UA-28790306-1

صفحه را انتخاب کنید

نامه‌اى به آزاد زنان دربند و حصر به مناسبت روز جهانی زنان

نامه‌اى به آزاد زنان دربند و حصر به مناسبت روز جهانی زنان

– هشتم مارس ٢٠١٧، هجدهم اسفند ماه ١٣٩۵

سلام

در آستانه سالروز جهانی زنان هشتم مارس، بر آن شدیم تا در نامه‌ای به شما همراهان و خواهران دربند، شما که براى دفاع از حق آزادى و برابرى و عدالت رنج زندان و حصر را متحمل شده اید. آنچه را که باید کنار هم به گفت‌وگو می‌نشستیم، به قلم بسپاریم. گرامی‌داشت این روز به سنتی مبارزاتی در سراسر جهان بدل شده است. روزی که عدالت‌خواهان و آزادی‌طلبان، فارغ از  نژاد، جنسیت، ملیت و مذهب درسراسر جهان همراه می‌شوند تا در قالب سخنرانی‌ها، راهپیمایی‌ها، کنفرانس‌ها و گردهمایی‌های رنگارنگ و گوناگون، رویاهایشان را برای جامعه‌ای بدون تبعیض مرور کنند، خواسته‌هایشان را در خیابان‌ها فریاد کنند و به مبارزاتشان تداوم بخشند.

اما دوستان آزاداندیش، ما در هشتم مارس چه می‌کنیم؟  رویاها و آرزوهایمان چه می‌شوند و چگونه راه به عرصه عمومی بیابند در حالی که به زعم مستبدان و سالارمردان نبایست که به سخن در آیند؟! این، پیام روشن آنهاست که همواره بر بالاى “دیواری” ایستاده‌اند و نگهبانی می‌دهند که مبادا آزادانه و با صداى بلند حتی کنار هم و دست در دست هم سرود آزادى و برابرى خوانیم.

در آستانه این روز بزرگ، در جامعه ما چه می‌گذرد؟  فقر و بیکارى همچون طاعون خانه به خانه پیش می‌رود، آنهم در سرزمینى که ثروت عظیم نفت و گاز آن به جاى اینکه صرف زیر سازى اجتماعى و اقتصادى براى تولید و کارآفرینى شود، صرف لشگرکشى و قدرت‌نمایى نظامى، سیاسى و اقتصادى در گوشه‌هاى خاور و همسایگان دور و نزدیک شده است و نه تنها سرمایه‌های طبیعی که  نیروى انسانى این مرز و بوم را هم  در گرداب بیکارى، فقر، اعتیاد، ناامیدى و بى‌رویایى انداخته و تباه می‌کنند.

درآمد کشور به جای آن که صرف  نابسامانی‌های جامعه شود، صرف خشاب و اسلحه مى‌شود تا در گوشه‌ای بر  مردم ستمدیده سوریه فرود آید. آتش اختلاف و نزاع در لبنان و یمن و عراق و هماوردطلبى با عربستان، خواب آرام را برخاورمیانه حرام کرده  و ترامپیسم  در سوى دیگر گیتى، بهانه‌اى براى بی‌مکان کردن، نفرت‌پراکنى و دشمن‌ستیزى و تهدید علیه ما مردم شده است . فزون بر آن اعتمادى که باید از باور به توان مردم شکل گیرد، خرج روسیه و چین مى‌شود و دشمن‌خویى و دشمن‌تراشى نفرت و بى‌باورى را دل ما مردم مى‌کارد.

در حاشیه این فضای پرآشوب و نظامی‌پوش، و درتضاد با  صلح و امنیت،  کشتزارهای‌مان، جنگل‌ها، رودخانه‌ها، دریاچه‌ها و خاکى که زیستگاه ماست از پی قدرت‌طلبی و حاکمیت بى‌تدبیر، دهان به کام خشکانده‌اند. دود تهران و ریزگردهاى خوزستان، ابر سیاه دل غم‌گرفته ما نیست! اینها خاک خشک و بى‌حاصل سوء مدیریت است! نتیجه  حکومت  تک‌صدایى است که جامعه مدنى را کشته است، صداى منتقد را خفه کرده است، جز مجیز و ریا و چابلوسى را تاب نمى‌آورد و فساد و فساد و فساد تا بن دندان‌اش را پوسانده است.  بیابان‌ها درختان را بلعیده‌اند، دریاچه ارومیه، زاینده رود و کارون و هیرمند حتى اشکى براى چکاندن ندارند و آنوقت، عده‌اى سخیفانه همچنان در کار تحمیق ما مردم، به خرافاتشان دخیل مى‌بندند و زنانگى و ظاهر و اندام و روح و روان ما زنان را دلیل نعمت یا سختى و بلا بیان مى‌کنند! این آتشى است که شوربختانه بر جان این وطن افتاده و دود آن دارد همه ما را کور مى‌کند.

یاران عزیز،

کاش براى پاس‌داشت امروز، حرف‌هاى قشنگ‌ترى در چنته داشتیم. کاش خشونت، خُلق مان را این همه تنگ نکرده بود. کاش همه چنان گرفتار و در تنگنا نبودند که که سخن خوش و شیرین گفتن، گویى که نداى بى‌دردى و بدفهمى و بى‌خیالى از رنج دیگران است.

خواهران، برای‌مان خواب دیده‌اند، خواب‌هایى که تعبیری خوش ندارد. خواب‌هایى که کابوس است.  خواب سرورى جهان است از یک سو، و فقر رو به فزون از سوی دیگر. خواب رقابت با قلدران جهان از یک سو، و  رنج از دست دادن حقوق اولیه زندگى‌مان از سوی دیگر. آنها زوربازوی‌شان را به مدد اسلحه به رخ مى‌کشند تا ما را ساکت‌تر و ساکت‌ترکنند.

یاران  آزاده ما که در بند ستم گرفتارید، دنیا ، دنیاى عربده‌هاى قلدرانه شده است. عربده‌هایى که اسمش را سیاست گذاشته‌اند. دیوارهاى زندان، بین ما فاصله انداخته‌اند. اما هیچ دره و دیوارى بین دلهاى ما فاصله نمى‌شود.

اگرحق جمع شدن را از ما بگیرند حق با هم بودنمان را نمی‌توانند از ما سلب کنند. با هم همصدا و هم آواز مى شویم و خواسته‌هاى مشترک مان را بلند تکرار مى‌کنیم. روز جهانى زنان برای ما نیز روز فریادهای دادخواهی و برابری‌خواهی زنان در ایران است.  آرزو و آرمان ما همچنان ساختن جامعه‌اى برابر و آزاد است. جامعه‌اى بدون دروغ و خشونت، جامعه‌اى امیدوار و شاد. و جامعه‌‌اى  بدون تبعیض.  امنیت، صلح، آرامش، رفاه و عدالت حق ما، همه انسان‌ها است. امروز همه ایرانیان در رنج از دست دادن این حقوق‌اند و ما زنان نمی‌گذاریم صداى این حق‌خواهى خاموش شود.

آرزوی‌مان این است که روزى نه‌چندان دور، در کنار هم روزی که به نام تلاش برای برابری ماست را جشن بگیریم.

آسیه امینی، نوشابه امیری، پروین بختیارنژاد، رویا برومند، تارا بنیاد، اعظم بهرامی، عصمت بهرامی، نیلوفر بیضایی، شهرنوش پارسی پور، مهناز پراکند، ژاله تبریزی، نیره توحیدی، نرگس توسلیان، ویدا حاجبی، سپیده جدیری، گیسو جهانگیری، مهین خدیوی، آزاده خسروشاهی، آزاده دواچی، فریبا داوودی مهاجر، مریم سطوت، منصوره شجاعی، رویا صحرایی، سوسن ضرغامیان، شیرین عبادی، ندا فرخ، پرستو فروهر،  ویدا فرهودی، آیدا قجر،  لیلا علی کرمی، مهرانگیز کار، شکوفه کاوانی، مونا کلانتری، مینا کمالی، ژاله گوهری، ساقی لقایی، فرحناز محمدی، سحر مفخم، خدیجه مقدم، رضوان مقدم، صبری نجفی، توران همتی.

آرشیو نوشته‌ها و شناسایی نویسنده:

خانه | >> واپسین نوشته‌ها

منصوره شجاعی (متولد ۱۳۳۷ در تهران) کتابدار سابق، مترجم، فعال حقوق زنان، نویسنده و پژوهشگر ایرانی است. وی یکی از بنیانگذاران مرکز فرهنگی زنان، از مؤسسین کمپین یک میلیون امضا، عضو مؤسس و عضو هیئت مدیره اولین کتابخانه تخصصی زنان صدیقه دولت‌آبادی و کتابخانه زنان «بانوی اوز» و از اعضای مؤسس مدرسه فمینیستی است. وی به مدت ده سال به عنوان مسول گروه کتاب و کتابخانه گویا برای کودکان نابینا با شورای کتاب کودک همکاری داشته‌است و تندیس تقدیر دفتر بین‌المللی کتاب برای کودک را درسال ۱۳۸۹ در ایران دریافت کرد.

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

ویدیویی

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها: