Advertisement

Select Page

تقابل دو شعار «زن، زندگی، آزادی» و «مرد، میهن، آبادی»

تقابل دو شعار «زن، زندگی، آزادی» و «مرد، میهن، آبادی»

 

تقابل دو شعار «زن، زندگی، آزادی» و «مرد، میهن، آبادی»؛ از برابری‌خواهی تا بازتولید پدرسالاری

 

در نوشته‌ی زیر، علاوه بر تأکید بر نقش مردسالاری، به پدرسالاری (Patriarchy) به‌عنوان ساختار تاریخی و فرهنگی مسلط پرداخته‌ام، و نشان داده‌ام که شعار «مرد، میهن، آبادی» نه تنها مرد را در مرکز قرار می‌دهد، بلکه ناخودآگاه بازتولیدکننده‌ی نقش پدر به‌عنوان سرپرست، کنترل‌گر و تصمیم‌گیرنده‌ی نهایی در خانواده و جامعه است.

چکیده

شعار «زن، زندگی، آزادی» از دل مبارزات زنان کُرد زاده شد و پس از قتل مهسا (جینا) امینی در شهریور ۱۴۰۱ به نماد اعتراضات فراگیر در ایران تبدیل شد. در واکنش به این شعار، جمهوری اسلامی و بخشی از جریان‌های محافظه‌کار عبارت «مرد، میهن، آبادی» را در دانشگاه خواجه نصیر مطرح کردند. این مقاله نشان می‌دهد که شعار دوم، برخلاف ظاهر بی‌طرفانه‌اش، بازتولیدکننده‌ی گفتمان مردسالارانه و پدرسالارانه‌ای است که قدرت سیاسی و خانوادگی را در دست مردان تثبیت می‌کند. همچنین به تلاش سلطنت‌طلبان برای سرودسازی بر پایه‌ی این شعارها و تأثیر آن در میدان سیاسی اشاره می‌شود.

۱. مقدمه

از پاییز ۱۴۰۱، فضای عمومی ایران شاهد ظهور دو شعار بود که هر یک حامل دو جهان‌بینی متفاوت هستند. شعار «زن، زندگی، آزادی» حامل روحیه‌ای برابری‌خواهانه، فمینیستی و ضد‌اقتدارگرایی است. در مقابل، شعار «مرد، میهن، آبادی» نخستین بار در جریان سخنرانی سخنگوی دولت در دانشگاه خواجه نصیر (آبان ۱۴۰۱) و در واکنش به شعار نخست مطرح شد (BBC Persian, 2022). این دو شعار را می‌توان نمایندگان دو مسیر متفاوت در تاریخ سیاسی و فرهنگی ایران دانست: یکی مسیر گسستن از ساختارهای سنتی و مردسالارانه، و دیگری تلاش برای بازتعریف جنبش‌ها در چارچوب‌های کهنه و دینی.

۲. پیشینه‌ی تاریخی شعارها

 ۲.۱. «زن، زندگی، آزادی»

این شعار ریشه در جنبش زنان کرد دارد و شکل اصلی آن «Jin, Jiyan, Azadî» است (Tremblay, 2022). در این شعار، «زن» نه صرفاً به معنای جنس مؤنث، بلکه به‌عنوان سوژه‌ی کنش‌گر و مرکز مبارزه برای آزادی به‌کار می‌رود. «زندگی» نماد حق زیستن با کرامت و «آزادی» بیانگر خواست دموکراتیک است. این شعار در جنبش‌های کُردی، یک ضد‌روایت در برابر ساختار پدرسالار قبیله‌ای و اقتدارگرایی دولتی محسوب می‌شود (Ahmadi, 2023).

۲.۲. «مرد، میهن، آبادی»

برخلاف شعار نخست، «مرد، میهن، آبادی» سابقه‌ی تاریخی مشخصی ندارد و در بستر رسمی جمهوری اسلامی مطرح شد. در دانشگاه خواجه نصیر، هنگامی که دانشجویان شعار «زن، زندگی، آزادی» سر دادند، سخنگوی دولت با تکرار «مرد، میهن، آبادی» تلاش کرد معادل مردانه‌ای برای آن ارائه کند (Deutsche Welle, 2022). این لحظه رسانه‌ای، نقطه‌ی ورود شعار دوم به عرصه‌ی سیاسی و فرهنگی بود.

۳. تحلیل گفتمانی: مردسالاری و پدرسالاری در شعار «مرد، میهن، آبادی»

 ۳.۱. مرکزیت «مرد»

قرار دادن «مرد» در آغاز شعار، به لحاظ نمادین، مرد را به‌عنوان عامل اصلی هویت ملی و توسعه معرفی می‌کند. در چنین چارچوبی، زنان و سایر گروه‌های جنسیتی در موقعیت فرعی قرار می‌گیرند. این نوع مرکزیت‌دهی، بازتاب تاریخی نقش انحصاری مردان در سیاست، ارتش، اقتصاد و قانون‌گذاری ایران است (Moghadam, 2003).

۳.۲. نقش پدرسالاری (Patriarchy)

فراتر از نماد «مرد»، شعار «مرد، میهن، آبادی» در بطن خود ساختار پدرسالاری را بازتولید می‌کند. در فرهنگ سنتی ایران، «پدر» نه‌تنها در خانواده که در اجتماع نیز نقش «سرپرست»، «قیم» و «تصمیم‌گیرنده» را دارد. پدرسالاری در ایران تاریخی چندوجهی دارد:

در خانواده: پدر قدرت مطلق دارد، تصمیم‌گیر نهایی است و زنان و فرزندان تابع او هستند (Najmabadi, 1998).

در جامعه: دولت اغلب خود را در نقش «پدر ملت» معرفی می‌کند؛ الگویی که در دوره پهلوی نیز با عنوان «شاه پدر ملت» دیده می‌شد و در جمهوری اسلامی با مفهوم «ولی فقیه» ادامه یافته است.

وقتی شعار با واژه‌ی «مرد» آغاز می‌شود، ناخودآگاه نقش پدر به‌عنوان نگهبان نظم اجتماعی و ملی فعال می‌شود؛ مردی که باید «میهن» را حفاظت کند و «آبادی» را بسازد. در واقع، این شعار تصویری از مردِ پدرسالار را احیا می‌کند: مردِ قهرمان، مردِ مالک سرزمین، مردِ نان‌آور، و مردِ تصمیم‌گیرنده برای همه.

۳.۳. نقش مخرب این ساختار

پدرسالاری نه‌تنها زنان را به حاشیه می‌راند، بلکه آزادی فردی مردان را نیز در چهارچوب نقش‌های سخت‌گیرانه‌ی سنتی محدود می‌کند. تکرار شعار «مرد، میهن، آبادی» این نظام قدرت را مشروعیت می‌بخشد، زیرا:

حق رهبری و تصمیم‌گیری را به‌طور پیش‌فرض به مردان می‌دهد.

ساختار خانوادگی اقتدارگرایانه را به عرصه سیاست ملی منتقل می‌کند.

نقش زنان را از کنشگر به مخاطبِ منفعل تنزل می‌دهد.

۴. «زن، زندگی، آزادی»: برابری‌خواهی و شکستن پدرسالاری

در مقابل، شعار «زن، زندگی، آزادی» ساختار پدرسالاری را به چالش می‌کشد. این شعار با قرار دادن «زن» در آغاز، روایت تاریخی حاشیه‌نشینی زنان را معکوس می‌کند. «زندگی» تأکید بر زیست انسانی آزاد از قید سنت و اقتدار پدرسالارانه دارد، و «آزادی» خواست رهایی از نظام‌های اقتدارگراست. به همین دلیل، این شعار مورد استقبال اقشار مختلف (نه فقط زنان) قرار گرفت و به فریاد همگانی علیه نظم موجود بدل شد (Tremblay, 2022).

کلام واپسین:

شعار «زن، زندگی، آزادی» محصول یک جنبش تاریخی علیه مردسالاری و پدرسالاری است و حامل روحیه‌ای برابری‌خواهانه و رهایی‌بخش است. در مقابل، شعار «مرد، میهن، آبادی» پاسخی است از دل گفتمان جمهوری اسلامی و سنت‌های پدرسالارانه، که با تکیه بر تصویر مرد به‌عنوان پدر و قیم، جنبش را به نظم کهنه بازمی‌گرداند. پذیرش این شعار بدون تحلیل انتقادی، به معنای افتادن در دام بازتولید همان ساختارهای قدرتی است که جنبش ۱۴۰۱ علیه آن برخاست.

——————

منابع:

Ahmadi, F. (2023). The Kurdish feminist roots of “Jin, Jiyan, Azadi”. Journal of Middle Eastern Studies.

BBC Persian. (2022). «واکنش سخنگوی دولت در دانشگاه خواجه نصیر».

Deutsche Welle Persian. (2022). «تکرار شعار مرد، میهن، آبادی در دانشگاه».

Iran International. (2023). Monarchists revive pre-revolution songs amid protests.

Moghadam, V. (2003). Modernizing women: Gender and social change in the Middle East. Lynne Rienner.

Najmabadi, A. (1998). The Story of the Daughters of Quchan. Syracuse University Press.

Tremblay, J. (2022). Women, Life, Freedom: A new paradigm in Iran’s protest movement. Middle East Policy Journal.

لطفاً به اشتراک بگذارید
Advertisement

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها:

Verified by MonsterInsights