UA-28790306-1

صفحه را انتخاب کنید

وقتی نه به تحریم مساوی دفاع از ارکان دولت ایران نباشد

وقتی نه به تحریم مساوی دفاع از ارکان دولت ایران نباشد

شهرگان: روابط دو دولت ایران و کانادا در چه وضعیتی است؟ امیر باجه‌کیان، از اعضای حزب دموکرات نوین (ان‌دی‌پی‌) می‌گوید که در حالت بلاتکلیفی است. علیرضا احمدیان، کارشناس روابط بین‌الملل، می‌گوید که «دولت کانادا به صورت گام به گام و ذره به ذره، دارد عادی‌سازی روابط با ایران را پی‌گیری می‌کند.»

در این میان لایحه پیشنهادی اس-۲۱۹ مشهور به «تحریم‌های غیر هسته‌ای علیه ایران» به پیشنهاد اپوزیسون محافظه‌کار در سنا مطرح است. این لایحه می‌خواهد برابر قوانین تصویب شده در سال ۲۰۱۲ در کانادا، وزیر امور خارجه را موظف بسازد تا هر سال فهرستی از افراد ایرانی‌تبار تهیه کند که مواردی از جمله نقض حقوق بشر را مدیریت می‌کنند و آنها را تحریم کند.

در کنار آن لایحه پیشنهادی اس-۲۲۶ مطرح است که هدف آن شناسایی افراد غیر کانادایی است که ناقض حقوق بشر هستند و قوانین کانادا را در زمینه مهاجرت، پناهجویی و فعالیت‌های اقتصادی تصحیح می‌کند تا این افراد امکان استفاده از این امکانات را نداشته باشند.

پیش‌تر شهرگان در گفتگو با مژده شهریاری، وکیل پناهندگی، مهاجرت و حقوق بشر کانادا، ابعاد حقوقی لایحه پیشنهادی اس-۲۱۹ را مطرح کرده بود.

در این مطلب به ابعاد سیاسی روابط ایران و کانادا، بخصوص با توجه به شکل‌گیری دولتی تازه در امریکا، از دو دیدگاه مخالف تحریم و موافق گفتگوهای دیپلماتیک بدون پیش‌شرط مابین دو کشور می‌اندازیم.

این گزارش گفتگو، قسمت دوم مجموعه‌ای از مطالب در موضوع روابط مابین ایران و کاناداست و در هفته‌های آینده مجدد سراغ این موضوع با نگاه‌های متفاوت دیگر تحلیل‌گران باز خواهیم گشت.

موانع اخلاقی در کنار مشکلات حقوقی

باجه‌کیان می‌گوید که الان، رابطه ایران و کانادا در حالت بلاتکلیفی است، «دولت فعلی به‌نظر می‌رسد که می‌خواهد این روابط برقرار بشود، اما موانعی دارد که نمی‌تواند به‌ راحتی و بدون هزینه دادن از پس آنها بربیاید و به‌خاطر اینکه الان در امریکا دولت جدیدی بر سر کار آمده، اولویت‌های کانادا هم یک مقداری تغییر کرده و به‌نظر می‌رسد در حالت بلاتکلیفی مانده‌اند.»

امیر باجه‌کیان

موانع اصلی پیش روی از سر گیری این روابط، مباحث حقوقی هستند.

سال ۲۰۱۲، دولت وقت کانادا به رهبری نخست‌وزیر سابق، استیفن هارپر، دولت ایران را در فهرست حامیان گروه‌های تروریستی قرار داد. بدنبال این امر، سفارت‌های دو کشور تعطیل شدند و قوانین کانادا به نحوی تصحیح شد که اتباع کانادا، بتوانند از دولت ایران در موضوع فعالیت‌های تروریستی، تقاضای خسارت بکنند.

مثال آن حکم دادگاه اونتاریو است که دولت ایران را به‌خاطر حمایت از تروریسم موظف به پرداخت فراتر از ۱ میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار خسارت به قربانیان عملیات‌های تروریستی کرده است.

همچنین مصونیت دیپلمات‌ها و دارایی‌های منقول و غیر منقول دولت ایران در کانادا برداشته شده است.

احمدیان می‌گوید، «یعنی ایران الان در قوانین کانادا فاقد این مصونیت است و به همین خاطر هم می‌توانند بروند و از ایران شکایت کنند.»

هرچند مشکلات اخلاقی هم در کنار مباحث حقوقی مطرح است.

احمدیان توضیح می‌دهد، «از طرف دیگر دولت کانادا یک سری انتقادهایی دارد، در مورد بحث حقوق بشر در ایران، در مورد سیاست‌های منطقه‌ای ایران و آن چیزی که حمایت از جرایم صورت گرفته از روی نفرت خوانده می‌شوند. دولت کانادا بر سر این سه موضوع هم پافشاری می‌کند.»

در کنار این موانع عمده، احمدیان می‌گوید که دیپلماسی بایستی در معنای گفتگوی بدون پیش فرض استفاده شود.

دیپلماسی در معنای صحبت با نظرهای مخالف

این سوال مطرح است که دولت کانادا می‌خواهد چه راهی را برای گفتگو بر سر روابط با ایران در پی بگیرد. احمدیان چنین توضیح می‌دهد، «دیپلماسی اتفاقا موقعی معنا پیدا می‌کند که دارای با کشورهایی صحبت می‌کنی که سیستم ارزشی و حکومتی‌شان با تو فرق می‌کند. برای اینکه با همدیگر صحبت کنیم هم فکر نمی‌کنم هیچ پیش شرطی لازم باشد. یعنی صحبت کردن پیش فرضی نمی‌خواهد. اگر خواستیم به مرحله عمل برویم، آن موقع طبیعتا می‌شود در مورد همه‌چیز مذاکره کرد، ولی اینکه بیایم پیش ‌شرط بگذاریم که ما با شما صحبت نمی‌کنیم تا الف و ب و پ انجام بشود، این کمکی به این جریان نمی‌کند و عملا هم سودی نمی‌رساند.»

علیرضا احمدیان

احمدیان از امریکا مثال می‌زند که نتوانست در بحث فعالیت‌های هسته‌ای ایران به نتیجه‌ای برسد، تا وقتی که گفتگوی بدون پیش شرط را قبول کرد. سپس او می‌گوید این محدود به روابط با ایران نمی‌شود، «البته ما در دنیای بین‌اللملل دوست و دشمن نداریم، کشورهایی هم‌پیمان ما هستند و آنهایی که با ما مخالفت می‌کنند. در مورد اسراییل متاسفانه یک سری کشورهای مسلمان صحبت نمی‌کنند. واقعا کار اشتباهی است، یعنی موضوع ایران و غیره و ذالک نیست. کلا در روابط دیپلماتیک اینکه دیپلمات‌ها بتوانند با هم صحبت کنند، اولین موضوع لازم است تا بتوان بقیه مسائل را حل کرد.»

صحبت احمدیان هم‌گام با نمایندگان کنگره ایرانیان کانادا (آی‌سی‌سی) است که در جلسه کمیته روابط خارجی سنا، امید داشتند مباحث مرتبط به حقوق بشر هم بتوانند در گفتگوهای دیپلمات‌ها مطرح و حل بشوند.

 

ایرانی‌تبارهای کانادا و گستره نگاه‌ها

هم احمدیان و هم باجه‌کیان از گستردگی نظرها و نگاه‌ها در جامعه ایرانی‌تبار کانادا می‌گویند. ولی همچنین هر دو بر این تاکید می‌ورزند که جامعه‌ تازه مهاجر که در ده و تا پانزده سال اخیر آمده‌اند، نگاهی موافق به رابطه دیپلماتیک مابین دو دولت ایران و کانادا دارند.

باجه‌کیان می‌گوید، «به‌نظرم جامعه ایرانی که در کاناداست، یک فرقی با جوامع ایرانی بیشتر کشورهای غربی دارد و آن هم این است که خیلی جدیدتر است و سابقه حضورش کمتر است و ارتباط‌هایشان با سرزمین اصلی خیلی بیشتر است. این به‌نظرم شامل اکثریت این جامعه می‌شود. درنتیجه، دیدگاه‌هایی که دارند، به‌نظر با دیدگاه‌هایی که از داخل ایران می‌آیند، نزدیک‌تر است (و این) شامل بر مخالفت با تحریم‌ها و حمایت از گشایش روابط (می‌شود).»

احمدیان می‌گوید گروه‌هایی در داخل ایرانی‌تبارها هستند که «مسائل حقوق بشری، برابری های جنسی، اقلیت‌ها و غیره برایشان مهم باشد و دیپلماسی هم برایشان مهم است. اینکه کسی دولت کانادا را تشویق می‌کند که رابطه دیپلماتیک با ایران داشته باشد، به هیچ عنوان به معنای این نیست که از تمام سیاست‌های ج.ا.ا. حمایت می‌کند. این نکته خیلی مهم است که بفهمیم صحبت و گفتگو کردن، نشانه سازش نیست.»

احمدیان البته توضیح می‌دهد، «شما دو مدل می‌توانی کاری را انجام بدهی. یکی اینکه بکشی کنار و بگویی هیچ کاری نکن و این الف و ب و پ را انجام نده، تا من با تو صحبت کنم و دومی اینکه می‌توانی بگویی بیا صحبت کنیم، ولی من در مورد الف و ب و پ دغدغه دارم و با آنها مشکل دارم. فکر می‌کنم اکثریت ایرانی‌تبارها روش دوم را می‌پسندند.»

درنهایت او معتقد است که «از طریق گفتگو کردن احتمال اینکه یک سری مسائل حل بشود، خیلی بیشتر از این است که بنشینیم کنار و فقط انتقاد کنیم.»

با لایحه پیشنهادی اس-۲۱۹ مخالفم

باجه‌کیان می‌گوید این لایحه صادق نیست. «به‌نظرم این لایحه یک جور بی‌صداقتی درونش است، یعنی همان تحریم‌هایی که به خاطر اجماع بر پرونده هسته‌ای اعمال کنند، حالا می‌خواهند آنها را به اسمی دیگر، به اسم حقوق بشر اعمال کنند.»

او در ادامه می‌گوید، «نکته دومم این است که تحریم‌های حقوق بشری باید از نظر من افراد و نهادهایی را که در نقض حقوق بشر سهیم هستند و دخالت دارند، آنها را هدف بگیرد، نه اینکه خودش باعث نقض حقوق بشر بشود. مثلا تحریم فروش هواپیماهای غیر نظامی به ایران خب چه فایده‌ای دارد؟ حالا این چطور می‌خواهد حقوق بشر را تغییر بدهد؟»

البته برابر متن لایحه پیشنهادی اس-۲۱۹، هدف این لایحه شناسایی و تحریم افرادی است که مدیریت نقض حقوق بشر را داخل ایران انجام می‌دهند. در توضیح این لایحه در وب‌سایت پارلمان کانادا و در ابتدای متن کامل آن به دو زبان انگلیسی و فرانسه، آمده است که این «قانونی برای بازداشتن عملیات‌های تروریستی با حمایت ایران (و بازداشتن دولت ایران) از تحریک‌های ناشی از نفرت و نقض‌های حقوق بشری» است.

هرچند کنگره ایرانیان کانادا هم در کمپین اینترنتی خود، نگاهی نزدیک به باجه‌کیان دارد و در توضیح این کمپین آمده است که این لایحه پیشنهادی «تلاشی است برای از مسیر خارج کردن هر تلاشی برای تجدید روابط با ایران است و پیچیدگی‌های بروکراتیک به این فرآیند اضافه می‌کند. (این لایحه پیشنهادی) موانع بیشتری در مذاکرات مابین کانادا و ایران وضع می‌کند و مانع این می‌شود تا دیپلمات‌ها بتوانند کارشان را به انجام برسانند.»

سپس هم در توضیح این کمپین و هم در ابتدای نامه‌ای که افراد می‌توانند از طریق این کنگره و با استفاده از اینترنت برای سناتورهایشان بفرستند، آمده است که «در صورتی که (این لایحه پیشنهادی) تبدیل به قانون بشود، هرگونه احتمال تجدید روابط بین دو کشور و بازگشایی سفارت‌ها را مسدود خواهد ساخت.»

مژده شهریاری، در مصاحبه پیشین خود با شهرگان به عنوان یک وکیل متخصص گفته بود که این لایحه پیشنهادی، «وضع تحریم‌های اقتصادی بر یک کشور نیست. چنین تحریم‌هایی در دوران هارپر بر علیه ایران وجود داشت و در فوریه ۲۰۱۶ دولت فعلی بدنبال موفقیت برجام، آنها را برداشت. در نتیجه سرمایه‌دارها و کمپانی‌ها الان آزاد به تبادلات اقتصادی با ایران هستند و این لایحه پیشنهادی هم جلوی این موارد را نمی‌گیرد. کمپانی‌ها همچنان می‌توانند به‌رغم این لایحه تازه، به ایران رفته و در این کشور فعال باشند.»

باجه‌کیان در پاسخ به این سوال که چطور تحریم افرادی مشخص که ناقض حقوق بشر هستند، می‌تواند منجر به این بشود تا ایران نتواند هواپیمایی غیر نظامی خریداری کند می‌گوید که «خب، این تیم آمده یک کشور خاص را هدف قرار داد است و عملا این یک قسمتش می‌تواند باشد و هست. ولی یک لایحه دیگر هم در سناست که افراد ناقص حقوق بشر را هدف می‌گیرد و لایحه پیشنهادی اس-۲۲۶ را می‌توان در این موضوع مطرح کرد. چون کشور خاصی را هدف قرار نمی‌دهد. ولی وقتی این لایحه می‌آید و فقط یک کشور خاص را هدف قرار می‌دهد و بعدش هم عملا تحریم‌ها را به بهانه غیر هسته‌ای برقرار می‌کند، به‌نظرم این صادقانه نیست.»

احمدیان معتقد است گزینه تحریم همیشه وجود دارد ولی الان باید اجازه داد تا دولت کارش را انجام بدهد و چنین توضیح می‌دهد، «شما نمی‌توانید یک سری چیزها را قانون‌گذاری کنی، باید بگذاری دست دیپلمات‌ها باز باشد که این‌ها در مذاکرات با دست باز سراغ این موارد بروند. این دیپلمات‌ها، دیپلمات‌های کانادایی هستند، آنها نظر دولت کانادا را اعمال می‌کنند و از کره مریخ هم نیامده‌اند. ولی این مدل قوانین، عملا دست آنها را می‌بندد.»

البته روابط ایران و کانادا، هم‌اکنون در سایه تغییر قدرت در دولت فدرال امریکا هم قرار گرفته است.

رقابت سه دسته در دولت امریکا

احمدیان می‌گوید هنوز وضعیت دولت امریکا و نظرش نسبت به حکومت ایران مشخص نیست. از نظر او، سه دسته در این دولت رقابت می‌کنند و اینکه نتیجه این رقابت چه بشود، هنوز مشخص نیست.

گروه نخست از دید او، گروه «اول امریکا» است که «خود آقای ترامپ سخنگوی اصلی‌اش است و آنها از دید اقتصادی نگاه می‌کنند،» و احمدیان می‌گوید که اگر یک پیشنهاد اقتصادی خوب جلوی آنها قرار بگیرد، ممکن است وارد تعامل‌هایی با ایران هم بشوند.

گروه دوم، مثال‌هایش رُودی جولیانی یا جان بولتن یا ژنرال مایکل فیلین هستند که فیلین سمتش را به خاطر صحبت‌هایش با سفیر روسیه از دست داد.

«این‌ها سال‌های سال است که در مورد تغییر رژیم ایران کار می‌کنند و خواستار سرنگونی جمهوری اسلامی ایران (ج.ا.ا.) هستند و اگر این‌ها در رقابت با دیگر گروه‌ها پیروز بشوند و زورشان در کابینه بیشتر بشود، طبیعتا سیاست‌های امریکا را هم می‌توانند تحت‌تاثیر قرار بدهند و سخت‌گیری‌های بیشتری» را اعمال کنند.

گروه سوم هم هسته اصلی حزب جمهوری‌خواه است و داخل این هسته هم «در مورد ایران اتفاق نظری ندارند. یک سری‌شان می‌گویند که ما از ابتدای انقلاب ایران، تحریم اعمال کردیم و لزوما آنچه می‌خواستم نگرفتیم، ولی ارتباطات (محدود) دولت اوباما، بخشی از خواسته‌های حکومت امریکا را تامین کرد. به‌نظرم یک گروهی از جمهوری‌خواه‌ها چنین فکر می‌کنند و گروه دوم که مقامات اصلی (establishment) حزب است (که) مورد به مورد جلو می‌روند.»

احمدیان می‌گوید که فارغ از ممنوعیت سفر ایرانی‌تبارها و تحریم‌های مرتبط به فعالیت‌های موشکی ایران، باید صبر کرد تا نتیجه رقابت این سه گروه مشخص بشود.

حضور بیشتر ایرانی‌تبار در فعالیت‌های اجتماعی

باجه‌کیان درنهایت خواستار حضور بیشتر ایرانی‌تبارها در جامعه کانادا است. «به‌نظرم باید حضورمان را در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی بیشتر بکنیم و وظایف شهروندی‌مان را فراموش نکنیم. ما راجع به حقوق شهروندی زیاد صحبت می‌کنیم،» ولی در صحنه‌های مختلف سیاسی و اجتماعی، صحنه را خالی گذاشته‌ایم.

باجه‌کیان توضیح می‌دهد که منظورش الزاما لابی کردن در مورد روابط ایران و کانادا نیست. بلکه منظورش این است که «در مسائل روزمره حاضر باشیم، اظهارنظر بکنیم و خودمان را درگیر مشکلات کرده و در مباحث پیش روی جامعه، خودمان را سهیم بدانیم و نقش برای خودمان قائل باشیم.»

«این اشکال از ماست که می‌ترسیم و نمی‌رویم صحبت کنیم و عواقبش را هم می‌بینیم و نمی‌شود همه تقصرها را گردن دیگران انداخت، وقتی خودمان مشارکتی نداریم.» او مثال از حضور جامعه سیک می‌زند و می‌گوید، لزوما در یک حزب و گروه هم حاضر نمی‌شوند، ولی حضور گسترده در تمامی احزاب دارند، راست، چپ، میانه‌رو، طرفدار محیط‌زیست، همه جا هستند و این باعث شده تا نگاه‌ها و پیش‌فرض‌ها کمتر بشود.

«این نگاه و این پیش‌فرض که طرف عضو گروهی است که از ایران آمده و اهل خاورمیانه است و احتمالا زمینه اسلامی دارد، این‌ها را برطرف می‌کند. چون کسانی که با ما نشست و برخواست کردند و رفت و آمد دارند مثلا این تفکرات را ندارند و نظرشان نسبت به ما عادی است. این عادی‌سازی در صورتی اتفاق می‌افتد که ما از حالت میهمان بودن بیرون بیاییم و واقعا در جامعه مشارکتی جدی داشته باشیم.»

آرشیو نوشته‌ها و شناسایی نویسنده:

خانه | >> واپسین نوشته‌ها

سیدمصطفی رضیئی، مترجم و روزنامه‌نگار مقیم شهر برنابی است. او نزدیک به سه سال است در کانادا زندگی می‌کند و تاکنون ۱۴ کتاب به ترجمه او در ایران و انگلستان منتشر شده‌اند، همچنین چندین کتاب الکترونیکی به قلم او و یا ترجمه‌اش در سایت‌های مختلف عرضه شده‌اند، از جمله چهار دفتر شعر از چارلز بوکاووسکی که در وب‌سایت شهرگان منتشر شده‌اند. او فارغ‌التحصیل روزنامه‌نگاری از کالج لنگرا در شهر ونکوور است، رضیئی عاشق نوشتن، عکاسی و ساخت ویدئو است، برای آشنایی بیشتر با او به صفحه فیس‌بوک‌اش مراجعه کنید.

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

ویدیویی

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها: