صفحه را انتخاب کنید

یادداشتی کوتاه بر سروده‌های فرناز جعفرزادگان

 

در سروده‌های خانم جعفرزادگان، هر شعر با چند کلمه‌ی محدود ولی فرمی نو حرف تازه‌ای دارد. در بندهای پایانی، ناگهان چرخشی داریم که شعر را پشت‌دار می‌کند و وادارت می‌کند از نو بخوانی‌اش. مثل شماره ۲۰، ۲۱ کتاب « تن‌ها من بود میان هیچ می‌دوید» و دیگر سروده‌ها .

شب از ساعت ریخته
و آویخته
تاریکی بر دیوارها
چراغ‌ها
نجواکنان
در خم کوچه گم
شهر
به دنبال حواس مردانه می‌گشت
و آدم
بنده‌ای در بند هوا…
از شب و روز
هیچ هم
به ما نرسید
جز خستگی راه
در هم آغوشی جاده‌ها

بیش از سخن و محتوا، فرمِ گفتن اهمیت دارد و فرم است که به هنر غنا می‌بخشد. به‌نظرم ایشان در این کار به فرمی رسیده‌اند که امضای خودش، است، مثلا شعر: پرنده که «رنده رنده» می‌شود.

«می‌دوند
مرزها
به رنگ پرنده
از تن عبور
رنده
رنده می‌شود
تنی
که پرنده نام دارد»


امیدوارم بیش از پیش موفق باشند

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

تازه‌ترین‌ها

ویدیویی

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها:

مطالب شهرگان را مشترک شوید

برای دریافت تازه‌ترین مطاالب و به‌روزرسانی‌های مطالب شهرگان، به لیست پستی ما بپیوندید.

اشتراک شما با موفقیت انجام شد

Verified by MonsterInsights