Advertisement

Select Page

دو غزل از زیبا حسینی جیرندهی

دو غزل از زیبا حسینی جیرندهی

 

۱

آتشگهی چون قاف در خاکسترم هست
جنس تب ققنوس در هرم پرم هست

با آنکه مرده بالم از آشوب تردید
پرواز با آواز کوچت باورم هست

بغض ِتر خودکارم و تصنیف غمگین
بوی خوش فردا ولی در جوهرم هست

خوابم پر‌ از بی‌برگی گلدان رویاست
بر چشم گل باران اتش‌گسترم هست

هر جرعه شعرم شورش شور شراب است
دیوانه‌تر از شعرهای ساغرم هست؟

ای چشم تو آیین و هم پروردگارم
عیساتر از شور دمت پیغمبرم هست؟

از چشم‌ ایرانم غزل مستانه ریزد،
تا انعکاس شعرهای قیصرم هست

۲۷/۷/۱۴۰۴

۲
در چشم تو اردیبهشتی خوش‌طنین دارم
با تو زمستان هم نهال فرودین دارم

بی تو مرنجابی پر از زخم گون بودم
اما در آغوش تو باغ یاسمین دارم

روییده‌ام در تو که خود ماسال گیلانی
با قلعه‌رود خان تو فردوسی برین دارم

تاریک‌تر از قلب شب بودم ولی حالا…،
از بوسه‌هایت شربت اکسی‌توسین دارم

هر شب به جای قهوه‌ی اسپرسوی چشمم
از چای لاهیجان چشمت دست‌چین دارم

رخشان‌ترین گوهر شده انگشترم زیرا …،
عشق تو را جای جواهر در نگین دارم

۲۰/۷/۱۴۰۴

 

لطفاً به اشتراک بگذارید
Advertisement

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها:

Verified by MonsterInsights