یک شعر از اصغر رضاییگماری
“عطرِ تابستان “
تابستان میرسد،
با عطر گیلاس و شکوفههای انار،
در دل باغ.
رنگها میرقصند
و عطر زندگی در هوا جاریست.
لبخند تو،
نهایت این فصل گرم است
بگذار شکوفهها
با هر نسیم تبسمت
نفسی تازه کنند
و حیات را در خود زنده بسازند.
خوشههای گیلاس،
زیر نور آفتاب تابستان میدرخشند
و دانههای انار،
همراه شکوفههایشان،
قصههای عشق را زمزمه میکنند.
بتاب،
بگذار این تابستان
عطر گیلاس و شکوفههای انار
با لبخندت،
در دل ما شکوفا شوند…
#اصغر_رضایی_گماری




















