UA-28790306-1

صفحه را انتخاب کنید

وحشت اخراج از کانادا مابین کارگرهای فصلی

وحشت اخراج از کانادا مابین کارگرهای فصلی

نوشته دَن لِوین

بخشی از مصاحبه های این گزارش را پائولینا ویلگاس در مکزیک گرفته است.

روزنامه‌ نیویورک‌تایمز، ۱۴ آگوست ۲۰۱۷

ترجمه از شهرگان

عکس از نیویورک تایمز

سامِرلَند، بریتیش کلمبیا – هیلاریو مِندوزا، مستاصل از تامین مخارج زندگی خانواده، به آخرین گزینه پناه برد تا از مکزیک راهی بریتیش کلمبیا بشود و در باغ‌ها، گیلاس جمع کند.

ولی بدی هوا او را بیکار باقی گذاشت و اغلب فقط سه ساعت روز را کار می‌کرد – خیلی کمتر از ۴۰ ساعت در هفته‌ای که به امیدش در برنامه کارگرهای فصلی مزارع کانادا ثبت نام کرده بود.

وقتی هم که منتظر رفتن به زمین‌های کِشت محصول بود، خودش را چپانده همراه ۳۴ کارگر دیگر در درون یک خانه کوچک می‌یافت که باران از سوراخ‌های سقفش، راهش را به رختخواب‌هایشان باز می‌کرد.

ماه‌ها شکایت‌هایش راه به جایی نبرد – و بعد ناگهان او را به مکزیک برگرداندند.

آقای مِندوزا تجربه سال ۲۰۱۴‌اش از کار در زمین‌های کِشت محصول کانادا را چنین توصیف می‌کند: «ما را به حال خودمان رها کرده بودند. آدم‌های زیادی در مکزیک امیدوار کار کردن در کانادا هستند، ولی حقوق‌شان محترم شمرده نمی‌شود.»

برنامه کارگرهای فصلی کشاورزی کانادا، برای جذب مهاجرهایی از مکزیک و ۱۱ کشور حوزه دریای کارائیب شکل گرفت تا هشت ماه سال را کار کنند و مشکل حاد کمبود نیروی کار را هم حل کنند.

ولی منتقدهایش می‌گویند که نظارت ضعیفی بر این برنامه وجود دارد و همین کارگرها را نسبت به سوءرفتارهای صاحبکارها، ناتوان باقی می‌گذارد. اغلب هم این کارگرها از مزایای کاری که  در کانادا بهش مستحق هستند، محروم می‌مانند و همچنین، اگر از شرایط کاری‌شان شکایتی بکنند، با خطر اخراج از کشور روبه‌رو می‌شوند.

کریس رامساروپ، یکی از برنامه‌ریزهای عدالت برای کارگرهای مهاجر، یک سازمان حقوق کارگران مستقر در اونتاریو می‌گوید، «این برنامه، شکلی از آپارتایتد (تقسیم نژاد سابق بر این حاکم در کشور آفریقای جنوبی – مترجم) است.»

آقای رامساروپ چنین ادامه داد، «کارگرهای مهاجر، در شرایطی کار و زندگی می‌کنند که متفاوت از حقوق قانونی کارگرهای کانادایی است. دولت کانادا، بر پایه صرف وجود برنامه‌های کارگرهای فصلی خارجی، توان این را می‌یابد تا آزادی‌ها و حمایت‌های اساسی این کارگرها را به‌خاطر مهاجر بودنشان، رد کند.»

برنامه کارگرهای کشاورزی، بخشی از ابتکار عملی گسترده‌تر است که می‌خواهد کارگرهای فصلی را برای کار در صنایعی مثل پرورش ماهی یا مراقبت‌های درمانی درون خانه‌ها هم بیاورد.

در همین حال، کانادا از ۲۰۱۴ میلادی تعداد کارگرهای موقت خارجی را افزایش داده، در کنار آن، برنامه کارگرهای فصلی کشاورزی رشد یافته و برابر داده‌های دولتی، کانادا در سال ۲۰۱۶ به تنهایی، ویزاهای کار ۳۴ هزار نفر را تایید کرده، این در حالی است که در ۲۰۱۱، ویزای ۲۵ هزار نفر صادر شده بود.

جاش بوکِرت، سخنگوی سازمان فدرالی که ناظر بر این برنامه است، در ایمیلی گفت که کارگرها «تحت حمایت عینِ حقوق و حمایت‌های حاکم بر کانادایی‌ها، قرار دارند.»

این سازمان یک خط تلفن و یک صفحه اینترنتی برای دریافت گزارش‌ بر پا کرده و به گفته این سخنگو، هر شکل شیادی یا سوءرفتار احتمالی را می‌توان به شکلی ناشناس گزارش داد، هرچند نه این خط تلفن و نه صفحه اینترنتی‌اش، به زبان اسپانیایی نیستند.

در حالی که اغلب کارگرهای خارجی فقط به اسپانیایی صحبت می‌کنند.

آقای بوکِرت در ادامه ایمیلش می‌گوید که از آپریل ۲۰۱۴ هم این سازمان فراتر از ۵ هزار گزارش دریافت کرده و ۶۴۰ مورد، درنهایت منجر به بازرسی شده‌ یا موارد به مقامات قضایی گزارش شده‌اند.

بااین‌حال در ماه مِی، گزارشی از حسابرس ارشد کانادا مشخص کرد که نظارت ناکافی فدرال بر برنامه کارگرهای موقت خارجی، بانی این شده تا تنها ۱۳ مورد از ۱۳۷ بازرسی پیش‌بینی شده در سال مالی ۲۰۱۶، واقعا به انجام برسند.

بنا به همین گزارش، با هیچ‌کدام از کارگرهای خارجی در طول بازرسی‌های انجام شده،‌ هیچ مصاحبه‌ای صورت نگرفته بود.

به‌رغم اینکه هزارها نفر در برنامه کارگرهای موقت کانادا مشغول به کار هستند، تنها هشت کارگر در فهرست شکایت‌ها به عنوان سرپیچنده مقررات قرار گرفته‌اند و تنها یک نفر در فهرست نقض حقوق کار، قرار گرفت.

گروه‌های مدافع همچنین می‌گویند که تعداد محدودی مقامات نظارتی دولت فدرال وجود دارند، چون مقامات استانی و قلمروهای کانادا مسوول اجرای استانداردهای سلامت، کار و امنیت محل کار برای تمامی کارگرها هستند و حراست‌ها به‌شکل نامتناسبی به انجام می‌رسند.

بااین‌حال، بیشتر استان‌ها، حتی فهرستی از نام کارگرهای خارجی موقت مقیم خودشان را ندارند، یا اینکه نمی‌دانند آنها برای چه کسی یا در کجا کار می‌کنند.

در همین ماه، دولت استانی بریتیش کلمبیا اعلام کرد که برنامه دارد تا چنین داده‌هایی را از طریق یک فهرست ثبت مهیا کند که می‌تواند یاری‌دهنده حمایت از کارگرها، در مقابل کارفرماهای سوءاستفاده‌گر باشند.

مدافع‌های حقوق این کارگرها همچنین به مشکلات دیگر همراه نظام کنونی اشاره می‌کنند. به

عنوان مثال، کنسولگری‌های کشورهایی که کارگر به کانادا می‌فرستند، برای کمک‌هایشان پول دریافت می‌کنند.

ولی این مقامات در اغلب در منازعه‌ها طرف مخالفِ کارگران را می‌گیرند و به کارفرماها این اجازه را می‌دهند تا کارگرهای سازگارتری را استخدام کنند.

در ۲۰۱۴ میلادی، هیات روابط کار بریتیش کلمبیا حکم داد که دولت مکزیک مداخله‌ای نامناسب داشته و یک کارگر مکزیکی را در فهرست سیاه قرار داده، چون کنسولگری این کشور شک داشت که او طرفدار تشکیل اتحادیه‌های کارگری است.

فِلیکس مارتینِز، یک رابط مشاور حقوقی سابق مکزیکی، در این پرونده به طرفداری از این فرد کارگر گواهی داده بود.

او در مصاحبه‌اش گفت که شخص کنسول، از این «وحشت» داشت تا کارفرماهایش را به چالش بکشد.

آقای مارتینِز می‌گوید، «اولویت در خرسند نگهداشتن کارفرماهاست،  تا آنها باز هم کارگر مکزیکی بخواهند،» او در ۲۰۱۱ از این شغل بیرون آمد و حالا برای اتحادیه کارگران متحد صنعت  غذا و تجارت کانادا کار می‌کند.

کنسولگری مکزیک در ونکوور به درخواست‌های مکرر مصاحبه نیویورک تایمز در این مورد، پاسخی نداد.

آقای مارتینِز همچنین گفت که کارگرهای خارجی در معرض کودهای شیمیایی مسموم قرار می‌گیرند، در کلبه‌های فلزی سکنی داده می‌شوند و مجبور هستند تا برای آب آشامیدنی، سراغ آب جویبارها بروند.

او گفت که بیشتر کارگرها در این موارد ساکت باقی می‌مانند، چون نمی‌خواهند در خطر اخراج قرار بگیرند و به فقر موجود در کشورشان بازگردانده شوند.

او گفت، «یا باید این شرایط را قبول کنند یا (در خانه) گرسنگی بکشند.»

برخی از کارگرهای مکزیکی گفتند که هر سال پیش از سفر به کانادا، مقامات مکزیکی ازشان می‌خواهند تا مشکلی درست نکنند.

اریکا زاوالا، یک مادر ۳۲ ساله که به تنهایی بچه‌هایش را بزرگ می‌کند، گفت، «همیشه بهمان می‌گویند که شما می‌روی کانادا کار کنی، نه اینکه مشکل‌ساز بشوی.» او در یک مزرعه تولید اورگانیک هویج در بریتیش کلمبیا، در یک تریلر زندگی می‌کند. او از ۲۰۱۴ در کانادا کار می‌کند.

عکس از نیویورک تایمز

او در این مزرعه، ۱۰ ساعت روز را خمیده بر زمین، بر بوته‌ها کار می‌کند و ساعتی ۸ دلار دریافت می‌کند.

تریلر را با یک زن مکزیکی دیگر شریک است و آب گرم ندارند.

همچنین در سال‌های اخیر، در اتاقی خوابیده که روزنه‌های هوایش فرسوده هستند و محل رفت و آمد موش‌ها و درب تریلر را هم فقط از بیرون می‌توان قفل کرد.

خانوم زاوالا هرچند کمتر از دیگر مشاغلش در بریتیش کلمبیا پول درمی‌آورد، ولی هرگز شکایتی نمی‌برد، چون می‌ترسد از این برنامه کار، بیرونش بیاندازند.

با تمامی این‌ها، این برنامه برای برخی، موفقیت‌آمیز بوده است.

جولیو مِنسوس، ۴۰ ساله، ۱۶ فصل کاری را از مکزیک به گلخانه‌های بِوِرلی می‌آید و در یک مزرعه رشد خیار در اونتاریو کار می‌کند.

او حالا سر کارگر است و در دوره هشت ماهه کاری‌اش، حدود ۱۵ هزار دلار پول درمی‌آورد و می‌تواند هزینه تحصیل بچه‌اش را در برجسته‌ترین دانشگاه‌های مکزیک، به همین طریق پرداخت کند.

او می‌گوید، لحظه‌ای که تحصیل پسرش تمام بشود، دیگر در مکزیک می‌ماند. او گفت، «الان داریم چیزی برای آینده می‌سازم.»

کارفرماهای کانادایی اغلب داستان چنین موفقیت‌های مالی را تعریف می‌کنند، در همین حین، پیشنهاد سوءاستفاده از کارگرهای این برنامه را رد می‌کنند.

فیل تریگونو، ۶۲ ساله، نسل چهارم باغداری است که در محدوده دریاچه نیاگارا در اونتاریو، میوه پرورش می‌دهند و امسال، ۱۲۰ کارگر خارجی استخدام کرده‌اند و گفت، آنها «اگر راضی نباشند که نمی‌آیند در ملک‌ تو کار کنند.»

کِن فورث، رییس مدیریت خدمات منابع خارجی در صنعت کشاورزی، سازمانی در اونتاریو که درخواست‌های کار را می‌سنجد و کارگرهای این برنامه را جابه‌جا می‌کند، گفت که کارفرماها رودروری استانداردهای سخت‌گیرانه‌ای قرار دارند و کارگرها بایستی به خدمات بهداشت و درمانی شایسته در اونتاریو دسترسی داشته باشند و همچنین بایستی شامل نظام بازنشستگی باکفایت کانادا هم بشوند.

او هم چنین این ادعاها که کارگرها را به شکلی نامناسب به خانه‌هایشان پس می‌فرستند، رد کرد و گفت که دولت‌های خارجی حاضر در این برنامه بایستی بازگشت کارگرهایشان را تایید کنند.

ولی مایکل کمپبل، ۵۴ ساله که برای نُه فصل کاری، کارگر فصلی زمین‌های کشاورزی اونتاریو بود، تجربه خیلی سختی را پشت سر گذاشت. او در سال ۲۰۰۸ به خانه فرستاده شد، وقتی موقع چیدن هلو، پشتش آسیب دیده بود.

آقای کمپبل که پدر چهار بچه است، گفت برای همیشه ناتوان شده است و در شورای امنیت محل کار و بیمه اونتاریو یک شکایت پر کرده بود. این یک آژانس استانی است که جبران خسارت‌های کارگرها را برعهده دارد.

در ۲۰۱۱ میلادی، شورای حکم داد که ایشان شایسته غرامت بیشتری نیست، چون به گفته آنان، هنوز می‌توانست به عنوان یک مامور حساب و کتاب یک فروشگاه در اونتاریو کار کند – هرچند شایسته دریافت ویزای کار کانادایی برای چنین کاری نبود.

مِریث یاچین، وکیلی در گروه قربانیان حادثه‌های صنعتی اونتاریو می‌گوید، «این مسخره است.» این گروه، یک کلینیک حقوقی در اونتاریو است که نماینده آقای کمپبل در این پرونده را برعهده دارد.

آقای کمپبل درخواست استیناف این حکم را داد و از او خواستند برای شهادت به دیوان محاکمات اونتاریو در ماه جون بیاید. او تلفنی از خانه‌اش در سنت الیزابت در جامائیکا گفت، «عدالت را می‌خواستم.»

ولی در ماه مِی، وزارت مهاجرت کانادا درخواست ویزای او را به این بهانه رد کرد که او می‌خواهد غیر قانونی در کشور باقی بماند و او این ویزا را لازم داشت تا بتواند به کانادا بیاید و شهادت بدهد. این را یک ایمیل ارسالی از طرف این وزارتخانه به او چنین می‌گفت.

خانم یاچین می‌گوید که مقامات مهاجرت، موضوع درآمد پایین آقای کمپبل را بهانه قرار داده‌اند. هرچند این کلینیک حقوقی توضیه داده بود که اقامت فراتر از زمان این ویزا، می‌تواند پرونده‌ای را به خطر بیاندازد که ایشان خواهان بردن آن و دریافت غرامت ناتوانی‌اش بود.

او می‌گوید، تمامی این‌ها بر روی هم، نشان می‌دهد که اعمال دولت بیانگر بی‌اعتنایی عمیق‌شان به حقوق کارگرهای فصلی موقت است.

او گفت، «آنها فقط این مردمان را مثل یک انسان نمی‌بینند.»

آرشیو نوشته‌ها و شناسایی نویسنده:

خانه | >> واپسین نوشته‌ها

سیدمصطفی رضیئی، مترجم و روزنامه‌نگار مقیم شهر برنابی است. او نزدیک به سه سال است در کانادا زندگی می‌کند و تاکنون ۱۴ کتاب به ترجمه او در ایران و انگلستان منتشر شده‌اند، همچنین چندین کتاب الکترونیکی به قلم او و یا ترجمه‌اش در سایت‌های مختلف عرضه شده‌اند، از جمله چهار دفتر شعر از چارلز بوکاووسکی که در وب‌سایت شهرگان منتشر شده‌اند. او فارغ‌التحصیل روزنامه‌نگاری از کالج لنگرا در شهر ونکوور است، رضیئی عاشق نوشتن، عکاسی و ساخت ویدئو است، برای آشنایی بیشتر با او به صفحه فیس‌بوک‌اش مراجعه کنید.

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

ویدیویی

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها: