بهتر هدایت کند.
من، به عنوان یک زن نویسنده ایرانی، صدای زن، زندگی و آزادی را بلند میکنم. صدایی علیه جنگ، علیه استبداد، و در دفاع از آیندهای انسانی برای مردم ایران.