UA-28790306-1
تبلیغات

صفحه را انتخاب کنید

جایی میان ابرها

معرفی پال دیود منا و هایکوهای‌اش

پال دیوید منا  Paul David Mena شاعر و هایکوسرای آمریکایی‌ست که در نیویورگ به دنیا آمد ، در حومه‌ی لانگ آیلند بزرگ شد و اکنون در باستن زندگی می‌کند جایی که علاوه بر برنامه‌نویسی کامپیوتر به شدت به نوشتن هایکو که قالب شعری مورد علاقه‌اش است مشغول است.

اگرچه پال از دبیرستان شروع به شعر گفتن کرد ، اما خود می‌گوید بعد از حضور در جلسه شعرخوانی هایکوسرای مشهوری به این گونه شعری علاقمند شده‌است.پس از این واقعه کتاب آنتولوژی هایکوی کور ون دن هوول را بدست آورد و خواند. اوخود می‌گوید از جهاتی این کتاب مسیر زندگی مرا عوض کرد. از آن پس یعنی از سال ۱۹۹۲ که نخستین هایکوی او در Brussels Sprout  منتشر شد، تا کنون سرودن هایکو به بخشی جدانشدنی از زندگی او تبدیل شده‌است. او تا کنون سه کتاب کوچک هایکو چاپ کرده‌است و نام و شعرش در مجلات زیادی آمده‌است.

او عضو انجمن هایکوی آمریکاست و در انجمن‌های هایکوی دیگر همچون انجمن هایکوی باستن نیز عضویت دارد.

پال شعر را گونه‌ای گریز عمدی از زندگی غرق در تکنولوژی می‌داند و می‌گوید من با شعر هم از کامپیوتر و درگیری‌های فنی‌اش می‌گریزم و هم از زمستان‌های سخت و طولانی نیوانگلند.

توصیه‌ی پال به کسانی که می‌خواهند هایکو بنویسند این است که تا می‌توانند هایکوی خوب و بسیار خوب بخوانند .کارهایی همچون گزیده هایکوهای استادان ژاپنی : باشو ، ایسا، بوسون و دیگران و نیز گزیده‌ب آثار دیگر شاعران مطرح هایکوسرا.

[show_avatar email=1159 user_link=authorpage display=show_name avatar_size=200]

پنجاه هایکو از او:

 

۱

بر کاغذی سفید

خیره مانده‌ام

شبی بی‌واژه

 

۲

هواپیمای جنگی

رد زخمی سفید

بر آسمان

 

۳

برف و باران باهم

مادر همچنان صدایم می‌کند

به نام برادرم

 

۴

ماه کامل-

به نوازش موی نقره‌ایم

نواده‌ام

 

۵

شب همه‌ی شب

بیدار بلکه ببافم

رویای تو

 

۶

پاییز و بادهاش

تنها عیادت کننده‌گانم

در اتاق تهی

 

۷

حک شده

دره‌های عمیق اندوه

بر چهره‌ام

 

۸

نجات یافته

از دسته‌ی اسکناس

ابیات گم‌شده‌ی شعری

 

۹

می‌رانم میان مه

مادربزرگ فراموش می‌کند

نام من

 

۱۰

زیر بالش‌اش

کارت پستال تاشده می‌گوید:

لطفا به خانه بیا پدر

 

۱۱

زیر هلال ماه

کشاوز و گاو

به گندم کوبی

 

۱۲

فضله موش در آشپزخانه

دست کم می‌دانم

تنها نیستم

 

۱۳

دست تکان می‌دهم

پس از رفتن هواپیمات

همچنان تا مدتی

 

۱۴

تاخیر هواپیما

پرواز مرغان دریایی

اما بهنگام

 

۱۵

پایان برف

چشمه‌سار کلمات

از پس آن

 

۱۷

شب سال نو

چشم می‌دزدم

از یک‌یک ساعت‌ها

 

۱۸

تنها یک روز بعد

ریخته بر کف خانه

گلبرگ‌های رز

 

۱۹

از بستر بیماری

همان تعداد کاشی بر سقف

که دیروز

 

۲۰

شال قرمز پشمی

همه‌ی آنچه باقی‌مانده

از آدم‌برفی غول‌پیکر

 

۲۱

در خیابان

رودخانه‌های بداهه

از برف آب‌شده

 

۲۲

در طول حصار گورستان

آفتابگردان می‌چیند

دخترکی

 

۲۳

روز گرم بهاری

پر می‌شود سطل آشغال

با کارت پستال کریسمس

 

۲۴

گرم و خرسند

گربه‌هام خوابیده‌اند

بی خبر از اشک‌هام

 

۲۵

روز بارانی

زنگ تلفن را ناشنیده می‌گیرم

لبخند می‌زنی…

 

۲۶

در راهرو

بند کفش من و تو

در هم تنیده

 

۲۷

مغازه‌ی خرازی

حلقه‌ی نامزدی رنگ و رو رفته

به بهایی ارزان

 

۲۸

بازتاب من

کوچک به نظر می‌رسم

در مردمک‌هات

 

۲۹

ویترین فروشگاه

خیره می‌شوم

در خویشتن

 

۳۰

دوستی قدیمی

بر در خانه‌ام می‌کوبد

تندر دوردست

 

۳۱

گذر از گورستان

ناگهان می‌اندیشم

به خریدن شاخه گلی

 

۳۲

تندر دوردست

دو دلداده

بوسه‌ی وداع

 

۳۳

کافکا می‌خوانم

مکث می‌کنم

به کشتن مگسی

 

۳۴

روز سخت کاری

نجات مگسی

از تار عنکبوتی

 

۳۵

غر غر من که میبیند

وانمود می‌کند بی‌گناه است

 دارکوب

 

۳۶

نزدیک کوه

اوج می‌گیرد

سایه‌ی هواپیما

 

۳۷

آمبولانس رفت که رفت

همان‌سان که نیاز

به دیدار همسایه

 

۳۸

غمناک‌تر از مرگ

صدای‌ بی‌گناه تو

که باری چرا

 

۳۹

جایی میان ابرها

منم که می‌گردم

پی این کلمات

 

۴۰

کنسرت خیابانی:

در جواب قره‌نی

کبوتر تنها

 

۴۱

پس از توفان

هر قطره بر پنجره

رنگین‌کمانی‌ست

 

۴۲

قطار می‌گذرد

جایش را می‌گیرد

کتری چای

 

۴۳

آب شدن برف‌ها

بازکردن اولین دکمه

از بلوزش

 

۴۴

گرم می‌شود هوا

به آرامی می‌لغزد سارافون

از شانه اش

 

۴۵

عطری که دوست دارم

باد که می‌پیچد

به موهاش

 

۴۶

چسبیده

به سارافونش

باد

 

۴۷

سنجاق شده

به سارافون کهنه‌اش

گلی وحشی

 

۴۸

نزدیک غروب

پی پرتوی خورشید

میان آسمان‌خراش‌ها

 

۴۹

جشنواره‌ی موسیقی

سنجاقکی رقصان

بر درخت‌ها

 

۵۰

ایستگاه جنوبی –

کبوتری بازرسی می‌کند

کیفی بی‌صاحب

 

آرشیو نوشته‌ها و شناسایی نویسنده:

>> واپسین نوشته‌ها

سینا سنجری؛ شاعر و منتقد ادبی در سال ۱۳۴۹  در تهران به دنیا آمد. از سنجری تا کنون شش کتاب شعر در قالب های مختلف از غزل و رباعی گرفته تا سپید و آزاد از سال ۱۳۷۸ تا امروز به چاپ رسیده است‌. او همچنین کتابی در توصیف و شرح شعر سهراب سپهری نوشته است. وی در سال ۲۰۱۱ به کانادا مهاجرت کرد و اینک ساکن ونکوور است‌. سنجری به تازگی کتاب شعر کوچکی نیز به انگلیسی در شهر ویکتوریا به نام Quantic Somnia به چاپ رسانده است.

او خود را محدود به قالب مشخصی نمی داند و با وجودی که بیشتر غزل سرا شناخته می شود و پیرامون این قالب شعری مقالاتی نوشته است ولی در قالب های دیگر هم طبع و بخت خویش را آزموده است. تازه ترین کتاب پارسی او وست وود نام دارد که با عنوان فرعی یادداشت های روزانه یک نویسنده ناشناس تلاش تازه ی او در راه بردن به شیوه دیگری از بیان و زبان شعری ست.

آثار چاپ شده:
باغ اساطیر - کتاب غزل
عقربه های برنزی- غزل و رباعی و سپید
گل های تاریکی - کتاب غزل
اکالیپتوس تنها- سپید و سایفایکو
وقت های زمان- کتاب رباعی
وست وود - شعر آزاد
گزینه ادبیات معاصر - غزل و رباعی و مثنوی
مکاشفه هشت - به تماشای شعر سهراب سپهری
Quantic  Somina: A Collection of SciFaiku

تبلیغات

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

ویدیویی

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها: