
تکنیک طعمهسازی

تکنیک طعمهسازی؛ چگونه حکومتها با ساختن دشمن جعلی، مخالفان را نابود میکنند
در بسیاری از نظامهای اقتدارگرا، یکی از مؤثرترین ابزارهای بقای قدرت نه صرفن سرکوب فیزیکی، بلکه مهندسی روانی و اطلاعاتی علیه جامعه معترض است. در این میان، یکی از پیچیدهترین و خطرناکترین روشها، تکنیکی است موسوم به «طعمهسازی» یا Controlled Opposition؛ روشی که در آن حاکمیت، خود را به جای دشمن، پشت نقاب منتقد پنهان میکند و از درون، جریان مخالفت را از بین میبرد.
در این تکنیک، حاکمیت یا نهادهای امنیتی، گروهها یا افرادی را با ظاهر مخالف سازماندهی یا حمایت میکنند؛ با این مأموریت که چهرهی معترضان واقعی را مخدوش، مطالبات اجتماعی را بیاعتبار و اعتماد عمومی را نسبت به هرگونه مخالفت زیر سؤال ببرند. این افراد – آگاهانه یا ناآگاهانه – با شعارهای رادیکال، رفتارهای افراطی، فحاشی، نفرتپراکنی و تخریب هویت جمعی اپوزیسیون، در عمل زمینهساز شکست هر نوع همبستگی اجتماعی میشوند.
در شرایط فعلی ایران، نمود این تکنیک را میتوان بهروشنی در فضای مجازی و مناظرات سیاسی-اجتماعی مشاهده کرد. جایی که دو قطب به شدت متخاصم از منتقدان نظام درگیر جنگی بیپایان شدهاند: یکی با ادعای اینکه یک حمله خارجی نجاتدهنده مردم ایران است، و دیگری با این فرض که حمایت از هر حمله خارجی خیانت به ایران است. این نزاع در سطح ظاهر، دعوایی درباره آینده ایران است، اما در عمق، نشانگر یک انحراف سیستماتیک از اصل ماجراست: انشقاق درونی جامعه و بیاثر شدن مخالفت مدنی.
نکته مهم اینجا است که هیچیک از طرفین این دعوا – چه آنها که بهنام مردم، مداخله خارجی را توجیه میکنند، و چه آنان که با تمام توان به تخریب هر صدای متفاوت مشغولند – راهکار واقعی ارائه نمیدهند. بلکه صرفن به تولید فضای تخاصم، بیاعتمادی و چندپارگی اجتماعی دامن میزنند؛ درست همان چیزی که حکومت به آن نیاز دارد.
در واقع، مأمورانِ در نقش طعمه، با رادیکالیزه کردن فضا، در عمل باعث میشوند بدنهی خاکستری جامعه که خواهان تغییر است، به دلیل ترس یا انزجار از فضای آلوده و پرتنش، از هر گونه فعالیت فاصله بگیرد. این همان نقطهای است که تکنیک طعمهسازی موفق عمل کرده است: تخریب چهرهی اعتراض، بدون شلیک حتا یک گلوله.
[برگرفته از صفحه فیسبوکی لیلا صادقی]