ترانهای از سعید کرمی تخلص: آخرین برگ
تنم داغه دارم تبخیر میشم
ببین با هرم عشقت پیر میشم
میان تار تار موج موهات
اسیر و زخمی و زنجیر میشم
شبیه صبح صادق من
از این رو دائما تعبیر میشم
همیشه مثل یک بخت بدم که
اسیر پنجه تقدیر میشم
تو رفتی و عکس تو مونده
همیشه مات این تصویر میشم
توی فالم نبودی و دوباره
خودم تسلیم این تصویر میشم
کنار سفره ی سرد نگاهت
نخورده شهد عمرو سیر میشم
دیگه چیزی نمونده از وجودم
به مرگ تن به تن درگیر میشم
#ترانه سرا و شاعر: سعید کرمی (آخرین برگ)