UA-28790306-1

صفحه را انتخاب کنید

چند شعر از پانته‌آ گلپر

چند شعر از پانته‌آ گلپر

 

آیینه

 

آیینه خطا کار و ستون تا ستون فرج اگر باشد

دال بر بی­‌گناهی ما نیست

تا باز کنیم دروازه‌ها را یک به یک

باز بسته… باز باز

مکلف است دریده شویم

واق­‌واق کردن­‌ها را از نو/ مکلف

و از شیار بین دندان­‌هایش

بزاق تا به بزاق هارشدن­‌ها

با روی باز بسته‌­ایم از پشت با روی باز/ خنجر را

پیمودن را ستون تا ستون حوادث در کام اژدها

نشستن را پرانتز تا پرانتز/ در بی­‌قرینگی تام

و تا بدانند و همه دروازه­‌های باز

الف را در مرگ گژ-پژ نمی­‌شود دال کرد

 

  

وسترن

 

دزدان دریایی در کارائیب آوازها را در برتون تنگ قناری

و ادوارد جفت دست قیچی نفت

این چاه­‌های سرنپوشیده

چاله چاله و در آلیس این سرزمین از عجایب

منطقه را در شکار ممنوع

بی­‌کلانتر، پرکلاه و بی‌کابوی

آویختن فرار را از آریزونا در لحن دالتون‌­ها

سینما  صامت، بی­‌نور بی­‌جلوه‌­های ویژه؛

و مکزیکوسیتی بدون لوک، لال/ بی‌­دوئل

پیچیدن وسترن را در طعم اسپاگتی

دلم کمی لیموناد می‌­خواهد و مردی که با زبان ایستوود

پرچم­‌های پدران­ را تکان دهد

 

  

برگردان

 

برای مترجمی که پرواز را به مرگ برگزید

 

حکم می­‌کند به پر زدن /

زیستن را به کوچ بر‌می­‌گرداند

سیمای زنی را در جمع می بوسد

قرارداد اجتماعی را مچاله می­‌کند

جاودانه می­‌کند ماندن را به پرواز

                           وقتی بداند تنها مرگ کثیف است

 

 

تا

 

می‌­خندم، استوا چین بر می­دارد

و تمامی ندارد این شب جن‌­زده

نیم­کره جهان، خیس و

کسی نیست / های­‌های اقیانوس را اشک پاک، کند؟!

 

  

اسپانیولی

  

اسپانیولی تنها می­‌گذاریم تنها

سروانتس را با خرش بی‌­شاخ؛

دمیدن را در این شاخ گاو نقطه.

به ماغ­ کشیدن را به شاخ و شانه

شیپور به شیپور و در لباس سرخ

میخ را به میخ در حماسه

خط به خط گشادی مردمک را

دامن به دامن / در چشم گاو

بچرخ تا بچرخیم این رژه را در رقص

و اینک سوت پایان گاوبازی

 

آرشیو نوشته‌ها و شناسایی نویسنده:

>> واپسین نوشته‌ها

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

ویدیویی

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها: