UA-28790306-1

صفحه را انتخاب کنید

کاش دیگر خبر تجاوز، مرگ و خودکشی نباشد در گفتگو با آرشام پارسی

کاش دیگر خبر تجاوز، مرگ و خودکشی نباشد در گفتگو با آرشام پارسی

آرشام پارسی هم مثل جامعه دگرباشان جنسی ایرانی فراز و نشیب‌هایش را داشته، ولی حالا تبدیل به یک ایرانی آشنا به فضای بروکراتیک کاناداست که بیشتر متمرکز بر پناهجویان دگرباش مقیم موقت ترکیه فعالیت می‌کند.

خودش پناهنده وارد کانادا شد، ولی از ۲۰۰۶ تا به امروز، پارسی همچنان صدایی برای این بخش از جامعه باقی ماند.

حالا هم نماینده‌ای برای سازمان دگرباشان ایرانی (IRQR) در رسانه‌هاست و این سازمان هم دیگر صرف یک سازمان غیر انتفاعی مدافع دگرباشان ایرانی نیست، بلکه یک خیریه ثبت در کانادا مستقر در شهر تورنتو است که برای حقوق، امنیت و رفاه تمامی پناهندگان دگرباش فعالیت می‌کند.

البته چون یک خیریه ثبت شده است، کمک مالی به این سازمان شامل بر معافیت‌های مالیاتی در کانادا می‌شود و در مقابل، دولت فدرال نظارتی بر عملکرد گذشته و اکنون این سازمان دارد.

وقتی در تورنتو پای صحبت‌های پارسی نشستم، پیش از سفر او به ترکیه بود.

خودش اشاره به این دارد که مرتب به ترکیه می‌رود تا هم دست اول اوضاع پناهندگان دگرباش را بداند و هم اینکه با مقامات محلی و نماینده‌های کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد در تماس مستقیم باشد.

در کانادا هم لابی می‌کند و مرتب به اوتاوا می‌رود تا در کمیسیون‌های پارلمان نظر بدهد یا اینکه در تورنتو یا دیگر نقاط کانادا، با مقامات دولتی صحبت کند.

فایل صوتی صحبت‌هایش را در اینجا می‌توانید گوش کنید:

https://soundcloud.com/user-38247854/ovmpteuqhlf6

 

این مصاحبه البته وقتی منتشر می‌شود که او همچنان در ترکیه است و پراید (رژه غرور) جامعه دگرباشان جنسی هم در شهر ونکوور در اولین آخر هفته ماه آگوست برگزار شد.

شهرگان به مناسبت هفته پراید در ونکوور با فردریک پدرام از وب‌سایت همجنس‌گرا و ساقی قهرمان از سازمان دگرباشان جنسی ایران (ایرکو) هم صحبت کرده بود. صحبت‌های پارسی، پایان‌ بخش این سلسله مصاحبه‌هاست.

مکث در ورود پناهندگان به کانادا

«همیشه وضعیت بالا و پایین داشته، همیشه هم به بچه‌های پناهنده می‌گویم هیچ‌وقت در یاد ندارم در طول این ۱۵، ۱۶ سالی که روی مساله پناهندگی کار می‌کنم،‌ دوره‌ای بدون مشکل بوده باشد.

همیشه یک مشکلی هست. یک موقع مشکلات عمده وقت ثبت‌نام اولیه است، یک موقع، مشکل موقع مصاحبه‌هاست و یک موقع هم در جواب دادن‌ها، کشور دادن‌ها یا پروازهاست.

همیشه بالا و پایین داشته و در حال حاضر مشکل عمده، اسکان مجدد در میان کشورهای پناهنده‌پذیر است. بخصوص به‌خاطر فرمان آقای ترامپ و مساله پناهنده‌های سوریه‌ای که سهمیه کانادا را گرفته‌اند.»

نزدیک به شش سال پیش بود که پارسی همراه وزیر وقت مهاجرت کانادا به ترکیه رفت تا این خبر اعلام بشود که برای یک دوره پنج ساله و به شکل آزمایشی، سهمیه پناهندگان چند کشور از جمله ایران از ۴۶۰ نفر به ۱۱۰۰ نفر در سال افزایش پیدا می‌کند.

بخش قابل‌توجه‌ای از پناهندگانی که همراه این آزمون وارد کانادا شدند، متعلق به جامعه دگرباشان جنسی بودند.

ولی همزمان با پایان این پنج سال، دولت فدرال در کانادا تغییر کرد و دولت تازه این شعار را به عمل تبدیل کرد تا حداقل ۲۵ هزار پناهنده سوری در گذر چند ماه وارد کشور بشوند و درنهایت کانادا تبدیل به نمونه‌ای در دنیا، در زمینه برخورد با بحران پناهجویی بشود.

از آن زمان تاکنون هم پارلمان کشور در حال بررسی دوره پنج ساله گذشته است تا ببیند این آزمون چقدر موفقیت‌آمیز بوده.

پارسی آن زمان به رسانه‌ها چنین گفت، «اعتراض کردم که نباید با کمک کردن به یک گروه، شامل متوقف کردن کمک به یک گروه دیگر بشود.»

حالا او منتظر نظر پارلمان است تا شرایط شاید تغییر کنند، هرچند می‌گوید این مرور ممکن است یک سال یا حتی بیشتر طول بکشد.

«الان هم ماهی یک یا دو نفر از پناهنده‌ها می‌آیند، ولی شرایط مثل قبل نیست که یک هواپیما پر ایرانی می‌آمد و در آن ۱۰، ۱۵ نفر هم دگرباش بودند.»

البته الان شرایط کند شده است، «ولی متوقف نشده. هرچند سفارت کانادا پرونده جدیدی نمی‌گیرد تا زمانی که پرونده‌هایی را که در حال حاضر گرفته،‌ تمام بکند.»

هرچند پارسی شاکی است که تعداد پناهنده‌های دگرباش، مگر چند نفر است که در شرایط فاقد امنیت ترکیه، بایستی این‌قدر منتظر باقی بمانند.

صحبت از هفتصد پناهنده منتظر

پارسی منتظر بازگشت از سفر ترکیه است تا آمار سازمانش را به روز کند، ولی بر پایه آمار ماه نوامبر می‌گوید که ۱ هزار و ۴۶۰ نفر در فهرست این سازمان وجود دارند و از این میان، ۱ هزار و ۱۷۰ نفر ایرانی، ۶۲ نفر عراقی، ۷ نفر سوریه‌ای و پس از آن تک نفری از کشورهای مختلف از جمله سومالی و نیجیره، افرادی منتظر در ترکیه هستند.

بااین‌حال، تقریبا ۷۰۰ نفرشان منتظر مرحله کشوری هستند و مابقی، مراحل بررسی کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد در آنکارا را طی می‌کنند.

«همیشه باز در صحبتم با دولت‌ها بر این مساله پافشاری می‌کنم که ما راجع به چند هزار نفر صحبت نمی‌کنیم، بلکه داریم راجع به ششصد، هفتصد نفر حرف می‌زنیم.»

پیش از سفر به ترکیه،‌ پارسی می‌گوید که «فکر می‌کنم (در آنجا) با مساله کشوری مواجه بشوم که جواب آن‌چنانی هم برایش وجود ندارد، چون همه جوابش را می‌دانند.»

در حقیقت، اروپا و استرالیا سال‌هاست درب‌هایشان را به روی پناهندگان دگرباش مقیم موقت ترکیه بسته‌اند، کانادا آنها را در صف‌های طولانی انتظار قرار داده و ترامپ آنان را به فرمان ریاست‌جمهوری‌اش در زمینه مکث در بررسی پرونده پناهندگان روبه‌رو کرده.

«خیلی‌ها به آدم می‌گویند شما نمی‌توانید کاری بکنید و من هم جواب می‌دهم هر وقت من رییس‌جمهور امریکا شدم، بعله، چشم، ولی متاسفانه الان رییس‌جمهور امریکا نیستم تا قدرت برداشتن این مساله را داشته باشیم ولی می‌شود تلاش کرد، پیگیری کرد، همین‌طور توی اخبار بود، توی رسانه‌ها باقی ماند.»

او می‌گوید هرچند حکم دادگاه‌های مختلف در امریکا در مقابله با فرمان ترامپ به نفع بخشی از مهاجرها و مسافرهای امریکا بود، ولی به ضرر پناهندگان تمام شد.

«از اول گفتند چهار ماه متوقف می‌شود… (ولی) از ژانویه تا الان تقریبا هشت ماه است که همچنان می‌گویند چهار ماه دیگر و امیدوارم بعد این چهار ماه هم نگویند سهمیه امسال تمام شده و نگویند همه‌چیز به سال دیگر افتاده است.»

سازمان دگرباشان ایرانی البته فعالیت‌های محدودی برای پناهندگانی دارد که به کانادا رسیده‌اند و زندگی‌شان را شروع کرده‌اند.

ولی یکی از آنها، همراهی در یک پتیشین برای رفع مشکل وام پناهندگی است.

پتیشین برای حذف وام پناهندگان

چند هفته پیش از این مصاحبه، پارسی همراه یک گروه از تیم استند کانادا (Stand Canada) راهی اوتاوا شده بودند تا یک پتیشین را تحویل پارلمان بدهند.

هم‌اکنون وقتی یک پناهنده وارد خاک کانادا می‌شود، دولت فدرال هزینه پرواز و آزمایش‌های پزشکی را به شکل وام به آنها می‌دهد. این پتیشین امیدوار است تا این وام تبدیل به یک کمک‌هزینه بلاعوض بشود.

«تحقیق که شده بود عملا می‌گفت خیلی از آدم‌ها این پول را ندارند که بدهند و مجبور هستند تا از خوراک و تحصیل‌شان بزنند و برای پرداخت آن پول مجبور می‌شوند تا هر روز به کلاس زبان نروند. وقتی هم از کلاس‌های زبانشان عقب می‌افتند، پرداخت آن ۱۵۰۰، ۲۰۰۰ دلار مستقیم یا غیر مستقیم بر زندگی‌شان تاثیر می‌گذارد.»

او امیدوار است تا این فعالیت چند ساله عاقبت به نتیجه‌ درست خودش برسد، هرچند زمان می‌برد و صبر می‌طلبد.

«در کشوری که بروکراسی قانونی دارد، همه‌چیز زمان می‌برد. همیشه می‌گویم فعالیت‌های امروز مستقیما برای پناهنده‌های امروز تاثیری نخواهد گذاشت. ولی برای آنانی که چند سال دیگر می‌آیند، تازه نتیجه‌ای در بر خواهد داشت.»

تشکر از جامعه ایرانی‌تبار کانادا

پارسی متشکر جامعه ایرانی‌تبار کاناداست، به‌خاطر تمامی تغییرهایی که داشته‌اند.

«نسبت به روز اولی که وارد این کشور شدم، خیلی آدم‌هایی را می‌بینم که خیلی موافق مساله دگرباشان هستند. ولی ۲۰۰۶ که آمده بودم، (افراد) مقاله‌ها در محکومیت حقوق همجنس‌گرایان و گی پراید و غیر می‌نوشتند، ولی الان حمایت می‌کنند. خیلی خوشحالم که این جامعه باز است و تغییر می‌کند.»

او خواهشی هم از نسل‌ جوان‌تر ایرانی کانادا دارد.

«با نسل قبلی‌شان بیشتر صحبت کنند. خیلی مواقع آن چیزی که ما فکر می‌کنیم، لزوما درست نیست. می‌تواند چیز دیگری باشد. شاید از بچگی چیزی را اشتباه یاد گرفته باشیم.

همان‌طور که یک نفر این حق را برای خودش قایل است که مثلا حجاب نداشته باشد و می‌گوید مجبور که نیستم حجاب داشته باشم و آن‌طوری که می‌خواهم زندگی می‌کنم، بقیه هم همین‌طور هستند.

بقیه هم حق دارند آن‌طوری که دوست دارند و هستند زندگی کنند. حق و حقوق فقط مساله حجاب نیست، فقط مساله برابری زن و مرد نیست، بلکه حتی برابری مرد و مرد هم هست.»

او همچنین اشاره به مسوولیت بزرگ جامعه ایرانی‌تبار خارج از کشور می‌کند.

«در تمام خانواده‌ها دگرباشان وجود دارد، ممکن است آنها ندارنند بچه خواهر یا بردار، پسرخاله یا پسرعمویشان دگرباش است. شاید ولی یک روز بدلیلی که این‌ها خارج از کشور زندگی می‌کنند، به آنها اعتماد کنند و رازشان را بهشان بگویند و من فکر می‌کنم افراد خارج کشور این وظیفه را دارند که خوب برخورد کنند.»

نقدهای پارسی به پراید

«من مدافع داشتن پراید هستم ولی خیلی هم بهش انتقاد دارم. پراید عملا یک تظاهرات است. از اول به عنوان یک تظاهرات و حق‌خواهی شروع شد ولی الان خیلی تجاری شده.»

پارسی معتقد است که پراید به نوعی روح اولیه خودش را از دست داده و می‌گوید سازمان‌ها و فعال‌های حقوق دگرباشان جنسی، جایگاه‌شان را در پراید از دست داده‌اند.

«شما (در پراید) این‌قدر لوگو تی‌دی و آر‌بی‌سی و مشروب و سیاستمدارها می‌بینید ولی چیزی راجع به سازمان‌ها و فعالیت و مساله دگرباشان نمی‌بینید و این بد است.»

او مثال از ۲۰۱۴ و ورلد پراید تورنتو می‌زند که او و سازمانش را در کنار دیگر سازمان‌های دگرباش، در انتهای صف پراید و بعد از تمامی برندها و لوگوها، از جمله پیتزا پیتزا قرار داده بودند.

«پراید باید به اصل خودش برگردد و آن مبارزه حق‌طلبی و حق‌خواهانه باشد. پراید سیاسی است. کلا راهپیمایی پراید یک مساله سیاسی است و نمی‌توانیم بگوییم نه، نمی‌خواهم این‌طوری باشد.»

کاش دیگر خبر تجاوز، مرگ و خودکشی نباشد

درنهایت پارسی آرزو می‌کند که «همه کسانی که چه پناهنده هستند یا در ایران زندگی می‌کنند و پناهنده نیستند – امیدوارم یک روزی من بیکار بشوم و دیگر آن مشکلات وجود نداشته باشد که آدم‌ها برایش مجبور به پناهندگی بشوند.

امیدوار هستم کسی مورد تجاوز قرار نگیرد، چون مساله تجاوز، مساله‌های عاطفی، خودکشی و مرگ آدم‌ها، این‌ها خیلی آزاردهنده است و امیدوارم دیگر شاهد این‌گونه موارد نباشیم و قوی باشیم.

اولین باری نیست در زندگی‌هایمان سختی می‌کشیم، آخرین بار هم نخواهد بود. باید به اصطلاح پوست‌مان خیلی کلفت شده باشد و باید بتوانیم مبارزه کنیم و جلوی این سختی‌ها بیاستیم. وگرنه از اینکه وای من چقدر بدبختم، چقدر شرایطم سخته، این‌ها هیچ مشکلی را حل نخواهد کرد.»

آرشیو نوشته‌ها و شناسایی نویسنده:

خانه | >> واپسین نوشته‌ها

سیدمصطفی رضیئی، مترجم و روزنامه‌نگار مقیم شهر برنابی است. او نزدیک به سه سال است در کانادا زندگی می‌کند و تاکنون ۱۴ کتاب به ترجمه او در ایران و انگلستان منتشر شده‌اند، همچنین چندین کتاب الکترونیکی به قلم او و یا ترجمه‌اش در سایت‌های مختلف عرضه شده‌اند، از جمله چهار دفتر شعر از چارلز بوکاووسکی که در وب‌سایت شهرگان منتشر شده‌اند. او فارغ‌التحصیل روزنامه‌نگاری از کالج لنگرا در شهر ونکوور است، رضیئی عاشق نوشتن، عکاسی و ساخت ویدئو است، برای آشنایی بیشتر با او به صفحه فیس‌بوک‌اش مراجعه کنید.

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

ویدیویی

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها: