
دو شعر از مهسا معین
۱
نامت رمز میشود
روی چهرهام جنگ بود
صفحه را انتخاب کنید
مهسا معین | ۲ مرداد ۱۴۰۲
«محل شهادت: سوسنگرد»
خورشید چشمانم را کور کرده بود یا اشکآور زده بودند؟ جیغ زدم: «چشمام چشمام!» کسی دستم را گرفت. کسی دستم را کشید.
مهسا معین | ۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
برای #محمدمرادی زمین تازه داشت نفس میکشید. زن نشسته بود کنار رودخانه و مشتش از خاک مرطوب پر...
بیشتر بخوانیدمهسا معین | ۹ فروردین ۱۴۰۲
«چون است حال بستان ای باد نوبهاری، کز بلبلان برآمد فریاد بیقراری، گل نسبتی ندارد با روی...
بیشتر بخوانید