UA-28790306-1

صفحه را انتخاب کنید

اعتدالِ کلیدی در سخنرانیِ حاج آقا حسن روحانی

اعتدالِ کلیدی در سخنرانیِ حاج آقا حسن روحانی

Balouch03   هفت‌شتبه‌های بلوچ

طنزنامه‌های روزِ ۷ عبدالقادر بلوچ

آقای رئیس، آقای دبیرکل، عالی‏جنابان، خانم‏ها و آقایان

جهان ما جهان تلخ و شیرینی است.

تلخی آن، خر تو خری منطقه‏ ای و جهانی هست. اگر بگویید مسبب منطقه‏ ای آن ما هستیم، ما هم می‏گوییم مقصر جهانی آن شما هستید.

شیرینی آن هم همین انتخابات اخیر است و انتخاب شدنِ «شخص شخیص بنده». که به کوری چشم شما سی و خورده‏ ای سال است طی انتصاباتی انتخاب‌گونه صورت می‏پذیرد.

آقای رئیس، خانم‏ها و آقایان

مقداری انشاء و لفظ قلم و حرف‏های کج و معوج و تو در تویِ بی معنیِ دهن پر کنِ بسیجی کش… آی هوار. آی داد. آی بیداد که شما نظامی‌گری می‏کنید و از ابزارهای نظامی و خشن برای انقیاد دیگران استفاده می‏کنید. همانا این نمونۀ ناکارآمدی از تداوم کنش‏های کهنه در شرایط نوین است.

اگر ما همین کارها را سال‏هاست در کشورمان می‏کنیم به شما چه ربطی دارد؟ مگر شما ولی فقیه دارید که می‏خواهید آن را در جهان انجام دهید؟

کارهایی که شما در سطح جهان می‏‌کنید همگی ضد صلح، ضد امنیت، ضد کرامت انسانی و ضد آرمان‏های بشری می‏باشند.

به انقلاب ما نگاه کنید از اعدام‏های انقلابی مدرسه رفاه بگیرید بیایید تا قتل ستار بهشتی، کدامشان ضد صلح، ضد امنیت، ضد کرامت انسانی و ضد آرمان‏های بشری بوده است؟  ما هیچی نمی‏گوییم؛ خجالت بکشید. درست است که ما نرمش قهرمانانه می‏کنیم اما شما نباید دست به یکسان‌سازی جوامع و تعمیم ارزش‏های غربی به عنوان ارزش‏های جهانی بزنید.

از ما یاد بگیرید مگر ما انقلاب خود را به جهان صادر کردیم؟ مگر ما در کشور خودمان ارزش‏های مکتبی خود را به خورد پیروان همۀ ادیان و مذاهب می‏دهیم و دست به یکسان سازی مدارس دینی آنها می‏زنیم؟

چرا فرهنگ جنگ سرد را حفظ کرده‏‌‌اید و دو اردوگاه جهانی«مایِ برتر» و «دیگران دون‏‌تر» درست کرده‏‌اید؟

حالا خوب است ما هم در کشور خودمان دست به تقسیم‏‌بندی «خودی» و «غیرخودی» بزنیم؟!

باز هم انشاء، جفتک‏‌وارو، کله معلق، خرغلت، قلم‌فرسایی به سبک نوجوان بسیجی، ذکر مصیبت و زدن به صحرای کربلا… آهای بدانید و آگاه باشید که جمهوری اسلامی نه فقط تهدید نیست، بلکه در آرمان و عمل، پیوسته منادی صلحِ عادلانه و امنیت همه جانبه بوده است!

 باور ندارید به مرکز کشور ما و به شعاع دنیا ببنید کجا ما کِرم ریخته‏‌ایم؟


آقای رئیس،خانم‏ها، آقایان

هیج جای جهان وضعش به اندازۀ وضعِ همین جاهایی که سر ما آنجاست و آمریکا هم نمی‏گذارد سر ما آنجا باشد خانمانسوزتر نیست. بعد هی گیر می‏دهند به بمب‏‌‌های کنار جاده‏‌ای که افغانستان را به هم ریخت. هی گیر می‏دهند به مقتدا صدر که می‏‌آید پیش ما و برمی‏‌گردد. هی گیر می‏‌دهند به  طفلکی حسن نصرالله بیچاره. هی عکس و فیلم از سپاه قدس در سوریه پخش می‏کنند.

در صورتی‌که تروریزم و کشتن انسان‏‌های بی‌گناه، اوج افراط و خشونت است.  اگر از سعیدی سیرجانی و فروهرها و فرخ‌زاد و دکتر بختیار نمی‏‌پرسید، بروید از همین کشته‏‌های اخیر کمپ اشرف بپرسید. درست است که ما نتوانستیم قاتل‌های اینها را در بیکرانِ ادارۀ اطلاعات و امنیت خود گیر بیاوریم اما از سازمان ملل متحد و شورای امنیت توقع داریم قاتل‌های دانشمندان هسته‏‌ای ما را که در روز روشن در قلب پایتخت ما ترور شدند و ما بلافاصله قاتل‌های آنها را دستگیر و اعدام کردیم، در یک وجب کرۀ خاکی دوباره پیدا کرده به سزای اعمال ننگین‏اشان برسانند.

و اما دو کلمه هم در مورد تحریم‏‌ها که کاغذ پاره بودند و به نفع ما بودند و باعث خودکفایی ما شدند بگویم که خیلی غیرعادلانه و خشونت آمیز بودند.

آقای رئیس، خانم‏ها و آقایان

جان من بیایید همۀ شما پیرو ولایت فقیه بشوید و قال قضیه را بکنید. خودم شخصاً به شما کلید می‏دهم. در اوایل انقلاب ما کلید را به کودکان و نوجوانانی که به جبهه می‏‌رفتند می‏دادیم. چون آن‏ها خیلی کوچولو بودند ما هم کلید‌های کوچولو به آنها می‏‌دادیم، اما حالا من با کلید بزرگ برای بزرگسالان آمده‏ام. کلید نمی‏خواهید حداقل بیایید تا ما شما را مدیریت بکنیم. از امید و اعتدال می‏‌توان همۀ چالش‌‌ها را مدیریت کرد. چالشی نیست که شما بگذارید وسط و ما نتوانیم به آن بگوییم: بزک بزک نمیر که بهار می‏آید… بقیه‏‌اش را هم که همۀ شما فوت آب هستید.

امید، بی‌تردید یکی از بزرگترین نعمت‏‌های خداوند مهربان به همۀ انسان‏‌هاست. شما سالیان درازی است که نظام ما را دیده بودید. رئیس جمهورهایش را هم دیده بودید. از ورنی پوشِ خندان تا آخمالوی کاپشن پاره. نطق‏ها را هم دیده بودید. ولی چی؟ امید داشتید و این‌جا نشستید و این سخنرانی مرا که آخرِ اعتدال بود گوش دادید.

اتفاقاً مردم ایران هم در انتخابات اخیر امید داشتند و برای همین به تدبیر و اعتدال و کلید رأی دادند. حالا هم شما نظام را به عنوان یک ابر قدرت بپذیرید و به ما حداقل یک حق وتوی کوچولو بدهید تا اختلافات‌‌مان حل بشود و از این نرمش قهرمانانۀ رهبر فرزانۀ ما حداکثر استفاده را کرده باشید.

در خاتمه به مسئلۀ بی‌اهمیت غنی‌سازی هم اشاره بکنم:

۱-  غنی سازی حق مسلم ماست. خشونت و جنگ و کشت و کشتار هم که اصلاً در قاموس ما نیست.

۲-  ما ضمن پافشاری به حرف‏‌های سنواتِ عدیدۀ قبلی، خیلی عجله داریم که هر چه زودتر تحریم‏ها را بردارید و مذاکرات را مثل قبل شروع کنیم تا با شفافیت کامل بچرخید تا بچرخیم.

انتظار ما از واشنگتن شنیدن صدای واحد است والا فرق آنها با ما که هر کدام یک سازی می‏‌زنیم چیست؟

آقای رئیس، خانم‏ها و آقایان

امروز جمهوری اسلامی ایران که کودکان کم سن و سال را اعدام می‏‌کند و هر خانواده را حداقل داغدار یک عزیز کرده است، شما و همۀ جامعه جهانی را  دعوت می‏کند به گام برداشتن به سمتِ «جهان علیه خشونت و افراطی‏گری»!!!

اهوم، درست شنیدید.

به گفتۀ فردوسی، شاعر بلند آوازه ایران… یا نه اصلاً ولش کنید: فردا برای من در می‏‌‌آورند چون فردوسی شیعه بود از او شعر خواندم.

بعد از همۀ این حرف‏‌ها من عمیقاً به آینده امیدوارم! امید من، علاوه بر تجارب شخصی و ملی، از این باور مشترک همگانی مکتبی نشأت می‏‌گیرد که در سی سال گذشته همین خود ما دویست سیصد نفر بودیم که هر کار دلمان خواست داخل ایران و منطقه و جهان کردیم و آب هم از آب تکان نخورد.

آقای رییس متشکرم.

آرشیو نوشته‌ها و شناسایی نویسنده:

خانه | >> واپسین نوشته‌ها

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

ویدیویی

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها: