UA-28790306-1

صفحه را انتخاب کنید

خیر مقدم به سعید ملک‌پور و تقدیر از تلاش‌های تیم آزادسازی او از زندان جمهوری اسلامی ایران

خیر مقدم به سعید ملک‌پور و تقدیر از تلاش‌های تیم آزادسازی او از زندان جمهوری اسلامی ایران

سعید ملک‌پور طراح وبسایت و برنامه‌ریز کامپیوتر، بعد از یازده سال زندان، با پرداخت وثیقه، مجوز مرخصی موقت سه‌روزه دریافت کرد و از زندان آزاد شد اما او  طی همین مدت از ایران خارج شده و به کانادا سفر کرده است.

این خبر را مریم ملک‌پور، خواهر او با انتشار ویدیویی در حساب توییتری خود تایید کرده است.

سعید ملک پور که در کانادا زندگی می کرد، سال ۱۳۸۷ برای دیدار خانواده‌اش به ایران سفر کرد، اما در ایران بازداشت شد و از آن زمان در زندان بود. او به‌جرم واهی اقدام و آشوب علیه حکومت جمهوری اسلامی و توهین به مقدسات متهم شده بود و برایش حکم اولیه اعدام نیز صادر شده بود.

سعید ملک پور هنگام دستگیری و انتقال به زندان اوین ۳۳ سال داشت و اکنون پس از آزادی ۴۴ سال دارد. او ماه گذشته برای اولین بار بعد از یازده سال حبس اجازه مرخصی از زندان گرفته بود.

اما آزادی سه‌روزه سعید ملک پور مدتی پیش به شرط پرداخت وثیقه‌ی یک و نیم میلیارد تومانی صادر شده‌بود و مدتی بود که تلاش برای تامین این میزان وثیقه سنگین آغاز شده‌بود. در نهایت با کوشش‌‌های مریم ملک‌پور و سازمان عفو بین‌الملل همراه با عده‌ای از خیرخواهان و خدمتگزاران به حقوق بشر و مدافع آزادی‌های فردی و اجتماعی در کانادا از جمله فرهاد صوفی این شرط مالی تامین شد و مرخصی سه‌روزه سعید ملک‌پور از زندان پس از ۱۱ سال میسر شد.

سعید ملک‌پور در طی آزادی سه‌روزه توانست از ایران خارج شود و اقدامات لازم و فوری جهت انتقال او به کانادا به‌فوریت از سوی دولت کانادا و سازمان عفوبین‌الملل انجام گرفت و ایشان اکنون در کانادا – بریتیش کلمبیا – به‌سر می‌برند.

پس از اطلاع و آگاهی از اینکه فرهاد صوفی یکی از افرادی است که در تامین بخشی از  وثیقه آزادی سعید ملک‌پور نقش داشته و به این روند کمک کرده‌، به اتفاق تنی چند از فعالان فرهنگی و سیاسی به‌دیدار فرهاد صوفی رفتیم تا از نقش او در کمک‌رسانی در حوزه‌های متفاوت فرهنگی و سیاسی – اجتماعی تقدیر به‌عمل آید.  نقش فرهاد صوفی در این حرکت اخیر چه کوچک و چه بزرگ به پشتوانه حضور و پشتیبانی‌اش در هر یک از عرصه‌های متفاوت در این کشور به ویژه استان‌های ساسکچوان و بریتیش کلمبیا قابل تامل و قدردانی است. نام او تبدیل به یک براند شده که وزنه‌ای در تامین مالی و معنوی برنامه‌های هنری و رویدادهای سیاسی- اجتماعی در این شهر به‌شمار می‌آید. 

 

فرهاد صوفی

 

فرهاد صوفی حدود ۴۵ سال پیش در سال ۱۹۷۲ هنگاهی که جوان ۲۰ -۲۱ ساله‌ای بود به تنهایی وارد کانادا می‌شود.  او می‌گوید هیچ شور سیاسی در آن سن و سالم نداشتم اما از رژیم شاه هم راضی نبودم و بیشتر هیجان‌های جوانی بود و قایم باشک‌های دوست داشتنی و هیجانی با رژیم شاه با خواندن کتاب‌های ممنوعه صمد بهرنگی و جنگ نیشکر در کوبا و . . . 

او می‌گوید قصدداشتم به یکی از کشورهای اروپایی سفر کنم اما در ترکیه به دلیل بی‌پولی و فقط با داشتن صد دلار مسیرش را به‌سمت کانادا تغییر می‌دهد و در ساسکچوان سکونت می‌گزیند. او با هیچ حزب و سازمان سیاسی ایرانی در ارتباط نبود هرچند که پسر عمه‌اش در آلمان عضو حزب توده بود و برادرش فرامرز صوفی نیز از مسئولان انجمن دانشجویی فریاد هند.

فرامرز صوفی که پیش از فرهاد صوفی به ایران بعداز انقلاب رفته‌بود و نسیم آزادی را تنفس می‌کرد به ناگهان دچار تندباد خانمانسوز انقلاب اسلامی شده و دستگیر و زندانی می‌شود. فرهاد صوفی به ایران می‌رود و تمام تلاشش را به عمل می‌آورد تا سبب آزادی برادرش شود اما موفق نمی‌شود و در ملاقات با برادرش خواسته‌ی ‌او را که انتقال همسر و گل‌هایش یاسمن و نسترن (دخترانش) به کاناداست، برآورده می‌کند. اما مدتی بعد فرامرز صوفی در زندان جمهوری اسلامی اعدام می‌شود.

فرهاد صوفی که در تشکیل دفتر عفو بین‌الملل شعبه استان ساسکاچوان در کانادا نقش داشت، فعالیت بشردوستانه خود را از همان سال‌های آغازین حضورش در این استان شروع کرد و از کمپین‌های اعتراضی نسبت به دستگیری و سرکوب دانشجویی در قبل از انقلاب نیز همگام و همراه می‌شد. او در همان ابتدای حضورش به کانادا به عضویت حزب NDP درآمد و فعالیت‌اش را در ساسکچوان با این حزب شروع کرد و اکنون یکی از اعضای موثر حزب NDP به‌شمار می‌رود.

صوفی در سال ۲۰۰۱ به اتفاق خانواده‌اش وارد بریتیش کلمبیا شد و رستوران پاستاپلو را که از رستوران‌های موفق ایتالیایی در ترای سیتی به‌شمار می‌رود، راه‌اندازی کرد. او در کنار حرفه رستوران‌داری به فعالیت حقوق‌بشری خود ادامه داده و حامی و پشتیبان بسیاری از مراسم فرهنگی، هنری، اجتماعی و حقوق بشری است. ارزش کار او تنها در پیوستن به کمپین مالی برای تامین وثیقه آزادی موقت سعید ملک‌پور تعریف نمی‌شود بلکه همانطور که در ابتدای این یادداشت اشاره شد اسم او تبدیل به یک براند و نهادی شده‌است که در حوزه‌های متفاوت، یاری‌رسان جامعه ایرانی – کانادایی است.

صوفی در ارتباط با وضعیت سعید ملک‌پور و مطرح شدن نامش در سطح کانادا به عنوان یکی از حامیان مالی برای تامین وثیقه ملک‌پور می‌گوید من تنها بخشی از این مبلغ را تامین کردم اما عدهٔ دیگری نیز حضور و نقش داشتند که نخواستند حتی نامشان جایی عنوان شود. اما اینکه چرا حمایت از سعید ملک‌پور و نه دیگر منتظران وثیقه مالی؟ او گفت؛ دلیل‌اش این بود که بیشتر و در واقع تمامی تلاش‌ها توسط خواهرش مریم که در این شهر در کانادا حضور داشته صورت گرفته و طبیعی بود که ارتباطات نزدیک تر و موثق‌تر باشد. او منبع قابل اعتمادی بود. من برای خانم نسرین ستوده نیز دوست داشتم که اقدام کنم اما خانم ستوده و دیگران شاید دوست دارند در ایران بمانند و به مبارزه مدنی خود برای رسیدن به حقوق و آزادی‌های فردی و اجتماعی ادامه بدهند. رژیم جمهوری اسلامی در وضعیت بسیاری از این فعالان، خواستار ترک آنان از ایران هست. او در ادامه گفت؛ اگر من اطمینان حاصل کنم که با مبلغی مشخص یک زندانی سیاسی آزاد می‌شود من حتی با فروش خانه‌ام این مبلغ را برای آزادی‌اش تهیه می‌کنم.  این که سعید ملک‌پور مورد حمایت من قرار گرفت با توجه به وضعیت‌های مشابه‌ زیادی که در ایران وجود دارد و مورد سعید شاید به سختی دیگران هم نبوده و این اواخر زیر شکنجه و فشار هم نبوده به‌خاطر آشنایی من با مریم ملک‌پور و همکاری تنگاتنک با هم در سازمان عفو بین‌الملل در ونکوور بوده و  مریم نیز با همه در ارتباط بود و فایل برادرش سعید همیشه رو بود. این یک تجربه‌ای شد تا ما به این نتیجه برسیم اگر بر روی وضعیت‌های مشخص تمرکز و پافشاری کنیم، بیشتر مورد توجه قرار خواهد گرفت. حالا ممکن است یکی به من مراجعه کند که برای آزادی برادرش نیاز به کمک مالی برای تهیه وثیقه دارد اما من واقعا نمی‌دانم که این ادعا چقدر درست است اما در مورد مریم به دلیل نزدیکی و آشنایی از نزدیک، اطمینان داشتم که درست است.

به‌منظور قدردانی از فعالیت‌های بشردوستانه فرهاد صوفی در سال‌های اخیر از جمله سهیم‌شدن در تامین وثیقه آزادی سعید ملک‌پور، روز پنج‌شنبه گذشته ۱۵ آگست ۲۰۱۹، جمعی از صاحبان قلم و اندیشه ساکن ونکوور بزرگ؛ عبدالقادر بلوچ (داستان‌نویس و طنزپرداز)، فرامرز پورنوروز (داستان‌نویس و شاعر)، سیامند زندی (مترجم)، داوود مرزآرا (داستان‌نویس) و نویسنده این گزارش به ملاقات فرهاد صوفی رفتند. در این دیدار کاریکاتوری از فرهاد صوفی اثر هنرمند کاریکاتوریست افشین سبوکی به فرهاد صوفی اهدا شد.

نویسنده‌ی این گزارش اعتقاد دارد ثمره‌ی یک کار بزرگ بدون مشاورت و همیاری گروهی میسر نمی‌شود و بدیهی‌است کسانی که خواهان مطرح‌شدن نام و نشان‌ خود در این اقدام انسان‌دوستانه نشدند، ارزش کار‌شان برابر با بقیه است. به‌همین ‌منظور برای سپاس و قدردانی از تلاش‌های تیم آزادی سعید ملک‌پور و هم‌آهنگ‌کنندهٔ این تلاش‌ها مریم ملک‌پور و هم‌چنین خیرمقدم به این زندانی آزاد شده از زندان جمهوری اسلامی، دسته‌ گلی سمبولیک به فرهاد صوفی تقدیم شد.

آرشیو نوشته‌ها و شناسایی نویسنده:

خانه | >> واپسین نوشته‌ها

هادی ابراهیمی رودبارکی؛ شاعر، نویسنده و سردبیر هفته‌نامه شهرگان آنلاین؛ متولد ۱۳۳۳- رشت و ساکن کانادا - استان بریتیش کلمبیاست.

فعالیت ادبی و هنری او با انتشار گاهنامه فروغ در لاهیجان در سال ۱۳۵۰ شروع شد و شعرهای او به تناوب در نشریات نگین، فردوسی، گیله‌مرد، گردون، شهروند کانادا و شهرگان ونکوور چاپ و منتشر شد.

ابراهیمی همراه با تاسیس کتابفروشی هدایت در سال ۲۰۰۳ در نورت ونکوور، اولین انجمن فرهنگی-ادبی را با نام پاتوق فرهنگی هدایت در همین سال به‌همراه تعدادی از شاعران و نویسندگان ایرانی ساکن ونکوور راه‌اندازی کرد که پس از تعطیلی کتابفروشی هدایت در سال ۲۰۰۷ این انجمن با تغییر نام «آدینه‌ شب» برای سال‌ها فعالیت خود را بطور ناپیوسته ادامه داد.

هادی ابراهیمی رودبارکی از سال ۲۰۱۰ رادیو خبری فرهنگی شهرگان را تاسیس و تا سال ۲۰۱۵ در این رادیو به فعالیت پرداخت.

از ابراهیمی تاکنون دو کتاب شعر منتشر شده‌است:

«یک پنجره نسیم» - ۱۹۹۷ - نشر آینده - ونکوور

«همصدایی با دوئت شبانصبحگاهی» نشر بوتیمار - ایران

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

ویدیویی

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها: