UA-28790306-1

صفحه را انتخاب کنید

چند شعر از ﺳﯿﺎﻭﺵ ﺷﻤﺸﯿﺮﯼ

چند شعر از ﺳﯿﺎﻭﺵ ﺷﻤﺸﯿﺮﯼ

[clear]

۱

به زن ها بگویید
برای نظامی هایشان
آرایش غلیظ کنند

برقصند
و آواز بخوانند
وجلوی ریختن خون
هزاران هزار آدم بی دفاع رابگیرند

بگویید
موهایشان را باز کنند
و در خانه برهنه راه بروند
تا عطر زنانگی شان
همسران شان را گیج کندو
از فکر جنگ بیایند
بیرون

به زن ها بگویید
زیبایی شما
از هر فرمانده ای فرمانده تر است
زیبا بگردید

به زن ها بگویید
زیبایی شما
مرگ را هم می کُشد.

[clear]
۲

من هم اگر
جای مردمی بودم که
یک پالتوی خالی را
گوشه ی کافه می دیدند
که قهوه می خورد بی دهان
و سیگار می کشد ، بی انگشت
از خودم تعجب می کردم
و شاید یادم می آمد
می توانستم دیرتر از مرگ
بمیرم
با من اگر زندگی می کردی!

[clear]
۳

تو رفتی و
یک نفر را کشتی
زنگ زدم که برگردی
تلفن را جواب ندادی
دو نفر را کشتی
ولی من آنقدر عاشقم
که با یکی دو بار کشتن نمی میرم
دست هایت را
برای آلوده کردن
به خون سوّمی و
جمعیتی در من آماده کن.

[clear]

۴

دو نفر می شوم و
با خودم می جنگم
اوّلی روی دوّمی اسلحه می کشد
دوّمی روی اوّلی
هر دو می میریم
با گلوله هایی که از فیلم سینمایی
شلیک می شود.

آرشیو نوشته‌ها و شناسایی نویسنده:

>> واپسین نوشته‌ها

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

ویدیویی

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها: