Advertisement

Select Page

یک غزل از رضا حدادیان

یک غزل از رضا حدادیان

 

ای دل!  چه سود می بری از باز گوشدن؟
با چشم زخمِ پیر و جوان روبه رو شدن

در انتهای دفترِ عمرِ شکوفه نیست-
-چیزی به جز حکایتِ بی رنگ و بو شدن

پوسیده است قالیِ شعرت، بهانه ای-
-دیگر نمانده است برای رفو شدن

از چشمِ آسمان شده جاری شرابِ آه
فرصت فراهم است برای سبو شدن

شبهای تار،  مثل سه تار شکسته ای
در های و هوی دنیا، بی های و هو شدن

از صبح تا غروب لبِ پنجره فقط
کارّت شده ست  محو تماشای او شدن.

#رضاحدادیان

 

لطفاً به اشتراک بگذارید
Advertisement

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها:

Verified by MonsterInsights