Advertisement

Select Page

۲ شعر از سریا داودی حموله

۲ شعر از سریا داودی حموله

۱

[clear]

زنان نامی ناتمام اند

وقتی در من به هم می رسند

لکنت می گیرند

[clear]

اگر عشق خواهری کند

به زبان کج سوسن ها برنگردد

از خودم بالا می روم

شاید فردا

با نام دیگری بشکفد!

 [clear]

[clear]

۲

تا ماه

 نام ات را به من گفت

[clear]

کجای جهان ایستاده ای

که هرچه بخندیم

این سیب از درخت نمی افتد؟

[clear]

لطفاً به اشتراک بگذارید
Advertisement

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

تازه‌ترین نسخه‌ی دیجیتال هم‌یان

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها:

Verified by MonsterInsights