UA-28790306-1

صفحه را انتخاب کنید

واکاوی مجموعه‌ی «قبرهای دست دوم»رضا  خان‌بهادر

واکاوی مجموعه‌ی «قبرهای دست دوم»رضا  خان‌بهادر

[clear]

ـ شناسنامه ماجرای مرا جدی گرفته بود/ قانون/ برگ برگم را برابر یک اصل کرد/ در جلد آخری/ خالی بودم از پر بودن من/ شناسنامه خودم شده بود/ سنجاق و تمبری/ تکذیب تکرارم./ شعر«تکذبون»

در مجموعه ی «قبرهای دست دوم» رضا  خان بهادر[۱]ساختار روایی مبتنی بر آشنایی زدایی های معنایی است.

شعرهایی منسجم و نظام مند که مرگ اندیشی از صفات بارز آنها شمرده می شود. پرداخت به دیالکتیک فراشخصی، سبب شکل گیری هست مندی های محسوس می شود.

در این ساختارهای لفظی ـ مفهومی،مضمون های«عشق ـ مرگ» و « طبیعت ـ انسان» برجسته هستند. به طوری که در محورهای مشابهت های استعاری و تضاد های متناقض نما نمود دارند:

ـ ایستگاه راه آهن/ واگن واگن/ به قطار می ریزد/ و دست سوزن بان/ انگشت ساعت  را اشاره می دهد/ رگ های ریل/ بر گردن زمین/ پیچ خورده اند./ شعر«رگ های ریل»

این شاعر محتوا گرا  بیشتر در گیر چه گفتن هاست، سعی دارد با ایجازمندی مخاطب را در گیر کند. معمولا  از سطح متعارف زبان عدول نمی کند. با تلفیق ذهن و عین  به سمت  هست مندی های محسوس می رود،آن چنان که آشنایی زدایی های مضمونی آمیخته به حس های نوستالژیک است.به واسطه ی زبان توصیفی ـ روایی از نُرم زبان معیار عدول نمی کند و با عینیت گرایی بر جذابیت های عینیت و ذهنیت می افزاید.

به واسطه ی  ساختارمندی به سمت هست مندی های محسوس می رود و با مضمون های نزدیک به هم حس‌های دور و نزدیک را به تصویر می کشد.معمولا روایت گر دنیای بیرون است،با مونولوگ گویی یک طرفه شعر را جلو می برد. با ارتباط ساختاری بین الفاظ سعی دربازنمود ساختار محتوایی دارد و به واسطه ی کلام حسی-  مفهومی آرمان و رویاهای خود را در شعر می کارد.ذهنش درگیر مفاهیم انسانی و اجتماعی است. در برخورد با طبیعت و پدیده ها تصاویر ذهنی ایجاد می کند.به واسطه ی روایت نگری مخاطب را در گیر می کند و با عینیت گرایی به سمت موضوع های محسوس می رود  و موقعیت فردی و اجتماعی  را  به رشته ی کلام در  می آورد.

با سطرهای کوتاه و بلند از نتی به نت دیگر گریز می زند،با ثبت گزاره های متعارف به زیباشناختی اثر کمک می کند و با تقابل های دو گانه مفاهیم ساختاری را بنیان می گذارد، با  فضای عاطفی سبب برجستگی های تصاویر روایی می شود:

ـ ایستگاه راه آهن شلوغ بود/ هیچ کدام از مسافران به قطار نرسیدند/ از پله ها بالا رفتم/ کنار ریل زنی نشسته بود شبیه مادرم/ اطلاعات ایستگاه اسم مرا صدا می زد/ به نیمکت زن نزدیک شدم/ صدایش زدم/ بلند شد/ همراه جمعیت حرکت کردیم/ چمدان را زمین گذاشت/ از پشت سر صدایم زدند/ مادرم را دیدم/ وقتی برگشتم/ چمدان تنها بود/ چراغ های ایستگاه روشن شدند/ دنبال زن گشتم/ دیگر ندیدمش/ مادرم از پله های ایستگاه / پایین می رفت/ در کوچه/ صدای سوت قطار می آمد./ شعرِ«مسافر»

خان بهادر در«قبرهای دست دوم» به واسطه ی بازآفرینی واقعیت ها به سمت ذهن زبان ساده گرایانه می رود. در این راستا بازتکرار مضامین ساختاری آشنایی زدایی های لفظی و معنایی را به دنبال دارد.در شعرهای حسی-  مفهومی ساختار زبان در خدمت ساختار معنایی است و مفاهیم عین و ذهن بازتاب واقعیت هستند.

شاعر نه علت می آورد و نه معلول می تراشد. ذهنیتش وابسته به ساختار های حسی  و مفهومی است که در حوزه ی مضمونی قابل تامل می باشد. در این بین رویکردهای معترضانه صورت وانمودی از مفاهیم انسانی است:

ـ آسمان دستش به خورشید نمی رسید/ دعای باران را / در بال های پرنده/ خشک می کرد/  و از مناره ی پرواز/ به کهکشان می برد/ سیاره ی سماع/ حلقه حلقه/  از دامن منصور اوج می گرفت/ در پرسه های اناالحق/ زبان سرخ/ سر سبز را / به گردش بهار جوانه بسته است و/ میزبان پرنیان با دهان باز/ اذان باده را مست کرده بود./ شعرِ«سیاره سماع» 

تصاویر روایی فراتر از زمان مندهای خطی است. «عشق ـ مرگ» از تم‏های اصلی به شمار می‏آید. شعرها مضمون تلخی حسرت آلودی دارند. برجستگی وجه فردی و اجتماعی آنها به سبب حس های نوستالژیک است.

روح زیبا شناسی شعرها حاصل واژگونی یک احساس ناهمگون است.  گاهی ارتباط های کلامی  بین سطرها باعث کشف و شهود  می شود. در این  فرآیند شکل گیری پیوستگی لایه های شعری به علت  ساده نویسی است.که  در متن تبدیل به هنجار شده است،زبان مفهومی  نشان واضحی از ساختار کلامی را به تصویر می کشد.

 شعر مبادله معنا و مفهوم است،ارتباط حسی  و مفصل بندی بین سطرها و بندها حاکم است.

  راوی  صدای رنج و آلام مردم است و  قرائتی نوگرایانه از جامعه، و آرمان بشری دارد:

ـ این پنجره پر از چشم هایی ست/ که دست شان/  به هیچ کجا نمی رسد./ شعرِ«چشم های پنجره»

مخاطب با این نوع فرم روایی  ارتباط  بیشتری برقرار می‌کند، زیرا شاعر با جزیی نگری تصاویر نیرومندی از جهان و مافیها می سازد. ذهن و عین  را در پیوندی با جهان و اتفاق های روز مره پیوند می  دهد و با حس های نوستالژیک ساختار زبان را فرم می دهد. با فضایی آرام و دور از جنجال سعی دارد  تا استتیک تازه ای از متن را نشان  دهد.

[۱] . قبرهای دست دوم، نشر شانی،چاپ اول ۱۳۹۵.

آرشیو نوشته‌ها و شناسایی نویسنده:

خانه | >> واپسین نوشته‌ها

سریا داودی حموله شاعر، نویسنده و محقق کارنامه‌ای از شعر، نقد و پژوهش‌های مردم شناسی دارد. از مجموعه‌های چاپ شده‌ی شعرسپید، «اوفلیا تو نیستی با گیسوانم حرف می‌زنم! آسمان حرفی از گیسوان لی لی بود! نان‌ ونمک میان گیسوان تهمینه، از عصای شکسته‌ی نیچه تا عصر مچاله‌ی لورکا، من ما بودم با دو فاعل اضافی، سِرنادهای میترائیک، همه‌ی کلمات در میدان ونک پیاده می‌شوند! در هرکلمه‌ای آفتاب پنهان است! خلیجی که از هر طرف خاورمیانه است! ادامه‌ی زنی که پلاک خانه را گوشواره کرده است! بادها با حرف میم شروع می‌شوند!...» و هم‌چنین در حوزه‌ی نقد ادبی تاکنون دو جلد از «آنتولوژی شعر شاعران معاصر، کلمات بیش ازآدمی رنج می‌برند!»، و یک جلد آنتولوژی شعر شاعران خوزستان به نام بافتارهای منفرد! و هم چنین « آنتولوژی شعر شاعران اقلیمی، بافتار و ساختار ادبیات قوم بختیاری» را منتشر کرده است. البته در زمینه‌ی پژوهش و تحقیقات مردم شناسی، سه گانه‌های «دانشنامه قوم بختیاری، موسیقی قوم بختیاری و ادبیات قوم بختیاری» را منتشر کرده است.

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

ویدیویی

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها: